English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
automatic typesetting حروف چینی خودکار
Other Matches
monotype ماشین حروف ریزی و حروف چینی
type setting حروف چینی
composing حروف چینی
typesetting حروف چینی
computer typesetting حروف چینی کامپیوتری
composing stick قالب حروف چینی
multigraph ماشین حروف چینی و چاپ
typograph ماشین حروف ریزی وحروف چینی
phototypesetter حروف چینی نوری حروفچین تصویری تصویرپرداز
twicer حروف چینی که خودش هم چاپ کننده است دو مرده
Linotype ماشین حروف چینی سطر به سطر
automate بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automated بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automating بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
softer محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
soft محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softest محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
sinicism متابعت از اداب ورسوم چینی چینی پرستی
sinicize جنبه چینی دادن چینی کردن
Loudon's hollow wall [دیوار آجری با دونوع آجر چینی کله راسته و راسته چینی]
readout وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند
block letter حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
self- سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند
synchroreceiver دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
Linotype ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند
separates حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separated حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separate حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
inferior figures حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
automatic error correction تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
shift key که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift keys که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
normalizes تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalised تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalises تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalising تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalize تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
graphics ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند
user حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
users حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
type حروف چاپی حروف چاپ
typed حروف چاپی حروف چاپ
types حروف چاپی حروف چاپ
case حروف بزرگ یا حروف معمولی
cases حروف بزرگ یا حروف معمولی
automatic خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
autoloader اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
automatic check کنترل خودکار بررسی خودکار
automatics خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
submachinegun مسلسل خودکار یانیمه خودکار
non destructive cursor صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند
automatic pilot وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
shift تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
spoonerism اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
shifts تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
aided tracking سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
battery control central مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
NDR سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
italic حروف یک وری حروف کج
syllabary حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی
automated teller machine ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
link encryption خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
masonry bond رج چینی
maying گل چینی
brick bond رج چینی
joss بت چینی
sinitic چینی
Chinese چینی
Chinese چینی ها
china چینی
porcelain چینی
bond رج چینی
Chinese زن چینی
falbala چین چینی
kaoline خاک چینی
conspiracies اسباب چینی
fuse block چینی فیوز
faience بدل چینی
gossips سخن چینی
kaolin خاک چینی
vintage انگور چینی
granite ware چینی خارایی
vintages انگور چینی
header bond رج چینی کلگی
herring bone bond رج چینی جناغی
gleaning دانه چینی
gleaning خوشه چینی
gossip سخن چینی
gossiping سخن چینی
gossiped سخن چینی
chinese binary دودویی چینی
chinese architecture معماری چینی
chinaware فروف چینی
china root چوب چینی
porcelain clay خاک چینی
china clay خاک چینی
rhubarb ریوند چینی
brick work اجر چینی
petuntse خاک چینی
quartz سنگ چینی
crockery بدل چینی
china rhubard ریوند چینی
conspiracy اسباب چینی
malice اسباب چینی
Chinese زبان چینی
china فروف چینی
porcelain فروف چینی
cubeb کبابه چینی
ailanthus سماق چینی
stowage تنگ هم چینی
porcellaneous از جنس چینی
porcellaneous چینی وار
Chinese puzzles معمای چینی
porcelainous از جنس چینی
porcelainous چینی وار
porcelaine فرف چینی
porcelain tile کاشی چینی
pongee حریر چینی
piper cubeba کبابه چینی
Chinese مرد چینی
porcellanic چینی وار
vitreous china چینی لعابدار
setup مقدمه چینی
set up مقدمه چینی
stowage بار چینی
revetment سنگ چینی
stretcher bond رج چینی راسته
tale bearing سخن چینی
raking bond رج چینی جناغی
tangram معمای چینی
sinify چینی کردن
porcellanous از جنس چینی
porcellanous چینی وار
porcellanic از جنس چینی
petuntse سنگ چینی
Chinese puzzle معمای چینی
faince بدل چینی
lintel-course هره چینی
parian ware چینی یا روسی
sheepshearing پشم چینی
porcelainlike چینی مانند
parian ware چینی مرمری
rearrangment باز چینی
bick bond آجر چینی
pekin حریر چینی
blocking-course هره چینی
oblique bond رج چینی کلاغ پر
gyro pilot سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
pug سگ کوتاه قامت چینی
to rat سخن چینی کردن
stretcher bond اجر چینی راسته
to snitch سخن چینی کردن
to tattletale [American E] سخن چینی کردن
souchong چای سیاه چینی
quartzif erous سنگ چینی دار
sinify جنبه چینی دادن
pugs سگ کوتاه قامت چینی
to form a plot اسباب چینی کردن
crutch طرحی در فرش چینی
chinese fret [زنجیره ی هندسی چینی]
gossips سخن چینی کردن
chopsuey نوعی غذای چینی
chow mein نوعی غذای چینی
To tell tales. To be a gossip(an informer) خبر چینی کردن
glean خوشه چینی کردن
gossiping سخن چینی کردن
English bond آجر چینی انگلیسی
bond اجر چینی نماچینی
gossiped سخن چینی کردن
gleans خوشه چینی کردن
to tell tales سخن چینی کردن
to pick thanks بوسیله سخن چینی
gleaned خوشه چینی کردن
gossip سخن چینی کردن
Taoism پیروی از طریقت چینی
high tension porcelaine چینی فشار قوی
overlapping tile سفال چینی نیمانیم
conspiratress اسباب چینی کردن
header bond اجر چینی کله
dry laid masonry فکافته خشکه چینی
dry stone drain زهکش خشکه چینی
french drain زهکش خشکه چینی
gleanings خوشه چینی کردن
flemish bond رج چینی کله راسته
dry stone lining روکش خشکه چینی
kaolinisation خاک چینی شدن
dry stone pitching فکافته خشکه چینی
dry stone pitching سنگفرش خشکه چینی
pottery factory کارخانه چینی سازی
pyrophotograph عکس روی چینی
kaolinic مربوط به خاک چینی
kerbstone سنگ چینی دورچاه
mowing machine ماشین علف چینی
indo chinese دورگه هندی و چینی
automatic coding برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com