English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
problem state حالت مسئلهای
Search result with all words
problem program برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای
Other Matches
the i [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
problem program برنامه مسئلهای
problem file پرونده مسئلهای
problematic مسئلهای غامض
problem statement حکم مسئلهای
problematical مسئلهای غامض
pacific settlement حل مسئلهای از طرق مسالمت امیز
analyst شخصی مسئلهای را بررسی میکند
problem plav نمایشی که موضوع ان مسئلهای باشد
analysts شخصی مسئلهای را بررسی میکند
pacific settlement تسویه نزاع یا مسئلهای به صورت مسالمت امیز
air one's dirty laundry (linen) in public <idiom> مسئلهای که فاش شدنش باعث ناراحتی شود
exogenous مسئلهای که از خارج یک سیستم اقتصادی ناشی شده باشد
foreground سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
squares تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analogues ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analog سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
convertor وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
printed کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
alternates تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
plebeianism حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternated تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternate تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
genitive حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
uart قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
transitoriness حالت ناپایداری حالت بی بقایی
spectrality حالت طیفی حالت شبحی
cold forming حالت دهی در حالت سرد
spectralness حالت طیفی حالت شبحی
marginal case حالت نهائی حالت حدی
crude حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
forward seat حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
mood حالت
manner حالت
make حالت
temperaments حالت
makes حالت
temperament حالت
situation حالت
expressions حالت
expression حالت
ill conditioned بد حالت
if حالت
state حالت
situations حالت
queasiness حالت قی
attitude حالت
temper حالت
glass eyed بی حالت
posturing حالت
postures حالت
postured حالت
posture حالت
stances حالت
predicaments حالت
fettle حالت
febricity حالت تب
attitudes حالت
predicament حالت
tempers حالت
idiocrasy حالت
grain حالت
feverishness حالت تب
tempered حالت
pyreticosis حالت تب
state- حالت
phases حالت
unexpressive بی حالت
line condition حالت خط
cases حالت
phased حالت
self حالت
phase حالت
estate حالت
stating حالت
stated حالت
states حالت
condition حالت
estates حالت
status حالت
stance حالت
disposition حالت
case حالت
moods حالت
hang over حالت خماری
heat proof quality حالت نسوزی
i.c. حالت اولیه
lethargically با حالت سبات
humanness حالت انسانیت
ground state حالت پایه
linearity حالت طولی
marshiness حالت مردابی
liquid state حالت مایع
ignition condition حالت احتراق
master mode حالت راهبر
locative حالت مکانی
lucid interval حالت افاقه
logical state حالت یک منطقی
initial state حالت اغازی
inactive status حالت انتساب
incipience حالت نخستین
in a state of depression در حالت افسردگی
limit state حالت حدی
idle position حالت سکون
input mode حالت ورودی
iciness حالت یخی
kashruth حالت جواز
kashrut حالت جواز
jussive حالت امری
isopiestic حالت فشارمتعادل
idiocrasy حالت مخصوص
insert mode حالت درج
incipincy حالت نخستین
in form خوش حالت
dative حالت برایی
amentia حالت هذیان
answer mode حالت جواب
answer mode حالت پاسخ
antisepsis حالت ضد عفونی
arborescence حالت شاخهای
atilt با حالت حمله
automatism حالت خودکاری
balanced state حالت تعادل
balanced state حالت متوازن
balanced state حالت متعادل
balminess حالت مرهمی
borderline state حالت مرزی
burst mode حالت پیوسته
chararcter mode حالت دخشهای
childishness حالت بچگی
circuit opening حالت مدارباز
affectivity حالت عاطفی
affectedly با حالت بخودگرفته
thirstily با حالت تشنگی
possessive حالت اضافه
possessives حالت اضافه
domesticity حالت اهلی
fluidity حالت مایعی
resilience حالت ارتجاعی
crudely در حالت خامی
nervousness حالت عصبانی
defensively با حالت تدافع
defensively حالت دفاعی
defensive حالت تدافع
genitive حالت اضافه
sulkily با حالت قهر
accusative حالت مفعولی
accidentalness حالت اتفاقی
acedia حالت خ-لسه
adrenergic reponse state حالت پر ادرنالینی
circumstantiality حالت وکیفیت
colloidal state حالت کلوییدی
command mode حالت فرماندهی
glassy state حالت شیشهای
erectness حالت عمودی
exceptional case حالت استثنایی
excited state حالت برانگیخته
expressive eyes چشمان با حالت
facial expression حالت چهره
febile دارای حالت تب
feminineness حالت زنانه
feminity حالت زنانه
final state حالت پایانی
free wheeling حالت خلاصی
fugitiveness حالت شخص
gas phase حالت گازی
conjugality حالت زناشویی
vitreus state حالت شیشهای
goutiness حالت نقرسی
equilibrium state حالت تعادل
equation of state معادله حالت
continuum state حالت پیوستار
conversational mode حالت محاورهای
corresponding state حالت متنافر
counterpoise حالت تعادل
creaminess حالت سرشیری
deadness حالت مرده
deliverable state در حالت تحویل
deplorble condltion حالت زار
doubtfulness حالت تردید
doughiness حالت خمیری
downiness حالت کرکی
drinking bout حالت مستی
drive state حالت سائقی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com