Total search result: 201 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
test element |
حروف و اعداد ازمایش مدار |
|
|
Other Matches |
|
algebra |
استفاده از حروف در برخی عملیات محاسباتی مشخص برای جانشین کردن اعداد ناشناخته یا یک محدودهای از اعداد ممکن |
inferior figures |
حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند. |
test element |
دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار |
alphabet code flag |
پرده مخابره حروف یا اعداد |
alphanumeric |
حروف روی و اعداد عربی |
alphameric sequence |
ترکیب حروف و اعداد بترتیب توالی |
ascii |
حروف و اعداد با کد اسکی بین 0 و721 |
alphanumeric |
صفحه کلیدی که شامل حروف و اعداد است |
apostrophe |
درجمع بستن اعداد یا حروف منفرد مثل s"S و s"7 |
apostrophes |
درجمع بستن اعداد یا حروف منفرد مثل s"S و s"7 |
code |
سیستم علامتها و اعداد و حروف که فضای خاصی دارد |
alphanumeric |
دادهای که بیان کننده حروف الفبا و اعداد عربی است |
string |
متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد |
key |
ترکیب خاص حروف و اعداد که برای رمزگشایی متن های رمزدار به کار می رود |
assigned |
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه |
assigns |
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه |
assign |
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه |
assigning |
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه |
alphanumeric |
وسیله نمایش که حروف و اعداد را نمایش میدهد |
continuity light |
وسیله سادهای برای ازمایش پیوستگی یک مدار که پیوسته بودن مغئر الکتریکی را باروشن شدن یک لامپ نشان میدهد |
duplexes |
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام |
duplex |
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام |
complementation |
سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی |
leontief matrix |
اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند . |
random number |
روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد |
rowed |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
row |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
rows |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
hexadecimal notation |
سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F |
hex |
سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F |
use testing |
ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل |
tryout |
ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش |
pilot method |
عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها |
assays |
محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز |
assay |
محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز |
continous immersion test |
ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری |
flight test |
ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک |
readout |
وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند |
block letter |
حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر |
self- |
سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند |
Linotype |
ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند |
separates |
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند |
separated |
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند |
separate |
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند |
insulation test |
ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی |
soil examination |
بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک |
shift key |
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ |
shift keys |
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ |
normalises |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
normalised |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
normalising |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
normalize |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
normalizes |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
monotype |
ماشین حروف ریزی و حروف چینی |
pads |
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت |
pad |
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت |
graphics |
ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند |
composite circuit |
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است |
user |
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است |
users |
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است |
case |
حروف بزرگ یا حروف معمولی |
types |
حروف چاپی حروف چاپ |
typed |
حروف چاپی حروف چاپ |
cases |
حروف بزرگ یا حروف معمولی |
type |
حروف چاپی حروف چاپ |
service test |
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل |
switching |
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند |
inferior planet |
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد |
non destructive cursor |
صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند |
pinning |
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |
pinned |
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |
pin |
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |
spoonerism |
اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف |
shifted |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
shifts |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
shift |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
mask design |
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد |
confident test |
ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان |
creep test |
ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش |
flight test |
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن |
NDR |
