English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
English Persian
die making حدیده سازی
die shop حدیده سازی
Search result with all words
die and mold making حدیده و قالب سازی
Other Matches
stock and die دسته حدیده و حدیده
screw thread حدیده
cold drawing die حدیده
screw=plate حدیده
screw plate حدیده
die حدیده
pipe die حدیده
blanking slid حدیده
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
top die حدیده فوقانی
drawing حدیده کردن
drawings حدیده کردن
cold die حدیده سرد
draw plate صفحه حدیده کن
die stamping press پرس حدیده
die sinking cutter فرز حدیده
die sinking فرز حدیده
die lock گیره حدیده
cold heading die حدیده سردکار
die parting line درز حدیده
die line درز حدیده
wiredraw حدیده کردن
die stock دسته حدیده
drawing die حدیده کششی
blanker حدیده اهنگری
bar stock دسته حدیده
stock دسته حدیده
bottom die حدیده تحتانی
stocked دسته حدیده
diesinking حدیده ساز
butten die حدیده ته گیر
die maker حدیده ساز
die shift تغییر مکان حدیده
die sinker دستگاه فرز حدیده
open die forging اهنگری حدیده ازاد
die sinking machine دستگاه فرز حدیده
hot forging die حدیده اهنگری گرم
punching die حدیده منگنه کاری
forming die حدیده شکل دهی
hot pressing die حدیده پرسکاری داغ
extrusion die حدیده چکش کاری
embossing die حدیده برجسته کاری
die sinking attachment تجهیزات فرز حدیده
cold extrusion die حدیده فشردگی سرد
follow on die حدیده چند طبقه
stamping die حدیده قالب گیری
fuller حدیده حاشیه دار
drop hammer die حدیده اهنگری گرم
cold upsetting die حدیده چاق گردانی سرد
die با حدیده وقلاویز رزوه کردن
die :بشکل حدیده یاقلاویزدر اوردن
pantograph die sinking machine ماشین فرز حدیده پانتوگراف
hobability قابلیت حدیده کاری سرد
die sinking and engraving machine دستگاه فرز حدیده و حکاکی
die0casting die حدیده ریخته گری تحت فشار
extruding از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
extrude از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
extruded از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
extrudes از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
threads دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
thread دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
individualize تک سازی
individualised تک سازی
individualises تک سازی
individualising تک سازی
individualizing تک سازی
stylization مد سازی
bridgework پل سازی
individualizes تک سازی
bridge building پل سازی
individualized تک سازی
flooring کف سازی
deflexion خم سازی
repk lection پر سازی
pavements کف سازی
retortion خم سازی
retortion کج سازی
pavement کف سازی
individualization تک سازی
idolization بت سازی
compaction تو پر سازی
flection خم سازی
individuation تک سازی
local anasthesia سر سازی
truncation بی سر سازی
padding له سازی
christianization عیسوی سازی
arrefication لطیف سازی
arrefication رقیق سازی
aromatization عطر سازی
anabiosis زنده سازی
cabinetwork قفسه سازی
calcination اهک سازی
anonymization گمنام سازی
aromatization معطر سازی
cabinetwork مبل سازی
domestication اهلی سازی
belittlement کم ارزش سازی
bellfounding زنگ سازی
planning زمینه سازی
beadwork تسبیح سازی
bonification به سازی محیط
divestment بی بهره سازی
brick works اجر سازی
balladry تصنیف سازی
atomization ریز سازی
road construction جاده سازی
road building جاده سازی
de escalation محدود سازی
asphalt paving جاده سازی
bedevilment شیطان سازی
denaturation مصنوعی سازی
curriery چرم سازی
crystallization بلور سازی
countersink خزینه سازی
cooperage پیت سازی
cooperage چلیک سازی
coordination هماهنگ سازی
confectionary شیرینی سازی
conceptualization مفهوم سازی
computer simulation شبیه سازی
compactions فشرده سازی
dactyliography نگین سازی
dazzlement خیره سازی
derichment رقیق سازی
defeasance باطل سازی
denudation برهنه سازی
deep foundation پی سازی در عمق
deprival بی بهره سازی
decryption اشکار سازی
deconditioning ناشرطی سازی
debilitation ناتوان سازی
deallocation ازاد سازی
deactivation بی اثر سازی
detersion پاک سازی
compaction فشرده سازی
coking time زمان کک سازی
de energize بی برق سازی
channelization مجرا سازی
canalization کانال سازی
dilution رقیق سازی
discolourment بدرنگ سازی
divestiture بی بهره سازی
canalization ابراه سازی
canalization مجرا سازی
divestiture برهنه سازی
capital building سرمایه سازی
capitalization سرمایه سازی
coking period زمان کک سازی
coking chamber اطاقک کک سازی
channelization تنگه سازی
channelization ترعه سازی
ceiling construction سقف سازی
cavitation حفره سازی
cartwright's shop دوچرخه سازی
carnification گوشت سازی
carcassing اسکلت سازی
carbonize کربن سازی
calico printing چیت سازی
renewals تازه سازی
stacking پشته سازی
conditioning شایسته سازی
tuning میزان سازی
overturns واژگون سازی
overturned واژگون سازی
overturn واژگون سازی
illuminations روشن سازی
illumination روشن سازی
metabolic سوخت و سازی
secretion پنهان سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com