Total search result: 203 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
hieroglyph |
حروف تصویری |
hieroglyphs |
حروف تصویری |
|
|
Search result with all words |
|
phototypesetter |
حروف چینی نوری حروفچین تصویری تصویرپرداز |
Other Matches |
|
blow-ups |
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر |
blow up |
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر |
blow-up |
تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر |
readout |
وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند |
block letter |
حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر |
self- |
سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند |
Linotype |
ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند |
separated |
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند |
separates |
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند |
separate |
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند |
inferior figures |
حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند. |
shift keys |
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ |
shift key |
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ |
normalised |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
monotype |
ماشین حروف ریزی و حروف چینی |
normalizes |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
normalize |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
normalises |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
normalising |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
graphics |
ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند |
users |
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است |
user |
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است |
types |
حروف چاپی حروف چاپ |
typed |
حروف چاپی حروف چاپ |
type |
حروف چاپی حروف چاپ |
case |
حروف بزرگ یا حروف معمولی |
cases |
حروف بزرگ یا حروف معمولی |
non destructive cursor |
صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند |
spoonerism |
اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف |
shifted |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
shift |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
shifts |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
NDR |
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد |
italic |
حروف یک وری حروف کج |
syllabary |
حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی |
figurative |
تصویری |
pictograph |
خط تصویری |
pictorial |
تصویری |
video |
تصویری |
projective |
تصویری |
videoing |
تصویری |
videos |
تصویری |
picture writing |
خط تصویری |
videoed |
تصویری |
pictograph |
نمودار تصویری |
image sinusoidally |
تابیدگی تصویری |
picture graph |
نمودار تصویری |
videotext |
متن تصویری |
icon |
نماد تصویری |
icons |
نماد تصویری |
ikons |
نماد تصویری |
picture processing |
پردازش تصویری |
projection formula |
فرمول تصویری |
an abstract term |
تعبیر تصویری |
visual scanner |
پیماینده تصویری |
visual page |
صفحه تصویری |
video terminal |
ترمینال تصویری |
video terminal |
پایانه تصویری |
facsimile |
پست تصویری |
video ram |
RA بصری یا تصویری |
facsimiles |
پست تصویری |
non figurative |
غیر تصویری |
video monitor |
مانیتور تصویری |
pictorial tests |
ازمونهای تصویری |
self-portraits |
تصویری که نقاش از خودبکشد |
self-portrait |
تصویری که نقاش از خودبکشد |
self portrait |
تصویری که نقاش از خودبکشد |
pixel |
نقطه عنصر تصویری |
pictorial |
وسایل تصویری یا تصویرنهایی |
video display unit |
واحد نمایش تصویری |
block diagram |
نمایش تصویری سیستمها |
object oriented |
تصویری که از بردارهای تعریف |
faxing |
نمابرد پست تصویری |
faxes |
نمابرد پست تصویری |
faxed |
نمابرد پست تصویری |
video game machine |
ماشین بازی تصویری |
fax |
نمابرد پست تصویری |
video display terminal |
ترمینال نمایش تصویری |
pictograph |
نشان یا علائم تصویری |
video digitizer |
دیجیتالی کننده تصویری |
video amplifier |
تقویت کننده تصویری |
reproduction [of a recording] [audio, video] |
پخش [ضبط صوتی یا تصویری] |
blips |
تصویری بر روی صفحه رادار |
blip |
تصویری بر روی صفحه رادار |
picture frustration test |
ازمون ناکامی سنج تصویری |
symbol |
نشانه یا تصویری که معرف چیزی است |
halftones |
عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد |
blurs |
تصویری که لبه ها و رنگهایش واضح نیستند |
halftone |
عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد |
blurred |
تصویری که لبه ها و رنگهایش واضح نیستند |
blurring |
تصویری که لبه ها و رنگهایش واضح نیستند |
prestel |
سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان |
blur |
تصویری که لبه ها و رنگهایش واضح نیستند |
camera lucida |
دستگاهی که تصویری رابزرگ کرده و منعکس می سازد |
Videotex |
تحویل اطلاعات خانگی الکترونیکی متن تصویری |
