Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
milkiness
حالت شیری
Other Matches
the i
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
foreground
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
lactary
شیری
lacteal
شیری
milky
شیری
leonine
شیری
acteous
شیری
agalactia
کم شیری
lactiform
شیری
lacteous
شیری
actescent
شیری
lactea
شیری
lactescent
شیری
actic
شیری
How did you make out? Did you succeed or fail?
شیری یا روباه ؟
galaxy
راه شیری
opal globe
حباب شیری
Milky Way
راه شیری
jacob's ladder
جاده شیری
galaxies
راه شیری
yellowish-white
رنگ شیری
milky color
شیری رنگ
opalescence
شیری رنگی
opalline
شیری رنگ
galaxy
جاده شیری
galaxies
جاده شیری
milkiness
خاصیت شیری
temporary teeth
دندانهای شیری
deciduous teeth
دندانهای شیری
mammary glands
غدههای شیری
milk tooth
دندان شیری
milk white
شیری رنگ
milky electrolyte
الکترولیت شیری
milk teeth
دندان شیری
opalescent
شیری رنگ
squared
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
squares
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
convertor
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
d. products
لبنیات فراوردههای شیری
udders
غده پستانی یا شیری
udder
غده پستانی یا شیری
galactites
پشم شیری رنگ
white meat
فرآوردهی شیری پنیر
milky
شیری رنگ شیردار
milky way galaxy
کهکشان راه شیری
prints
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
Milky Way
اسمان دره جاده شیری
trug
فرف شیری چوبی تفت
actescence
نمایش شیر خاصیت شیری
Milk that has turned sour.
شیری که ترش شده است.
alternates
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
plebeianism
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternate
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
evaporated milk
شیری که بوسیله تبخیرغلیط شده است
opal
عین الهر شیشه شیری رنگ
opals
عین الهر شیشه شیری رنگ
plasticity
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
modified milk
شیری که اجزا ان را کم وزیاد کرده بکودکان می خوراتتد
scalded cream
سر شیری که بوسیله گرم کردن شیر بگیرند
nebula
تودههای عظیم گازو گرد مابین فواصل ستارگان جاده شیری
uart
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
marginal case
حالت نهائی حالت حدی
spectrality
حالت طیفی حالت شبحی
spectralness
حالت طیفی حالت شبحی
transitoriness
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
cold forming
حالت دهی در حالت سرد
milk of magnesia
مایع شیری رنگی که هیدرکسید منیزیم است وبعنوان ضد اسید وملین بکارمیرود
reed valve
شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
cirro status
ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
crude
حالت طبیعی رنگ
[حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
lion rug
فرش شیری
[این طرح بیشتر مربوط به استان فارس و عشایر آن منطقه بوده و گاه در طرح از شتر و یا حیوانات دیگر نیز استفاده می شود.]
universal
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
cabin pressurization safety valve
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
forward seat
حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
makes
حالت
feverishness
حالت تب
postured
حالت
attitude
حالت
make
حالت
glass eyed
بی حالت
postures
حالت
febricity
حالت تب
phase
حالت
posturing
حالت
attitudes
حالت
line condition
حالت خط
predicament
حالت
idiocrasy
حالت
queasiness
حالت قی
estates
حالت
phased
حالت
ill conditioned
بد حالت
fettle
حالت
case
حالت
if
حالت
tempers
حالت
posture
حالت
cases
حالت
estate
حالت
self
حالت
predicaments
حالت
tempered
حالت
temper
حالت
pyreticosis
حالت تب
states
حالت
stated
حالت
expression
حالت
expressions
حالت
manner
حالت
stances
حالت
phases
حالت
status
حالت
stance
حالت
condition
حالت
unexpressive
بی حالت
stating
حالت
state-
حالت
disposition
حالت
mood
حالت
moods
حالت
grain
حالت
temperaments
حالت
situation
حالت
situations
حالت
temperament
حالت
state
حالت
initial state
حالت اغازی
insert mode
حالت درج
input mode
حالت ورودی
atilt
با حالت حمله
isopiestic
حالت فشارمتعادل
arborescence
حالت شاخهای
answer mode
حالت جواب
answer mode
حالت پاسخ
resilience
حالت ارتجاعی
amentia
حالت هذیان
jussive
حالت امری
affectivity
حالت عاطفی
incipincy
حالت نخستین
antisepsis
حالت ضد عفونی
affectedly
با حالت بخودگرفته
adrenergic reponse state
حالت پر ادرنالینی
crudely
در حالت خامی
limit state
حالت حدی
lethargically
با حالت سبات
nervousness
حالت عصبانی
defensively
با حالت تدافع
defensive
حالت تدافع
genitive
حالت اضافه
sulkily
با حالت قهر
accusative
حالت مفعولی
kashruth
حالت جواز
kashrut
حالت جواز
defensively
حالت دفاعی
accidentalness
حالت اتفاقی
acedia
حالت خ-لسه
incipience
حالت نخستین
automatism
حالت خودکاری
deliverable state
در حالت تحویل
erectness
حالت عمودی
exceptional case
حالت استثنایی
excited state
حالت برانگیخته
expressive eyes
چشمان با حالت
facial expression
حالت چهره
corresponding state
حالت متنافر
febile
دارای حالت تب
feminineness
حالت زنانه
conversational mode
حالت محاورهای
feminity
حالت زنانه
final state
حالت پایانی
continuum state
حالت پیوستار
equilibrium state
حالت تعادل
equation of state
معادله حالت
energy state
حالت انرژی
deplorble condltion
حالت زار
deadness
حالت مرده
doubtfulness
حالت تردید
doughiness
حالت خمیری
creaminess
حالت سرشیری
downiness
حالت کرکی
spasticity
حالت تشنج
drinking bout
حالت مستی
drive state
حالت سائقی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com