English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
unipolarity حالت یک قطبی
Other Matches
polar regions مناطق قطبی زمین سرزمینهای قطبی
the i [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
polar plot روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
dipole dipole bond پیوند دو قطبی- دو قطبی
orientation forces نیروهای دو قطبی- دو قطبی
foreground سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
polar stereographic سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
circumpolar constellation صورتهای فلکی دور قطبی صورتهای فلکی پیرا قطبی
analogue ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogues ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
vitrifying تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
squaring تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squares تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
convertor وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
prints کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
alternate تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plebeianism حالت عوام یا مردم پست حالت توده
state of rest حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
devitrify از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
genitive حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
uart قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
spectralness حالت طیفی حالت شبحی
spectrality حالت طیفی حالت شبحی
transitoriness حالت ناپایداری حالت بی بقایی
marginal case حالت نهائی حالت حدی
cold forming حالت دهی در حالت سرد
polar قطبی
dipole دو قطبی
unipolar یک قطبی
arctic قطبی
unipolar تک قطبی
diode دو قطبی
double pole دو قطبی
bipolar دو قطبی
homopolar هم قطبی
electric dipole دو قطبی الکتریسیته
dipole antenna انتن دو قطبی
dipole interaction بر هم کنش دو قطبی
electric doublet دو قطبی الکتریسیته
dipole moment گشتاور دو قطبی
polarization current جریان قطبی
polar transmission مخابره قطبی
polar variable متغیر قطبی
polar vector بردار قطبی
polaris ستاره قطبی
polar winds بادهای قطبی
polarizing filter صافی قطبی
bipolar cells یاختههای دو قطبی
polarized قطبی شده
polar vortex ورتکس قطبی
aurora شفق قطبی
arctic regions مناطق قطبی
polarization قطبی شدگی
polarization قطبی سازی
single contact switch کلید یک قطبی
arctic regions نواحی قطبی
arctic basin حوضچه قطبی
crystal rectifier دو قطبی بلورین
diode لامپ دو قطبی
dipolar ion یون دو قطبی
zwitterion یون دو قطبی
polestar ستاره قطبی
pole armature ارمیچر قطبی
terminal voltage ولتاژ قطبی
fitchet گربه قطبی
polar solvent حلال قطبی
polar bond پیوند قطبی
polar angle زاویه قطبی
lodestar ستاره قطبی
lodestaror load ستاره قطبی
polarizing قطبی کردن
polarizes قطبی کردن
polarize قطبی کردن
polarising قطبی کردن
polarises قطبی کردن
polarised قطبی کردن
magnetic doublet دو قطبی مغناطیسی
moment of a dipole گشتاور دو قطبی
one pole switch کلید یک قطبی
north star ستاره قطبی
multipole چند قطبی
polar compound ترکیب قطبی
polar coordinate مختصات قطبی
foumart گربه قطبی
polarized relay رله قطبی
four pole چهار قطبی
polar relay رله قطبی
hexod لامپ شش قطبی
hexode لامپ شش قطبی
polar molecule مولکول قطبی
polar distance فاصله قطبی
multi contact چند قطبی
polar diagram نقشه قطبی
polar coordinates مختصات قطبی
Pole Star ستاره قطبی
loadstar ستاره قطبی
multipolar چند قطبی
triode لامپ سه قطبی
two terminal network شبکه دو قطبی
polarity تمایل قطبی
polarity ویژگی قطبی
polarities تمایل قطبی
polarities ویژگی قطبی
unipolar armature ارمیچر تک قطبی
two electrode valve لامپ دو قطبی
crude حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
octode لامپ هشت قطبی
pentode لامپ پنج قطبی
dipole dipole forces نیروهای دو قطبی- دوقطبی
triode amplifier فزون ساز سه قطبی
heptode لامپ هفت قطبی
multipole moment گشتاور چند قطبی
heteropolar bond پیوند ناجور قطبی
homopolar bond پیوند جور قطبی
semipolar molecule مولکول نیم قطبی
polar duplex telegraphy تلگراف دو جهتی قطبی
polar diagram نمودار با مختصات قطبی
unipolar psychosis روان پریشی یک قطبی
unipolar سلولهای عصبی یک قطبی
four terminal network شبکه چهار قطبی
polar coordinates دستگاه مختصات قطبی
folded dipole انتن دو قطبی دولا
polar coordinates مختصات قطبی [ریاضی]
polar chart نمودار با مختصات قطبی
polar covalent bond پیوند کووالانسی قطبی
duopsony انحصار دو قطبی خرید
duopoly انحصار دو قطبی فروش
semiconductor diode دو قطبی نیم رسانا
arctic مربوطه به نواحی قطبی
magnetic quadrupole چهار قطبی مغناطیسی
circumpolar stars ستارگان پیرا قطبی
polarizes قطبی کردن یا شدن
magnetic dipole moment گشتاور دو قطبی مغناطیسی
polarize قطبی کردن یا شدن
the north star ستاره قطبی یا شمالی
polarising قطبی کردن یا شدن
isolation diode لامپ دو قطبی خودکار
polarises قطبی کردن یا شدن
circumpolar stars ستارگان دور قطبی
polarised قطبی کردن یا شدن
multi electrode valve لامپ چند قطبی
tetrode لامپ چهار قطبی
bipolar affective disorder اختلال عاطفی دو قطبی
molecular dipole moment گشتاور دو قطبی مولکولی
polarizing قطبی کردن یا شدن
image phase constant ضریب فازی چهار قطبی ضریب ثابت فازی تصویر ثابت فازی چهار قطبی
polar coordinate system دستگاه مختصات قطبی [ریاضی]
equivalent diode of a multielectrode val لامپ دو قطبی هم ارز چندقطبی
gas triode لامپ سه قطبی با کاتد داغ
equivalent diode of a triode لامپ دو قطبی هم ارز چندقطبی
equivalent diode voltage ولتاژ لامپ دو قطبی هم ارز
hot cathode gas triode لامپ سه قطبی با کاتد داغ
passive four terminal network شبکه چهار قطبی بی اثر
y parameter پارامتر چهار قطبی ایگرگ
dipole dipole coupling جفت شدگی دو قطبی- دوقطبی
output pentode لامپ پنج قطبی خروجی
half wave dipole انتن دو قطبی نیم موج
fisch پوست راسو یا گربه قطبی
fitchew پوست راسو یا گربه قطبی
gated beam tube لامپ پنج قطبی با شیب ثابت
gas tetrode لامپ چهار قطبی با کاتد داغ
tzigane کولی مجاری قبطی مجارستانی قطبی
perveance of a multi electrode valve(tub پروه انس لامپ چند قطبی
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
tundra دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
anoraks نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
anorak نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
tundras دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
cold strength استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
longspur انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
universal قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
polar motion وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
white bear خرس سفید خرس قطبی
forward seat حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
makes حالت
condition حالت
phased حالت
states حالت
idiocrasy حالت
make حالت
stating حالت
if حالت
stated حالت
phase حالت
ill conditioned بد حالت
posturing حالت
fettle حالت
phases حالت
glass eyed بی حالت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com