English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
corresponding state حالت متنافر
Other Matches
the i [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
isomorphic متنافر
correspondent متنافر
corresponding متنافر
correspondents متنافر
crossed reflex بازتاب متنافر
law of corresponding states قانون حالات متنافر
pagination روند شکستن یک گزارش چاپ شده به واحدهایی متنافر باصفحات
f رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقداردهدهی عدد 51 است
e رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده متنافر با مقداردهدهی عدد 41 است
foreground سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
hypoid چرخدنده هایی برای انتقال حرکت و قدرت بین شفت ها یامحورهای متنافر
foxing شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
foxes شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
fox شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
analog سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogue ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
squaring تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
convertor وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
print کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
plebeianism حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternates تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
state of rest حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
genitive حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
dogs شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
dogging شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
dog شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
possitive stagger ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیمای دوباله بطوریکه لبه حمله بال بالایی جلوترازبخش متنافر بال پایینی باشد
uart قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
negative stagger ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیماهی دوباله بطوریکه لبه حمله بال پایینی جلوتراز بخش متنافر بال بالایی قرارگیرد
critical frequency فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
transitoriness حالت ناپایداری حالت بی بقایی
cold forming حالت دهی در حالت سرد
spectralness حالت طیفی حالت شبحی
marginal case حالت نهائی حالت حدی
spectrality حالت طیفی حالت شبحی
crude حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
c رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
forward seat حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
attitudes حالت
makes حالت
make حالت
if حالت
glass eyed بی حالت
states حالت
ill conditioned بد حالت
expression حالت
stating حالت
expressions حالت
idiocrasy حالت
manner حالت
disposition حالت
situation حالت
situations حالت
feverishness حالت تب
febricity حالت تب
predicaments حالت
predicament حالت
phases حالت
phased حالت
temperaments حالت
phase حالت
case حالت
cases حالت
self حالت
grain حالت
state حالت
stated حالت
temper حالت
tempered حالت
estates حالت
tempers حالت
estate حالت
state- حالت
mood حالت
status حالت
condition حالت
pyreticosis حالت تب
fettle حالت
stance حالت
line condition حالت خط
stances حالت
temperament حالت
moods حالت
postures حالت
posture حالت
unexpressive بی حالت
queasiness حالت قی
attitude حالت
posturing حالت
postured حالت
crudely در حالت خامی
resilience حالت ارتجاعی
fluidity حالت مایعی
tridimensionality حالت سه بعدی
torpidity حالت بیحالی
acedia حالت خ-لسه
borderline state حالت مرزی
stable state حالت پایا
subjectivism حالت نظری
stasis حالت سکون
supervisor state حالت نظارت
balanced state حالت تعادل
balanced state حالت متوازن
balanced state حالت متعادل
antisepsis حالت ضد عفونی
balminess حالت مرهمی
substantiality حالت اساسی
normality حالت عادی
aglow در حالت هیجان
ternary با سه حالت ممکن
transitivity حالت متعدی
spin state حالت اسپین
circumstantiality حالت وکیفیت
transition state حالت گذار
chararcter mode حالت دخشهای
childishness حالت بچگی
tangency حالت جیبی
dative حالت برایی
sponginess حالت ابری
burst mode حالت پیوسته
domesticity حالت اهلی
possessives حالت اضافه
possessive حالت اضافه
sphericity حالت کروی
thirstily با حالت تشنگی
the fidgets حالت عصبانی
tangency حالت مماس
translucency حالت زجاجی
translucence حالت زجاجی
circuit opening حالت مدارباز
vein حالت تمایل
defensive حالت تدافع
topicality حالت مناسب
thraw حالت نزع
storminess حالت توفانی
defensively حالت دفاعی
stationary state حالت ایستاده
state vector بردار حالت
spring حالت فنری
the vocative case حالت ندا
steady state حالت دائمی
genitive حالت اضافه
accusative حالت مفعولی
sulkily با حالت قهر
veins حالت تمایل
springs حالت فنری
steady state حالت پایا
steady state حالت ثابت
accidentalness حالت اتفاقی
state of war حالت مخاصمه
answer mode حالت جواب
answer mode حالت پاسخ
affectedly با حالت بخودگرفته
state of equilibrium حالت تعادل
arborescence حالت شاخهای
the needle حالت عصبانی
atilt با حالت حمله
vascularity حالت اوندی
automatism حالت خودکاری
individualism حالت انفرادی
state of rest حالت ساکن
defensively با حالت تدافع
adrenergic reponse state حالت پر ادرنالینی
state of stress حالت تنش
nervousness حالت عصبانی
affectivity حالت عاطفی
state of siege حالت محاصره
faintly در حالت ضعف
amentia حالت هذیان
subalternation حالت تبعی
state function تابع حالت
inactive status حالت انتساب
lethargically با حالت سبات
limit state حالت حدی
queasiness حالت تهوع
queasily با حالت تهوع
linearity حالت طولی
liquid state حالت مایع
quantum state ویژه حالت
locative حالت مکانی
logical state حالت یک منطقی
lucid interval حالت افاقه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com