Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (11 milliseconds)
English
Persian
aplomb
حالت عمودی
erectness
حالت عمودی
orthogonality
حالت عمودی
perpendicularity
حالت عمودی
plumbness
حالت عمودی
verticality
حالت عمودی
Search result with all words
square
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
compound compression
فشار مرکب حالت فشاری که دران لنگرپیچشی صفربوده وتمام تنشهای عمودی فشاری میباشند
Other Matches
the i
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
standard
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
vertical redundancy check
بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
foreground
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
vitrifying
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analogues
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analog
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
convertor
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
print
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
state of rest
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
plebeianism
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternate
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternates
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
genitive
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
uart
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
transitoriness
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
spectrality
حالت طیفی حالت شبحی
marginal case
حالت نهائی حالت حدی
spectralness
حالت طیفی حالت شبحی
cold forming
حالت دهی در حالت سرد
crude
حالت طبیعی رنگ
[حالت ملایم و اصیل رنگ]
straighter
عمودی
plumb line
خط عمودی
straight
عمودی
plumb lines
خط عمودی
vertical
عمودی
perpendicular
عمودی
straightest
عمودی
righting
حق عمودی
othogonal
عمودی
right
حق عمودی
righted
حق عمودی
lineal
عمودی
upright
عمودی
erects
عمودی
erecting
عمودی
erected
عمودی
erect
عمودی
on end
عمودی
perpendecular
عمودی
real mode
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
nosedives
فرود عمودی
Y direction
حرکت عمودی
nosediving
فرود عمودی
portraint orientation
تمایل عمودی
nosedived
فرود عمودی
nosedive
فرود عمودی
booms
ستون عمودی
vertical interval
فاصله عمودی
vertical merger
ادغام عمودی
vertical integration
ادغام عمودی
riser
سیم عمودی
vertical growth
رشد عمودی
vertical force
نیروی عمودی
vertical expansion
گسترش عمودی
vertical equity
برابرسازی عمودی
vertical equity
عدالت عمودی
vertical combines
ترکیب عمودی
vertical axis
محور عمودی
vertical antenna
انتن عمودی
vertical justification
تنظیم عمودی
vertical mobility
تحرک عمودی
booming
ستون عمودی
boomed
ستون عمودی
boom
ستون عمودی
y axis
محور عمودی
whip stall
حرکت عمودی
vertical justification
تطابق عمودی
cliff
صخره عمودی
cliffs
صخره عمودی
stringer
تراورس عمودی
vertical synchronizing
همزمانساز عمودی
vertical scrolling
چرخش عمودی
tap root
ریشه عمودی
vertical recording
ضبق عمودی
vertical adjustment
تنظیم عمودی
normal axis
محور عمودی
near vertical
تقریبا عمودی
profiling
برش عمودی
hammer-post
تیر عمودی
profiles
برش عمودی
plumb
شاقول عمودی
joint drain
زهکش عمودی
linal descent
وارث خط عمودی
lineal
عمودی اجدادی
profiled
برش عمودی
normal force
تلاش عمودی
profile
برش عمودی
normal acceleration
شتاب عمودی
normal force
نیروی عمودی
off plmb
غیر عمودی
angle socket
سرپیچ عمودی
orthogonal rotation
چرخش عمودی
stringers
تراورس عمودی
crown-post
تیرک عمودی
vertical
عمودی
[ریاضی]
brise-soleil
پرده عمودی
brise-soleil
کرکره عمودی
out of plumb
غیر عمودی
door-post
[تیر عمودی در]
perpendecular
خط عمودی یا قائم
apeak
عمودی قائم
out of the perpendicular
غیر عمودی
apeak
بحالت عمودی
orthotropism
رویش عمودی
cold strength
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
vertical stabilizer
تیغه یا باله عمودی
stairwell
پله کان عمودی
vertical tab
جدول بندی عمودی
lucarne
پنجره عمودی خوابگاه
munting
الت عمودی پنجره
vertically adjustable
قابلیت تنظیم عمودی
goalpost
تیرک عمودی دروازه
jamb
تیر عمودی چارچوپ
jambs
تیر عمودی چارچوپ
plumb
: راست بطور عمودی
taproot
ریشه عمودی اصلی
vertical application
برنامه کاربردی عمودی
anchor at short stay
لنگر طولی عمودی
goalposts
تیرک عمودی دروازه
upright
تیرک عمودی دروازه
erectly
بطور ایستاده یا عمودی
gules
خطوط موازی عمودی
hoops
میله عمودی کروکه
hoop
میله عمودی کروکه
stanchion
میلههای عمودی ناو
stairwells
پله کان عمودی
vertical cliffs
صخره های عمودی
vrc
بررسی افزایش عمودی
y axis
بردار عمودی گراف
rudders
مکان عمودی متحرک
Y coordinate
مختصات بردار عمودی
rudder
مکان عمودی متحرک
crown-strut
[شمع پشتبند عمودی]
profiled
نیمرخ برش عمودی
profiling
نیمرخ برش عمودی
door-jamb
[تیر عمودی چارچوب در]
profiles
نیمرخ برش عمودی
profile
نیمرخ برش عمودی
serrated vertical pulse
ضربه عمودی دندانهای
escoinson
[گوشه تیر عمودی چارچوب]
profiles
برش عمودی تصویر جانبی
vertical events numbering
شماره گذاری عمودی وقایع
pitches
چرخش عمودی وعرضی ناو
axis
برای مختصات عمودی در گراف
bulkhead
دیواره عمودی روی قایق
adjustment for vertical-circle image
تنظیم عمودی مرکز تصویر
slash pocket
جیب عمودی درجهت درزلباس
profiling
برش عمودی تصویر جانبی
pitch
چرخش عمودی وعرضی ناو
orthotropic
دارای محور اصلی عمودی
king-pendant
[تیر عمودی در خرپای میانی]
vertical speed
سرعت صعود عمودی هواپیما
flute
[شیار عمودی روی ستون]
sternpost
تیر عمودی عقب کشتی
profile
برش عمودی تصویر جانبی
chimney-jamb
[تیر عمودی چارچوب دودکش]
stumps
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumped
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stump
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumping
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
bulkheads
دیواره عمودی روی قایق
profiled
برش عمودی تصویر جانبی
universal
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
stile
باهو چوب عمودی چهارچوب درب
papers
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
lubber line
خط عمودی بر روی صفحه قطب نما
paper
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
masse
ضربه عمودی به یک طرف گوی بیلیارد
plumb
عمق پیمودن عمودی قرار دادن
stiles
باهو چوب عمودی چهارچوب درب
simple shear
دراین برش تنش عمودی وجودندارد
papering
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papered
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
y axis
محور عمودی روی یک صفحه مختصات
y amplifier
تقویت کننده با سیستم انحراف عمودی
hanging-post
[تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
uprights
تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
durn
[تیر عمودی در ساخته شده از چوب بائو]
stick
هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی
mullion
جرز یا الت عمودی میان قسمتهای پنجره
munnion
جرز الت عمودی در میان قسمتهای پنجره
orientation
جهت صفحه یا به صورت لبه افقی یا عمودی
capriole
پرش عمودی اسب با پاهای کشیده به عقب
springing teal
تیراندازی به هدفهایی که بطور عمودی بالا می ایند
column
خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
columns
خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
intertie
تیرافقی که تیرهای عمودی رابهم نگاه میدارد
high tailed aircraft
هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
rimrock
صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com