d. of death |
تصویری که دسته مردم راازپست وبلند نشان میدهد |
Doom |
[نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا] |
gouache |
عکس و تصویری که با رنگ کاری فوق بدست اید |
d. of macabre |
تصویری که دسته مردن راازپست و بلند نشان میدهد |
wraparound |
حرکت نشانه گر در صفحه تصویری کامپیوتر از انتهای یک خط یا شروع خط بعد |
blast through alphanumerics |
حروفی که در یک ترمینال تصویری در حالت گرافیکی قابل نمایش اند |
desktop |
الگو یا تصویری که در پشت صفحه ویندوز نمایش دده میشود |
telesoftware |
نرم افزاری که سرویس را از داده تصویری یا متن راه دور می گیرد |
bit mapped screen |
pixel یک صفحه نمایش که در ان هر سلول تصویری میتوانددر ارتباط با مکانی از حافظه |
eighty column screen |
صفحه تصویری که میتواند هشت حرف را به صورت افق نمایش دهد |
bitmap |
تصویری که پیکسل ها با عوض کردن مقدار بیت ذخیره شده تغییر میکند |
yoke |
قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود |
acrade game |
نوعی بازی تصویری کامپیوتری که توسط ماشین هایی با سکه پول کار می کنند |
DV I |
سیستمی که نحوه فشرده سازی و نمایش سیگنالهای صوتی و تصویری روی کامپیوتر را نشان میدهد |
composite video |
واحد نمایش ویدیویی که یک سیگنال تصویری مرکب را می پذیرد و چندین رنگ یا سایه خاکستری ایجاد میکند |
holographic image |
[ذخیره داده به صورت تصویری که بعدا توسط بانکی از خانه های نوری و لیزر خوانده میشود.] |
stair stepping |
روشی که در نمایشهای تصویری برای نمایش خط رسم شده در زاویهای به غیر از 54 درجه افقی یاعمودی بکار می رود |
check plot |
یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود |
pan |
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2- |
pan- |
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2- |
storage |
TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد |
texture mapping |
1-جلوههای ویژه گرافیک کامپیوتری با استفاده از الگوریتم هایی برای تولید تصویری که مانند سطح چیزی به نظر می آید. |
pans |
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2- |
ion deposition |
فناوری چاپ که از نوک چاپی استفاده میکند که نشانه هایی می کشد تا تصویری ایجاد شود که toner را جذب کند |
monitor |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
monitored |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
monitors |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
wetzel |
عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد |
digitize |
تصویری که برای تولید سیگنال آنالوگی که بعد به دیجیتال تبدیل میشود و روی کامپیوتر ذخیره شود یا نمایش داده شود |
boldface |
حروف سیاه |
boldface |
حروف ضخیم |
brevier |
حروف 8 پوند |
typefaces |
سبک حروف |
italic |
حروف خوابیده |
mall pica |
حروف 11 پونط |
long primer |
حروف 01 پونط |
liquid consonants |
حروف نرم |
letters shift ltrs |
مبدله حروف |
lower case |
حروف کوچک |
letter quality printer |
چاپگرکیفیت حروف |
letter founder |
حروف ریز |
weak letters |
حروف عله |
aspirants |
حروف حلقی |
dead type |
حروف پخشی |
aspirant |
حروف حلقی |
type setting |
حروف چینی |
letter shift |
مبدله حروف |
typefaces |
طرح حروف |
caps |
حروف بزرگ |
upper case |
حروف بزرگ |
great primer |
حروف 81 پونط |
typeface |
سبک حروف |
typeface |
طرح حروف |
lettering |
حروف گذاری |
double pica |
حروف 42 پونط |
composing |
حروف چینی |
metaplasm |
قلب حروف |
block letters |
حروف جداودرشت |
cipher |
حروف یا مهررمزی |
typesetting |
حروف چینی |
per |
حروف اضافه |
ciphers |
حروف یا مهررمزی |
type size |
اندازه حروف |
cyphers |
حروف یا مهررمزی |
red letter |
با حروف قرمز |
type setter |
حروف چین |
type face |
طرح حروف |
type font |
خانواده حروف |
stenograph |
الگوی حروف |
serif |
زواید حروف |
metathesis |
قلب حروف |
abbreviated letters |
حروف مقطعه |
nassal letters |
حروف غنه |
pica |
حروف پیکا |
nassal letters |
حروف تو دماغی |
composing stick |
قالب حروف چینی |
capitalization |
نوشتن با حروف بزرگ |
consonantal |
وابسته به حروف بی صدا |
cap height |
ارتفاع حروف بزرگ |
raised type |
حروف برجسته برای |
evocative typeface |
نوعی طرح حروف |
typal |
شبیه حروف چاپی |
alphabetically |
به ترتیب حروف الفبا |
alphabetically |
به ترتیب حروف تهجی |
cypher |
حروف یامهر رمزی |
alphabetical order |
به ترتیب حروف الفبا |
computer typesetting |
حروف چینی کامپیوتری |
dead type |
حروف پخش کردن |
sanse serif |
حروف بدون زائده |
small print |
حروف چاپی ریز |
evocative typeface |
طرح حروف یادگاری |
was grinted in large t. |
با حروف درشت چاب |
italiacize |
با حروف خوابیده نوشتن |
string |
تعداد حروف یک رشته |
ablaut |
قلب حروف هجایی |
width |
تعداد حروف در یک صفحه یا خط |
capitals |
حالت بزرگ حروف |
automatic typesetting |
حروف چینی خودکار |
ideographs |
حروف اندیشه نگاری |
caps |
حالت بزرگ حروف |
planer |
تخته حروف کوب |
Roman |
لاتین حروف رومی |
type metal |
فلز حروف ریزی |
Romans |
لاتین حروف رومی |
vowelize |
حروف صداداربکار بردن |