Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
English
Persian
scratch
حذف بازیگر انجام خطا خطا
scratched
حذف بازیگر انجام خطا خطا
scratches
حذف بازیگر انجام خطا خطا
scratching
حذف بازیگر انجام خطا خطا
Search result with all words
exempt player
بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
Other Matches
send in
وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
stack
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
double footed
بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
buckets
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
fails
انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
failed
انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
fail
انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
qui facit per alium facit perse
کسی که کاری را بوسیله دیگری انجام بدهد خودش ان را انجام داده است
like a duck takes the water
[Idiom]
کاری را تند یاد بگیرند انجام بدهند و از انجام دادن آن لذت ببرند
automates
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automating
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automate
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automated
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
failures
انجام ندادن کاری که باید انجام شود
failure
انجام ندادن کاری که باید انجام شود
gurantee
عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
robots
وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
robot
وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
scratch one's back
<idiom>
کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد
upward compatible
اصلاحی به این معنی که یک سیستم کامپیوتری یا غستگاه جانبی قادر است هر کاری راکه مدل قبلی انجام می داده انجام داده و علاوه بر ان عملکردهای بیشتری هم داشته باشد سازگاری رو به پیشرفت
puppeteer
بازیگر
mummer
بازیگر
actors
بازیگر
booter
بازیگر
fielder
بازیگر
actor
بازیگر
player
بازیگر
stager
بازیگر
puppeteers
بازیگر
performing
بازیگر
homebred
بازیگر محلی
homebrew
بازیگر محلی
third home
بازیگر مهاجم
skull
ضربه به سر بازیگر
tennist
بازیگر تنیس
club player
بازیگر باشگاهی
come back
بازگشت بازیگر
homeling
بازیگر خودی
sand bagger
بازیگر گول زن
leading lady or man
بازیگر عمده
laxman
بازیگر لاکراس
second string
بازیگر ذخیره
ride the bench
بازیگر ذخیره
extra cover
بازیگر بل گیر
send-offs
اخراج بازیگر
hatchetman
بازیگر خشن
send-off
اخراج بازیگر
send off
اخراج بازیگر
halfback
بازیگر میانی
dub
بازیگر ضعیف
man
بازیگر تیم
oddsmaker
بازیگر شاخص
hattrick
بازیگر سه گله
dubs
بازیگر ضعیف
cricketers
بازیگر کریکت
out-
اخراج بازیگر
dubbed
بازیگر ضعیف
poloist
بازیگر واترپولو
player's number
شماره بازیگر
outed
اخراج بازیگر
headhunter
بازیگر خشن
mans
بازیگر تیم
veteran
بازیگر با تجربه
walk-on
بازیگر فرعی
frees
بازیگر ازاد
backup
جانشین بازیگر
ball player
بازیگر با توپ
duffers
بازیگر متوسط
cricketer
بازیگر کریکت
tragedienne
بازیگر تراژدی
duffer
بازیگر متوسط
substituting
تعویض بازیگر
backman
بازیگر مدافع
freeing
بازیگر ازاد
wingman
بازیگر گوش
number
شماره بازیگر
protagonist
بازیگر عمده
numbers
شماره بازیگر
free
بازیگر ازاد
protagonists
بازیگر عمده
freed
بازیگر ازاد
out
اخراج بازیگر
uncovered
بازیگر مهانشده
substituting
بازیگر ذخیره
substituted
تعویض بازیگر
substituted
بازیگر ذخیره
sub
تعویض بازیگر
veterans
بازیگر با تجربه
skulls
ضربه به سر بازیگر
winger
بازیگر گوش
substitute
بازیگر ذخیره
outside forward
بازیگر گوش
subs
بازیگر ذخیره
subs
تعویض بازیگر
body checker
بازیگر تنه زن
wingers
بازیگر گوش
substitute
تعویض بازیگر
sub
بازیگر ذخیره
