Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
vascularity
حالت عروقی
Other Matches
vacular sensation
حس عروقی
vascular
عروقی
cardiovascular
قلبی- عروقی
angioma
غده عروقی
cerebrovascular
مغزی- عروقی
aneurysm
اتساع عروقی
the i
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
cerebral vascular accident
سانحه عروقی مغزی
cardiovascular system
دستگاه قلبی- عروقی
cva
سانحه عروقی- مغزی
modes
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
venation
ترتیب قرار گرفتن دستگاه عروقی
foreground
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
squared
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analog
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
convertor
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
print
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
devitrify
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternates
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternate
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
genitive
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
uart
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
spectrality
حالت طیفی حالت شبحی
marginal case
حالت نهائی حالت حدی
transitoriness
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
cold forming
حالت دهی در حالت سرد
spectralness
حالت طیفی حالت شبحی
crude
حالت طبیعی رنگ
[حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
forward seat
حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
case
حالت
ill conditioned
بد حالت
idiocrasy
حالت
if
حالت
make
حالت
expression
حالت
expressions
حالت
postured
حالت
cases
حالت
self
حالت
predicaments
حالت
predicament
حالت
line condition
حالت خط
status
حالت
estate
حالت
estates
حالت
makes
حالت
temper
حالت
postures
حالت
tempers
حالت
posture
حالت
fettle
حالت
febricity
حالت تب
feverishness
حالت تب
attitudes
حالت
attitude
حالت
pyreticosis
حالت تب
queasiness
حالت قی
glass eyed
بی حالت
manner
حالت
tempered
حالت
disposition
حالت
situation
حالت
situations
حالت
posturing
حالت
phase
حالت
temperament
حالت
condition
حالت
temperaments
حالت
state-
حالت
state
حالت
phases
حالت
phased
حالت
mood
حالت
grain
حالت
unexpressive
بی حالت
moods
حالت
stating
حالت
stances
حالت
states
حالت
stance
حالت
stated
حالت
hang over
حالت خماری
humanness
حالت انسانیت
goutiness
حالت نقرسی
defensively
حالت دفاعی
grittiness
حالت شنی
glassy state
حالت شیشهای
liquid state
حالت مایع
vitreus state
حالت شیشهای
facial expression
حالت چهره
ground state
حالت پایه
heat proof quality
حالت نسوزی
defensively
با حالت تدافع
jussive
حالت امری
fluidity
حالت مایعی
domesticity
حالت اهلی
kashrut
حالت جواز
kashruth
حالت جواز
lethargically
با حالت سبات
limit state
حالت حدی
possessives
حالت اضافه
linearity
حالت طولی
locative
حالت مکانی
possessive
حالت اضافه
thirstily
با حالت تشنگی
dative
حالت برایی
burst mode
حالت پیوسته
isopiestic
حالت فشارمتعادل
resilience
حالت ارتجاعی
crudely
در حالت خامی
i.c.
حالت اولیه
iciness
حالت یخی
idiocrasy
حالت مخصوص
idle position
حالت سکون
ignition condition
حالت احتراق
in a state of depression
در حالت افسردگی
nervousness
حالت عصبانی
in form
خوش حالت
inactive status
حالت انتساب
incipience
حالت نخستین
incipincy
حالت نخستین
initial state
حالت اغازی
input mode
حالت ورودی
insert mode
حالت درج
corresponding state
حالت متنافر
counterpoise
حالت تعادل
creaminess
حالت سرشیری
arborescence
حالت شاخهای
antisepsis
حالت ضد عفونی
deadness
حالت مرده
answer mode
حالت پاسخ
deliverable state
در حالت تحویل
answer mode
حالت جواب
amentia
حالت هذیان
affectivity
حالت عاطفی
affectedly
با حالت بخودگرفته
milkiness
حالت شیری
atilt
با حالت حمله
continuum state
حالت پیوستار
automatism
حالت خودکاری
borderline state
حالت مرزی
balminess
حالت مرهمی
balanced state
حالت متعادل
chararcter mode
حالت دخشهای
childishness
حالت بچگی
circuit opening
حالت مدارباز
circumstantiality
حالت وکیفیت
balanced state
حالت متوازن
balanced state
حالت تعادل
colloidal state
حالت کلوییدی
command mode
حالت فرماندهی
conjugality
حالت زناشویی
doubtfulness
حالت تردید
doughiness
حالت خمیری
excited state
حالت برانگیخته
expressive eyes
چشمان با حالت
deplorble condltion
حالت زار
febile
دارای حالت تب
feminineness
حالت زنانه
feminity
حالت زنانه
final state
حالت پایانی
free wheeling
حالت خلاصی
genitive
حالت اضافه
defensive
حالت تدافع
conversational mode
حالت محاورهای
fugitiveness
حالت شخص
exceptional case
حالت استثنایی
erectness
حالت عمودی
equilibrium state
حالت تعادل
downiness
حالت کرکی
drinking bout
حالت مستی
adrenergic reponse state
حالت پر ادرنالینی
drive state
حالت سائقی
acedia
حالت خ-لسه
drowsihead
حالت نیمخواب
accidentalness
حالت اتفاقی
eburnation
حالت عاجی
accusative
حالت مفعولی
eigenstate
حالت انرژی
sulkily
با حالت قهر
energy state
حالت انرژی
equation of state
معادله حالت
gas phase
حالت گازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com