English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 22 (4 milliseconds)
English Persian
partition حد فاصل
partitions حد فاصل
range حد فاصل
ranged حد فاصل
ranges حد فاصل
line of d. حد فاصل
Search result with all words
background سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
backgrounds سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
frontier خط فاصل مرزی
contour خط فاصل درنقشههای رنگی
interface فاصل
interfaces فاصل
break up حد فاصل علایم مشخصه هدف
contour map نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
disjunctive فاصل
gyroplane نوعی هواپیما که حد فاصل میان هلیکوپتر و طیارههای معمولی است
half long حد فاصل بین جمله طویل وجمله کوتاه
hyperon جرمی که حد فاصل بین پروتون ونوترون دو اتم است
midrib خط یا برامدگی حد فاصل
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
separation zone منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
stationary front جبهه حد فاصل بین دو توده هوای راکد
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com