Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (12 milliseconds)
English
Persian
emblematical
حاوی نشانه
Search result with all words
forward
نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
forwarded
نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
paddle
وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
paddled
وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
paddles
وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
paddling
وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
leaving files open
به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
Symbol font
نوع نوشتار Trve Type در ویندوز که حاوی تمام نشانه ها و حروف یونانی است
toolbar
پنجرهای که حاوی نشانه هایی است که به ابزار دستیابی دارند
Other Matches
pointer
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointers
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
ToolTips
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolically
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
envelope
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
envelopes
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
connection
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
masters
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
mastered
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
master
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
peach design
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
operation
ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد
circulars
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circular
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
electro optics
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
black concept
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
one address
با یک نشانه
sacrament
نشانه
presaged
نشانه
symptomless
بی نشانه
reminiscence
نشانه
reminiscences
نشانه
bench mark
نشانه
traces
نشانه
tokens
نشانه
trace
نشانه
token
نشانه
portents
نشانه
portent
نشانه
symptom
نشانه
indicative
نشانه
emblematic
نشانه
signal
نشانه
signaled
نشانه
attributing
نشانه
attributes
نشانه
attribute
نشانه
cue
نشانه
cues
نشانه
sacraments
نشانه
omens
نشانه
marker
نشانه
marks
نشانه
symptoms
نشانه
mark
نشانه
indications
نشانه ها
emblem
نشانه
symbol
نشانه
emblems
نشانه
markers
نشانه
traced
نشانه
ikons
نشانه
cursor
نشانه گر
presage
نشانه
icons
نشانه
presages
نشانه
icon
نشانه
presaging
نشانه
cursors
نشانه گر
omen
نشانه
signalled
نشانه
asterisks
1-نشانه گرافیکی
asterisk
1-نشانه گرافیکی
indicator
علامت خط نشانه
cairn
سنگ نشانه
proofs
نشانه مدرک
proof
نشانه مدرک
traffic signal
نشانه روشن
badge reader
نشانه خوان
cairns
سنگ نشانه
marksman
نشانه گیر
aim
نشانه گرفتن .
direction peg
میخ نشانه
discriminandum
نشانه افتراق
aimed
نشانه گرفتن .
marksmen
نشانه گیر
dan buoy
بویه نشانه
cockshy
نشانه روی
cockshot
نشانه روی
aims
نشانه گرفتن .
cue learning
نشانه اموزی
frequency mark
نشانه فرکانس
go ahead
نشانه ترقی
bench mark
نشانه مبنا
allegories
نشانه علامت
vetoing
نشانه مخالفت
targets
تیر نشانه
signalled
علامت نشانه
targetted
تیر نشانه
targetting
تیر نشانه
code
نشانه قراردادی
levels
نشانه گرفتن
levelled
نشانه گرفتن
leveled
نشانه گرفتن
level
نشانه گرفتن
sightings
نشانه رفتن
sighting
نشانه رفتن
indication
اشعار نشانه
aiming
نشانه روی
line of sight
خط نشانه روی
signaled
علامت نشانه
targeting
تیر نشانه
vetoes
نشانه مخالفت
vetoed
نشانه مخالفت
veto
نشانه مخالفت
allegory
نشانه علامت
target
تیر نشانه
signal
علامت نشانه
train
نشانه رفتن
trained
نشانه رفتن
trains
نشانه رفتن
symptomatic
نشانه بیماری
targeted
تیر نشانه
bode
نشانه بودن
pivot point
نقطه نشانه
sem
نشانه شناسی
indicium
نشانه ویژه
token passing
گذراندن نشانه
markers
علامت نشانه
symptomatology
نشانه شناسی
proof of laziness
نشانه تنبلی
prodrome
پیش نشانه
minimal cue
نشانه کمینه
marker
علامت نشانه
typology
نشانه شناسی
merit badge
نشانه هنر
marks
نشانه کردن حریف
aiming light
چراغ نشانه روی
to present arms
نشانه روی کردن
sight
الت نشانه روی
aiming post
شاخصهای نشانه روی
aiming stake
دستک نشانه روی
token ring network
شبکه نشانه حلقهای
sight
دوربین نشانه روی
sights
الت نشانه روی
sights
دوربین نشانه روی
toxic symptom
نشانه زهراگینی یامسمومیت
traffic sign
لوحه نشانه گذاری
traffic sign
تابلو نشانه گذاری
term symbol
نشانه جمله طیفی
point
نشانه روی کردن
semicolon
نشانه چاپ شده
pavement marking
نشانه گذاری راه
extend
گرافیک و نشانه ها است
peep sight
دریچه نشانه روی
extends
گرافیک و نشانه ها است
carried
نشانه وقوع وام
carries
نشانه وقوع وام
carry
نشانه وقوع وام
reciprocal laying
نشانه روی متقابله
road marking
نشانه گذاری راه
sight scale
طبله نشانه روی
sight scale
مقیاس نشانه روی
sighting device
وسیله نشانه روی
sightings
نشانه روی کردن
sighting
نشانه روی کردن
symptom substitution theory
نظریه جانشینی نشانه ها
negative voice
منع نشانه مخالفت
extending
گرافیک و نشانه ها است
k
نشانه بیان یک هزار
it is indicative of bad luck
نشانه بدبختی است
it is an indication of lazines
نشانه تنبلی است
gun sight
دستگاه نشانه روی
gunners
نشانه رو توپ ساز
it bobes evil
نشانه بدی است
gunner
نشانه رو توپ ساز
carrying
نشانه وقوع وام
fine sight
تنظیم خط نشانه دقیق
directing point
نقطه نشانه روی
homage
نشانه ی تکریم و وفاداری
plot
نشانه میان چهارراه
plots
نشانه میان چهارراه
plotted
نشانه میان چهارراه
impresa
نشانه جمله شعاری
kentish fire
که نشانه نفاق ..باشد
mark
علامت نشانه هدف
caduceus
نشانه علم پزشکی
mark
نشانه کردن حریف
crossbones
نشانه مرگ وخطر
hallmark
انگ نشانه عیار
marks
علامت نشانه هدف
leading point
نقطه نشانه روی
hallmarks
انگ نشانه عیار
encyclopaedical
حاوی
receptacles
حاوی
receptacle
حاوی
encyclopaedic
حاوی
Inc
حاوی
optical sight
وسایل نشانه روی بصری
palm
نخل خرما نشانه پیروزی
referred
نشانه روی به نقطه نشانی
symptomatic
مطابق نشانه بیماری نماینده
refer
نشانه روی به نقطه نشانی
wreck buoy
نشانه کشتی غرق شده
optical
نشانه روی بصری چشمی
peep sight
درجه نشانه روی دیدگاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com