English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 154 (7 milliseconds)
English Persian
gestures حرکات بیانگر
Other Matches
representative بیانگر
expressive بیانگر
representatives بیانگر
expressive movement حرکت بیانگر
self expressive خود بیانگر
explanatory بیانگر روشنگر
expressive behavior رفتار بیانگر
poof صوتی بیانگر ناباوری
poofs صوتی بیانگر ناباوری
poufs صوتی بیانگر ناباوری
neutral سیستمی که پاس ولتاژ و صفر دست در آن بیانگر اعداد با دیگری 100 است
pareto distribution در حقیقت بیانگر توزیع درامد است که بر اساس ان رابطه بین درامدشخصی و جمعیت در ان بررسی میشود
positive true logic یک سیستم منطقی که در ان ولتاژ کم بیانگر بیت صفر وولتاژ بالا بیان کننده بیت یک میباشد
disclaimer عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
disclaimers عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
movements حرکات
compulsory freestyle حرکات اجباری
calisthenics حرکات سوئدی
eurythmics تناسب حرکات
pumps حرکات فریبنده
cadence موزونی حرکات
cadences موزونی حرکات
pumped حرکات فریبنده
prescribed exercise حرکات اجباری
calisthenics حرکات نرمشی
pump حرکات فریبنده
optional حرکات اختیاری
school figures حرکات اسب
retrograde movement حرکات به عقب
compulsory حرکات اجباری
puerilism حرکات کودکانه
air movements حرکات هوایی
rings حرکات دارحلقه
play marking حرکات تهاجمی
voluntary exercise حرکات اختیاری
peristalsis حرکات حلقوی
eye movements حرکات چشم
motion analysis تحلیل حرکات
movements حرکات یکانها
tactical movement حرکات تاکتیکی
air movement section قسمت حرکات هوایی
compound attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
air register تنظیم حرکات هوایی
composite attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
appeasement gestures حرکات صلح جویانه
circulation control مدار کنترل حرکات
adiadokinesis زوال حرکات تناوبی
eurhythmics حرکات بدنی موزون
by-play حرکات یا مکالمات فرعی
transposition تبدیل حرکات شطرنج
road movement حرکات روی جاده
rapid eye movements حرکات سریع چشم
position of attention حرکات و احترامات نظامی
piaffe نمایش حرکات یورتمهای
mass of maneuver سنگینی حرکات یکان
maneuvering board تابلوی حرکات ناوها
lunes حرکات جنون امیز
lip key [دستگاه ثبت حرکات لب]
lateral and sway bracing حرکات جانبی و نوسانی
girlishness حرکات یا حالات دخترانه
floor exercise حرکات زمینی ژیمناستیک
music of the spheres اهنگ حرکات افلاک
eurythmics حرکات بدنی موزون
aerobatic حرکات آکروباتی با هواپیما
gestural متضمن حرکات واشارات
disported حرکات نشاط انگیزکردن
disports حرکات نشاط انگیزکردن
disporting حرکات نشاط انگیزکردن
disport حرکات نشاط انگیزکردن
surge حرکات افقی اب دریا
surged حرکات افقی اب دریا
surges حرکات افقی اب دریا
notations ثبت حرکات شطرنج
notation ثبت حرکات شطرنج
cardiography ثبت حرکات وضربان قلب
tics حرکات غیر ارادی اندامها
kinesiology تشریح حرکات بدنی انسان
air control ship ناو کنترل حرکات هوایی
percentage نسبت حرکات موفقیت امیز
figure skate اسکیت با انجام حرکات مختلف
percentages نسبت حرکات موفقیت امیز
screwing حرکات دورانی یخهای دریایی
tic حرکات غیر ارادی اندامها
lip-reads کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
by-play حرکات یا مکالمات کنار صحنه
theatrical gestures حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
patterns گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
combatdrill تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
lip read کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip-read کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
pattern گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
progressive attack پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
lipreading فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
scored گرم کردن اسب ثبت حرکات
paragraph three هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
scores گرم کردن اسب ثبت حرکات
movement control کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
myocardiograph اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
pinning combination مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
score گرم کردن اسب ثبت حرکات
free skating قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
degree of difficulty درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
figurine algebraic notation ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
psychomotor ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
stop hit ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
streaking یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streak یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
entrucking table جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
pnemograph الت نگارش حرکات سینه هنگام تنفس
algebriac notation ثبت حرکات شطرنج با استفاده نمادهای جبری
streaked یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
flag days روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
lindy رقص دارای حرکات سریع وجهشهای مداوم
streaks یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
dressage حرکات زیبا و شیرین کاری اسبهای تربیت شده
escapement تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
beau geste حرکات لطیف وزیبا در هنگام سخن گفتن ژست
combination shot ضربه مرکب با یک سری حرکات گوی تا به کیسه بیافتد
regulating station پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
kymograph دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
program مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
calibrated تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrate تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrating تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
programs مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
calibrates تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
Grands Prix مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
Grand Prix مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
peripheral وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
polar motion وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
mouse توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
mouses توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
adjudicated تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicates تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicating تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicate تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
mechanical mouse mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
scheduled wave امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
drill sergeant گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
swing bowler توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
facing یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
trick ski اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
restrictive fire plan طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
circus catch گرفتن توپ با حرکات ژیمناستیکی گرقتن توپ ضربه خورده با روشی عجیب
stepped up separation حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
eurhythmy ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
eurythmy ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
positioned مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
position مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
retrograde عقب کشیدن حرکات به عقب
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com