Dictiornary-Farsi | حرارت درمانی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
thermotherapy	حرارت درمانی


Other Matches

exothermic	حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
exothermal	حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
thermal stress	ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
pyrolysis	تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
hydrotherapy	اب درمانی
remedial	درمانی
physical therapy	تن درمانی
hydropathic	اب درمانی
therapeutic	درمانی
physiotherapy	تن درمانی
reality therapy	واقعیت درمانی
role therapy	نقش درمانی
chemotherapy	شیمی درمانی
group therapy	گروه درمانی
physical therapy	ورزش درمانی
psychotherapy	روان درمانی
religious therapy	دین درمانی
speech therapy	گفتار درمانی
logopedics	گفتار درمانی
radiotherapy	پرتو درمانی
relaxation therapy	ارمش درمانی
gestalt therapy	گشتالت درمانی
semantic therapy	معنا درمانی
play therapy	بازی درمانی
homoeopathy [British]	همسان درمانی
family therapy	خانواده درمانی
recreation therapy	سرگرمی درمانی
kinesiotherapy	جنبش درمانی
hydropath establishment	بنگاه اب درمانی
hydrotherapeutic	بنگاه اب درمانی
hydropathist	متخصص اب درمانی
insight therapy	بینش درمانی
electrotherapy	برق درمانی
homeopathy	همسان درمانی
art therapy	هنر درمانی
behavior therapy	رفتار درمانی
narcotherapy	تخدیر درمانی
convulsive therapy	تشنج درمانی
music therapy	موسیقی درمانی
therapeutic millieu	محیط درمانی
milieu therapy	محیط درمانی
will therapy	اراده درمانی
hypnotherapy	هیپنوتیسم درمانی
therapeutic community	اجتماع درمانی
therapeutic impasse	بن بست درمانی
immunotherapy	ایمن درمانی
cerebral electrotherapy	برق درمانی مغزی
direct psychotherapy	روان درمانی رهنمودی
nondirective psychotherapy	روان درمانی بی رهنمود
directive psychotherapy	روان درمانی رهنمودی
psychagogy	روان درمانی رهنمودی
reconstructive psychotherapy	روان درمانی بازساختی
curative	دارای خاصیت درمانی
balneology	علم استحمام درمانی
ambulatory psychotherapy	روان درمانی سر پایی
hospitalization	پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
brief psychotherapy	روان درمانی کوتاه مدت
triage	سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
fervidness	حرارت
ardor	حرارت
temperature	حرارت
heats	حرارت
hotness	حرارت
adust	با حرارت
heat	حرارت
fervidity	حرارت
temperatures	حرارت
enthrusiasm	حرارت
clammy	بی حرارت
ardour	حرارت
mettlesome	با حرارت
warmth	حرارت
pyogenic	حرارت زا
warmest	با حرارت
verve	حرارت
fire	حرارت
vehemence	حرارت
warm	با حرارت
warmed	با حرارت
fires	حرارت
fired	حرارت
warms	با حرارت
low heat cement	سیمان کم حرارت
strenuousness	حرارت و اصرار
zeal	ذوق حرارت
energetically	از روی حرارت
fervently	از روی حرارت
enthalpy	حرارت فعال
expansion heat	حرارت انبساط
thermoregulation	تنظیم حرارت
heat absorption	جذب حرارت
impressment	جدیت حرارت
gradient	افت حرارت
temperature	درجه حرارت
interchange of heat	تبادل حرارت
heat unit	واحد حرارت
heat transfer	انتقال حرارت
transformation of heat	تبادل حرارت
heat of hydration	حرارت ئیدراسیون
heat exchange	تبادل حرارت
heat economy	اقتصاد حرارت
heat drop	افت حرارت
heat conductor	هادی حرارت
initiative	شوق و حرارت
impetuosity	تندی حرارت
ginger	تندی حرارت
heats	گرما حرارت
calefactory	حرارت بخش
initiatives	شوق و حرارت
