English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
vial حباب دوربین
Other Matches
sniper scope دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
angle of view زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
cross line بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
hyperfocal distance مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
synchroscope دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
collimating sight دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
lens distortion خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
boll حباب
pockets حباب
bubbles حباب
pocket حباب
lampshades حباب
blubbers حباب
bubbled حباب
blubbering حباب
blubber حباب
blubbered حباب
bubble حباب
bulb حباب
globe حباب
bulbs حباب
globes حباب
bubbling حباب
balloon حباب
lampshade حباب
bubble cap فنجانک حباب
bubbling حباب براوردن
airlocks حباب هوا
bubble chamber اتاقک حباب
bubble حباب براوردن
bubble tower برج حباب
bubbled حباب براوردن
bubble tray بشقابک حباب
bubbles حباب براوردن
absorption bulb حباب جذب
cross level buble حباب تراز
bulb حباب لامپ
bulbs حباب لامپ
level buble حباب تراز
lamp shade حباب آباژور
soap bubble حباب کف صابون
opal globe حباب شیری
shadings حباب اباژور
blobs گلوله حباب
glass bulb حباب شیشهای
gas bubble حباب گاز
shades حباب اباژور
shade حباب اباژور
shaded حباب دار
blubbery حباب وار
blob گلوله حباب
pimpling حباب سازی
bubbling بیان کردن حباب
globe lamp چراغ حباب دار
spirit level تراز حباب دار
spirit levels تراز حباب دار
cross level buble شیشه حباب تراز
cross level buble حباب تراز عرضی
cross level حباب تراز افقی
tilting level تراز حباب دار
vial حباب تراززاویه یاب
bubbles بیان کردن حباب
bubble بیان کردن حباب
bubbled بیان کردن حباب
shades حباب چراغ یا فانوس اباژور
shade حباب چراغ یا فانوس اباژور
bleb حباب هوا دراب یاشیشه
shadings حباب چراغ یا فانوس اباژور
halving نیم حباب منطبق شونده درانواع دوربینها و مسافت یابها برای تراز کردن
longsighted دوربین
binocular دوربین
presbyopic دوربین
long sighted دوربین
far seeing دوربین
the penetration of a telescope دوربین
opera glasses دوربین
night glass دوربین شب
telescopes دوربین
telescope دوربین
cameras دوربین
far-sighted دوربین
far sighted دوربین
camera دوربین
eye piece عدسی سر دوربین
color camera دوربین رنگی
field glass دوربین صحرایی
opticians دوربین فروش
closed-circuit camera دوربین نظارت
sight دوربین دیدن
electron camera دوربین الکترونی
elbow telescope دوربین بازویی
telescopy فن استعمال دوربین
drawtube لوله دوربین
surveillance camera دوربین نظارت
security camera دوربین نظارت
observation camera دوربین نظارت
CCTV camera دوربین نظارت
spyglass دوربین کوچک
optician دوربین فروش
closed-circuit camera دوربین امنیتی
miniature camera دوربین مینیاتوری
metascope دوربین تک چشمی
reflex sight دوربین منشوری
surveillance camera دوربین امنیتی
security camera دوربین امنیتی
observation camera دوربین امنیتی
telescope دوربین نجومی
kodak دوربین عکاسی
reticle عدسی دوربین
hypermetrope ادم دوربین
camera nadir خط لولای دوربین
gun sight دوربین توپ
telescopes دوربین نجومی
director sight دوربین هادی
cross hair خط داخل دوربین
camera-shy بیزار از دوربین
CCTV camera دوربین امنیتی
binocular دوربین دو چشم
binocular دوربین دوچشمی
lens عدسی دوربین
box cameras دوربین قوطی
camera tube دوربین تلویزیونی
the penetration of a telescope قوه دوربین
television camera tube دوربین تلویزیونی
sights دوربین دیدن
computing sight دوربین محاسب
box camera دوربین قوطی
coarse sight دوربین یدکی
theodo;ite دوربین مهندسی
pickup tube دوربین تلویزیونی
telescopic alidade عضاده دوربین دار
security camera دوربین مدار بسته
reticle شبکه دوربین نجومی
surveillance camera دوربین مدار بسته
closed-circuit camera دوربین مدار بسته
opera glass دوربین مخصوص اپرا
reticle تار موی دوربین
tachometric sight دوربین مسافت یاب
tachymeter دوربین مسافت یاب
iris دیافراگم [دوربین عکاسی]
spotting scope دوربین روی سه پایه
CCTV camera دوربین مدار بسته
vidicon لوله دوربین عکاسی
(iris) diaphragm دیافراگم [دوربین عکاسی]
snooper scope دوربین تعقیب و دیدبانی
observation camera دوربین مدار بسته
riflescope دوربین روی تفنگ
tachometric sight دوربین مسافت سنج
miniature camera دوربین تصاویر کوچک
sighting دیدن از داخل دوربین
isocentre خط المرکزین دوربین عکاسی
dumpy level تراز دوربین دار
infrared viewer دوربین دیدبانی شبانه
infrared viewer دوربین مادون قرمز
sightings دیدن از داخل دوربین
camera دوربین یا جعبه عکاسی
cameras دوربین یا جعبه عکاسی
camera magazine کاست فیلم دوربین
colminator دوربین شاخص توپ
tacheometer دوربین نقشه برداری
camera axis محور دوربین عکاسی
fixed reticle عدسی ثابت دوربین
flash bulb فلاش دوربین عکاسی
drawtube دیدگاه میکرسکوپ یا دوربین
line of collimation خط تنظیم عدسی دوربین
minicamera دوربین خیلی کوچک
camera window دریچه دیافراگم دوربین
computing gunsight دوربین محاسب توپ
minicam دوربین خیلی کوچک
glass ایینه شیشه دوربین
sight دوربین نشانه روی
macrometer دوربین مسافت سنج
air survey camera دوربین عکسبرداری هوایی
camera nadir محورلولایی دوربین عکاسی
sights دوربین نشانه روی
camcorders دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
telescopic alidade سمت گیر دوربین دار
tachymeter دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
opticians عینک فروش دوربین ساز
computing gunsight دوربین محاسب عناصر تیر
dynameter اسباب سنجش قوه دوربین
cross hair تار موی وسط دوربین
camcorder دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
eyeglass شیشهء دوربین یاذره بین
powering درشت نمایی قدرت دوربین
powers درشت نمایی قدرت دوربین
optician عینک فروش دوربین ساز
photoheliograph دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
power درشت نمایی قدرت دوربین
glass دستگاه ارتفاع سنج دوربین
instrument وسیله دوربین یا زاویه یاب
reticle میدان دید داخل دوربین
sighting device دوربین دستگاه نشانه روی
image camera tube لامپ تصویر میانی دوربین
trick درجه بندی عدسی دوربین
helioscope دوربین افتاب بینی خورشیدبین
tricked درجه بندی عدسی دوربین
focal length فاصله کانونی دوربین یاعدسی
tricking درجه بندی عدسی دوربین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com