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد |
powder train |
مدار خرج مدار باروت |
firing circuit |
مدار چاشنی مدار انفجار |
italic |
حروف یک وری حروف کج |
environmental test |
ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی |
tube tester |
دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ |
one hook |
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله |
syllabary |
حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی |
interface |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
interfaces |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
gradient circuit |
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین |
octal notation |
یا اعداد 0 تا 7 |
numerics |
اعداد |
round numbers |
اعداد سرراست |
binary numbers |
اعداد دودوئی |
matrix |
جدول اعداد |
real numbers |
اعداد واقعی |
odd numbers |
اعداد فرد |
cardinal |
اعداد اصلی |
real numbers |
اعداد حقیقی |
numerical |
مربوط به اعداد |
numeric |
1-مربوط به اعداد. 2- |
cardinals |
اعداد اصلی |
ordinal numbers |
اعداد ترتیبی |
matrixes |
جدول اعداد |
congrunet numbers |
اعداد هم نهشت |
even |
اعداد جفت |
rational numbers |
اعداد منطقی |
complex number |
اعداد مختلط |
theory of numbers |
نظریه اعداد |
Roman numeral |
اعداد رومی |
number range |
محدوده اعداد |
arithmomania |
وسواس اعداد |
arabic numeral |
اعداد انگلیسی |
numerary |
وابسته به اعداد |
odd numbers |
اعداد فرد |
harmonic mean |
اعداد متقابل |
random numbers |
اعداد تصادفی |
rational numbers |
اعداد گویا |
numbering system |
دستگاه اعداد [ریاضی] |
number system |
دستگاه اعداد [ریاضی] |
numerative |
دستگاه اعداد [ریاضی] |
rational numbers |
اعداد منطقی [ریاضی] |
decimal number system |
سیستم اعداد دهدهی |
theory of numbers |
نظریه اعداد [ریاضی] |
decimal number system |
سیستم اعداد اعشاری |
Mersenne prime |
اعداد مرسن [ریاضی] |
5, 7, 9 are odd numbers . |
5؟7؟9 اعداد فرد هستند |
Cardinal numbers |
اعداد کاردینال [ریاضی] |
cardinals |
اعداد اصلی [ریاضی] |
packed decimal |
اعداد بسته شده |
numerative system |
دستگاه اعداد [ریاضی] |
FMS |
کنترل اعداد کامپیوتری |
random number generator |
مولد اعداد تصادفی |
transfinite |
ماوراء اعداد محدود |
statistics |
واقعیتها به صورت اعداد |
system of numeration |
دستگاه اعداد [ریاضی] |
numeric |
مجموعه کلیدها با اعداد |
numeric |
آرایه حاوی اعداد |
number completion test |
ازمون تکمیل اعداد |
quantify |
بیان اثر چیزی با اعداد |
sets |
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد |
meanest |
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر |
to add equals |
اعداد مساوی را با هم جمع کردن |
mean |
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر |
numeric |
که فقط حاوی اعداد هستند |
set |
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد |
quantified |
بیان اثر چیزی با اعداد |
floating point calculation |
محاسبات اعداد نمایی یا علمی |
quantifying |
بیان اثر چیزی با اعداد |
numeral |
اعداد نوشته شده IV, III, II , I و... |
keypad |
و 0 تا 9 برای اعداد 0 در مبنای شانزده |
prime number theorem |
قضیه اعداد اول [ریاضی] |
quantifies |
بیان اثر چیزی با اعداد |
meaner |
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر |
analytic number theory |
نظریه تحلیلی اعداد [ریاضی] |
numerals |
اعداد نوشته شده IV, III, II , I و... |
notations |
روش نوشتن یا نمایش اعداد |
notation |
روش نوشتن یا نمایش اعداد |
unsigned |
که اعداد منفی را نشان نمیدهد |
reference number |
اعداد مبنای نشانه روی |
setting up |
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد |
numerology |
مبحث معانی رمزی اعداد |
floating point number |
اعداد ممیز شناور [ریاضی] |
geometry of numbers |
نظریه هندسی اعداد [ریاضی] |
inverts |
تغییر اعداد در محیط دودویی |
inverting |
تغییر اعداد در محیط دودویی |
invert |
تغییر اعداد در محیط دودویی |
micrometer scale |
طبله اعدادجزیی مقیاس اعداد جزیی |
operand |
عملوندی که فقط حاوی اعداد باشد |
cyclic |
کد حلقهای که مربوط به اعداد دهدهی میشود |
combination |
مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند |
calculates |
یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد |
calculate |
یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد |
calculated |
یافتن پاسخ یک مشکل با کمک اعداد |
numeric |
عملوندی که فقط از اعداد استفاده میکند |
matrixes |
آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون |
denary notation |
سیستم عددی در مبنای ده با استفاده از اعداد 0 تا 9 |
phoning |
مجموعه اعداد برای تلفن خاص |
phones |
مجموعه اعداد برای تلفن خاص |
decimals |
سیستم اعدادی که از اعداد 0-9 استفاده میکند |
string |
رشتهای که فقط حاوی اعداد است |
factorial |
حاصل همه اعداد کمتر از یک عدد |
phone |
مجموعه اعداد برای تلفن خاص |
phoned |
مجموعه اعداد برای تلفن خاص |
random number |
برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند. |
decimal |
سیستم اعدادی که از اعداد 0-9 استفاده میکند |
floating |
عملیات ریاضی روی اعداد اعشاری |
matrix |
آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون |
double dabble |
روش تبدیل اعداد دودویی به معادل دهدهی |
dibit |
یکی از اعداد دودوئی مرتب شده زیر: |
sound [arguments, data, figures] <adj.> |
درست [بی عیب ] [سالم ] [استدلال . داده ها . اعداد] |
seeds |
مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی |
seed |
مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی |
radix |
مقدار پایه سیستم اعداد که استفاده میشود |
decimal |
ریاضیات و نمایش اعداد با استفاده از سیستم دهدهی |
numbers |
انتساب اعداد و به لیست موضوعات به صورت مرتب |
round |
عدم دقت در اعداد به علت گرد کردن |
roundest |
عدم دقت در اعداد به علت گرد کردن |
complements |
که با کمک کردن همه اعداد از نه بدست می آید |