double foul
خطای هم زمان دو بازیگر
international
بازیگر بین المللی
flankerback
بازیگر میانی جناح
flanker
بازیگر مهاجم در جناح
hurler
بازیگر هاکی ایرلندی
depth
بازیگر سرنوشت ساز
depths
بازیگر سرنوشت ساز
importing
بازیگر خارجی تیم
imported
بازیگر خارجی تیم
whiter
بازیگر نخست شطرنج
import
بازیگر خارجی تیم
internationals
بازیگر بین المللی
theaters
تماشاخانه بازیگر خانه
theatre
تماشاخانه بازیگر خانه
body check
سد کردن بازیگر توپدار
center forward
بازیگر نوک حمله
center back
بازیگر میانی خط عقب
white
بازیگر نخست شطرنج
whitest
بازیگر نخست شطرنج
caddy
حامل وسایل بازیگر
bowling bag
ساک بازیگر بولینگ
draft
بازیگر جدید تیم
drafted
بازیگر جدید تیم
bowled for a duck
باختن بازیگر بی امتیاز
dutchman
بازیگر بولینگ هلندی
theatres
تماشاخانه بازیگر خانه
favorite
بازیگر یا تیم محبوب
free agents
بازیگر بدون قرارداد
free agent
بازیگر بدون قرارداد
equipment bag
ساک دستی بازیگر
back line player
بازیگر خط عقب والیبال
enforcer
بازیگر انتقامجوی خشن
baseballer
بازیگر بیس بال
baseliner
بازیگر انتهای زمین
drafts
بازیگر جدید تیم
specialty teamer
بازیگر تیم ذخیره
blacks
بازیگر دوم شطرنج
breakaway
حمله یک یا چند بازیگر
theater
تماشاخانه بازیگر خانه
wood pusher
بازیگر بسیارضعیف شطرنج
caddie
حامل وسایل بازیگر
cuts
حذف بازیگر پس ازازمایش
pantomimist
بازیگر نمایش صامت
caddies
حامل وسایل بازیگر
caddying
حامل وسایل بازیگر
cut
حذف بازیگر پس ازازمایش
caddied
حامل وسایل بازیگر
shamateurism
استفاده از بازیگر اماتورقلابی
shorthanded
ادامه با بازیگر کمتر
sit out
خودداری بازیگر از تمدیدقرارداد
pull
بیرون کشیدن بازیگر
pulls
بیرون کشیدن بازیگر
activates
بازگشت بازیگر به زمین
activated
بازگشت بازیگر به زمین
activating
بازگشت بازیگر به زمین
activate
بازگشت بازیگر به زمین
blacker
بازیگر دوم شطرنج
blacked
بازیگر دوم شطرنج
blackest
بازیگر دوم شطرنج
black
بازیگر دوم شطرنج
off wing
محل بازیگر گوش
yanking
بیرون کشیدن بازیگر کم کار
english billiards
با 3 گوی و6 کیسه بین 2 یا 4 بازیگر
defaulted
غیبت بازیگر یا تیم و باخت
yank
بیرون کشیدن بازیگر کم کار
backfield
جای بازیگر پشت داور
big man
بازیگر میانی بیس بال
yanked
بیرون کشیدن بازیگر کم کار
yanks
بیرون کشیدن بازیگر کم کار
courtesy runner
بازیگر سهیم در بازیهای غیررسمی
composite average
معدل امتیاز بازیگر بولینگ
dehind
شمارش امتیاز منفی بازیگر
big leaguer
بازیگر لیگ سطح بالا
centurian
بازیگر 001 امتیازی کریکت
defaulting
غیبت بازیگر یا تیم و باخت
defaults
غیبت بازیگر یا تیم و باخت
switches
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
to substitute out
[players]
عوض کردن بازیگر
[ورزش]
cheap shot artist
بازیگر خشن بصورت عمد
forwards
سه بازیگر جلوی تور والیبال
switched
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
cheap shotter
بازیگر خشن بصورت عمد
gang tackle
با چند بازیگر حریف را فروداوردن
crawling
کوشش بازیگر در بردن توپ
bonus baby
بازیگر با پیش پرداخت زیاد
to make a substitution
عوض کردن بازیگر
[ورزش]
switch
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
default
غیبت بازیگر یا تیم و باخت
taxi squadder
بازیگر عضو گروه قراردادی
major penalty
اخراج بازیگر برای 5 دقیقه
retention money
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
called ball
گوی تعیین شده از طرف بازیگر
cup of coffeen
شرکت کوتاه بازیگر کم تجربه در مسابقه
triple team
سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
cradler
بازیگر ماهر در حفظ گوی لاکراس
called pocket
کیسه تعیین شده از طرف بازیگر
crown green bowls
بولینگ بین دو بازیگر در چمن وسیع
exits
خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
field player
بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com