Dictiornary-Farsi | حرامزاده ویژه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
special bastard	حرامزاده ویژه


Other Matches

idiosyncrasy	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasies	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
to watch for certain symptoms	توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
special interest groups	گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
specialities	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
bastards	حرامزاده
spurious	حرامزاده
illegitimate	حرامزاده
whoreson	حرامزاده
adulterine	حرامزاده
unfathered	حرامزاده
base born	حرامزاده
baseborn	حرامزاده
love begotten	حرامزاده
bastardly	حرامزاده
misbegotten	حرامزاده
bastard	حرامزاده
idiocrasy	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
adulterating	زنازاده حرامزاده
love child	حرامزاده - بچهایکهپدرمادرشهرگزبایکدیگرازدواجنکردهاند
titlark	سسک حرامزاده
adulterates	زنازاده حرامزاده
adulterate	زنازاده حرامزاده
natural child	طفل حرامزاده
side slip	بچه حرامزاده
nullius filius	بچه حرامزاده
illegitimately	بطور حرامزاده
bastards	بچه حرامزاده
bastardize	حرامزاده خواندن
bastard	بچه حرامزاده
illegitimate	حرامزاده نامشروع
bastardization	بدل سازی حرامزاده کردن
grass widow	زنی که بچه حرامزاده دارد زن خراب
praetorial	متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
special bastard	هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
lime cement mortar	ملات باتارد ملات حرامزاده
specific humidity	نم ویژه
nets	ویژه
net	ویژه
privilege	حق ویژه
idiocrasy	ویژه
nett	ویژه
special	ویژه
special character	ویژه
peculiar	ویژه
adhoc	ویژه
prerogatives	حق ویژه
prerogative	حق ویژه
priviege	حق ویژه
paticular	ویژه
extra special	ویژه
specific	ویژه
specialists	ویژه گر
extra <adj.>	ویژه
expert	ویژه گر
experts	ویژه گر
expresses	ویژه
expressing	ویژه
expressed	ویژه
express	ویژه
specially	ویژه
particulars	ویژه
particular	ویژه
specialist	ویژه گر
special <adj.>	ویژه
specifics	ویژه
relative density	گرانی ویژه
idioms	تعبیر ویژه
characteristics	نشان ویژه
idioms	زبان ویژه
rarely	بااستادی ویژه
regiospecific	جهت ویژه
quantum state	ویژه حالت
specific gravities	گرانی ویژه
specific gravity	گرانی ویژه
proper function	ویژه تابع
idiom	زبان ویژه
idiom	تعبیر ویژه
proper volume	ویژه حجم
resistivity	مقاومت ویژه
standing orders	اوامر ویژه
standing order	اوامر ویژه
morbid	ویژه ناخوشی
singular matrix	ماتریش ویژه
singular matrix	ماتریس ویژه
zoologist	ویژه گرجانورشناسی
versions	شرح ویژه
version	شرح ویژه
self weight	ویژه وزن
special session	نشست ویژه
booth	جای ویژه
extraordinary meeting	نشست ویژه
booths	جای ویژه
special agreement	قرارداد ویژه
indicium	نشانه ویژه
favourite or vor	ویژه مخصوص
extra equipment	متعلقات ویژه
equity capital	ارزش ویژه
endemical	ویژه یک قوم
electrical resistivity	مقاومت ویژه
eigenvalue	ویژه مقدار
eigenfunction	ویژه تابع
ecotype	بوم ویژه
monocular	ویژه یک چشم
monkish	ویژه راهبان
gastronomist	ویژه گرخوراک
kink	ویژه گی فرریز
labeled cargo	کالای ویژه
lachrymal	ویژه اشک
lacrimal	ویژه اشک
life guard	هنگ ویژه
habiliments	جامه ویژه
net profit	سود ویژه
capital	ارزش ویژه
trait	نشان ویژه
praetorian guard	گارد ویژه
traits	نشان ویژه
preceptorial	ویژه اموزگاری
prerogatived	دارای حق ویژه
penologist	ویژه گر کیفرشناسی
body guard	هنگ ویژه
byelaw	قانون ویژه
conizance	نشان ویژه
proper value	ویژه مقدار
characteristic root	ویژه مقدار
characteristic number	ویژه مقدار
characteristic function	ویژه تابع
particular lien	حق حبس ویژه
cariologist	ویژه گر قلب
bylaw	قانون ویژه
acoustician	ویژه گر اواشنود
juveniles	ویژه نو جوانان
lingoes	زبان ویژه
lingo	زبان ویژه
specific heat	دمای ویژه
specific heat	گرمای ویژه
specific donor	دهنده ویژه
specialization	ویژه گری
specialization	ویژه کاری
specific cost	هزینه ویژه
species specific	نوع- ویژه
monograph	ویژه نگاشت
special verdict	تصمیم ویژه
special symbol	نماد ویژه
special passport	پاسپورت ویژه
expert	ویژه کار
specialises	ویژه گری
specific yield	ابدهی ویژه
specific lattice	شبکه ویژه
specializing	ویژه گری
specialists	ویژه کار
speleologist	ویژه گر غارشناسی
specializes	ویژه گری
monographs	ویژه نگاشت
specific drawdown	افت ویژه
specific humidity	رطوبت ویژه
specialize	ویژه گری
specific resistance	مقاومت ویژه
garb	پوشاک ویژه
dead weights	ویژه وزن
dead weight	ویژه وزن
specialising	ویژه گری
experts	ویژه کار
special party	گروه ویژه
special deposits	سپردههای ویژه
prerogative	حق یا امتیاز ویژه
specific rotation	چرخش ویژه
prerogative	دارای حق ویژه
specific weight	سنگینی ویژه
prerogatives	حق یا امتیاز ویژه
prerogatives	دارای حق ویژه
(not one's) cup of tea <idiom>	علاقه ویژه
special effects	جلوههای ویژه
specialities	ویژه گری
neurologist	ویژه گر اعصاب
special case	مورد ویژه
specialist	ویژه کار
specific weight	وزن ویژه
speciality	ویژه گری
nutritionist	ویژه گر تغذیه
nutritionists	ویژه گر تغذیه
juvenile	ویژه نو جوانان
specialty	ویژه گری
physiologist	ویژه گر فیزیولوژی
special drawing rights	حق برداشت ویژه
special drawing right	حق برداشت ویژه
specific volume	حجم ویژه
stalling	لژ جایگاه ویژه
stall	لژ جایگاه ویژه
characteristic	نشان ویژه
specific viscosity	گرانروی ویژه
characteristically	نشان ویژه
special character	دخشه ویژه
lineaments	نشان ویژه
physiologists	ویژه گر فیزیولوژی
lineament	نشان ویژه
special duty	کار ویژه
specific magnetic reluctance	مقاومت مغناطیسی ویژه