steamier	پر حرارت پر بخار
gradients	افت حرارت
heat	حرارت دادن
ardency	شور و حرارت
heat	گرما حرارت
heats	حرارت دادن
heat expansion	انبساط حرارت
actinometre	حرارت سنج
actinometer	حرارت سنج
thermometers	حرارت سنج
thermometer	حرارت سنج
calorification	تولید حرارت
temperatures	درجه حرارت
central heating	حرارت مرکزی
steamiest	پر حرارت پر بخار
steamy	پر حرارت پر بخار
thermophysics	فیزیک حرارت
calorimeter	حرارت سنج
steam heating	ایجاد حرارت با بخار
to steam ahead or away	با حرارت کار کردن
thermal resolution	حداقل سنجش حرارت
tempering temperature	درجه حرارت بازپخت
maximum temperature	درجه حرارت حداکثر
internal temperature	درجه حرارت داخلی
thermoregulatory	وابسته تنظیم حرارت
thermoregulator	دستگاه تنظیم حرارت
pre heat	حرارت دادن مقدماتی
thermal exposure	میزان جذب حرارت
live wire	آدم پر حرارت و با پشتکار
isothermal layer	سطوح هم حرارت اب دریا
isothermal	نقاط هم حرارت اب دریا
live wires	آدم پر حرارت و با پشتکار
operating temperature	درجه حرارت کار
sunbaked	حرارت افتاب دیده
reducer	کم کننده شعله یا حرارت
thermolysis	تحلیل حرارت بدن
thermal resolution	حداقل اختلاف حرارت
intermediate temperature	درجه حرارت متوسط
thermostable	باثبات در اثر حرارت
intermediate temperature	درجه حرارت میانی
ignition temperature	درجه حرارت احتراق
diathermy	معالجه بوسیله حرارت
heatedly	از روی هیجان یا حرارت
preheat	قبلا حرارت دادن
preheated	قبلا حرارت دادن
preheats	قبلا حرارت دادن
enthusiasms	هواخواهی با حرارت شوروذوق
critical temperature	درجه حرارت بحرانی
central heating system	دستگاه حرارت مرکزی
thermostat	تنظیم کننده حرارت
enthusiasm	هواخواهی با حرارت شوروذوق
thermostat	نافم درجه حرارت
ambient temperature	درجه حرارت محیطی
thermostats	نافم درجه حرارت
burners	تولیدکننده حرارت در بالن
fervidly	از روی حرارت و غیرت
filament temperature	درجه حرارت فیلامان
temperature	درجه حرارت دما
hyperpyrexia	درجه حرارت بالاتر از صد
temperatures	درجه حرارت دما
heat conductivity	قابلیت هدایت حرارت
heat affected zone	منطقه حرارت دیده
Fahrenheit	درجه حرارت فارنهایت
thermostats	تنظیم کننده حرارت
final temperature	درجه حرارت نهایی
burner	تولیدکننده حرارت در بالن
forced convection	تبادل حرارت اجباری
low temperature	درجه حرارت پایین
thermal exposure	در معرض حرارت قرار گرفتن
internal temperature rise	افزایش درجه حرارت داخلی
thermolabile	بی ثبات یا ناپایدار درمقابل حرارت
vulcanization	تحت تاثیر حرارت اتشفشانی
radiant	دستگاه پخش کننده حرارت
pyrometallurgy	استخراج فلزات در اثر حرارت
radiant exposure	پخش حرارت یا انرژی حرارتی
thermostability	قابلیت استحکام در مقابل حرارت
telethermoscope	حرارت سنج از مسافات دور
stenothermy	کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
muffle furnace	کوره با حرارت غیر مستقیم
geothermal	وابسته به حرارت مرکزی زمین
magnetic transition temperature	درجه حرارت تبدیل مغناطیسی
maximum surface temperature	درجه حرارت سطحی حداکثر
geothermic	وابسته به حرارت مرکزی زمین
maximum safe temperature	درجه حرارت مجاز حداکثر
heat rash	عرق جوش حرارت سوزان
high temperature alloy	الیاژ درجه حرارت بالا
hypothermal	وابسته به تقلیل درجه حرارت
psychrophilic	رشدکننده در درجه حرارت کم سرمازی
Thermos	قمقمه محفظه یافرف عهایق حرارت
thermocoagulation	دلمه شدن نسوج در اثر حرارت
declaim	با حرارت علیه کسی صحبت کردن