Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
lateral and sway bracing
حرکات جانبی و نوسانی
Other Matches
peripheral
وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
expansion interface
حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
sidelap
بالههای جانبی هواپیما پوشش جانبی عکسها رویهم
bells and whistles
خصوصیات جانبی و پیشرفته یک برنامه کاربردی یا وسیله جانبی
peripheral
مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی
channeled
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
communication
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
side effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
swingy
نوسانی
swingable
نوسانی
oscillatory
نوسانی
vacillatory
نوسانی
oscillating
نوسانی
pendulous
نوسانی
wait condition
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait state
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
oscillating resistance
مقاومت نوسانی
undulation
جنبش نوسانی
spheroidize
گداختن نوسانی
oscillating current
جریان نوسانی
oscillating quantity
کمیت نوسانی
recipocal milling
فرزکاری نوسانی
oscillating lubricator
روغن ده نوسانی
pulsation welding
جوشکاری نوسانی
oscillating motion
حرکت نوسانی
yawing
انحراف نوسانی ناو
flail
الت نوسانی هر چیزی
rock
تکان نوسانی دادن
rocked
تکان نوسانی دادن
rocks
تکان نوسانی دادن
flails
الت نوسانی هر چیزی
flailing
الت نوسانی هر چیزی
oscillating sort
مرتب کردن نوسانی
oscillating sort
جور کردن نوسانی
flailed
الت نوسانی هر چیزی
vacillation
حرکت نوسانی دودلی
simple harmonic motion
حرکت نوسانی ساده
izod pendulum hammer
چکش نوسانی ایزود
undulaory
موجی نوسانی موج نما
power down
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
battens
قاب نوسانی ماشین بافندگی قید
batten
قاب نوسانی ماشین بافندگی قید
oscillator
دستگاه تولید برق نوسانی دررادیو
infrasonic
دارای تواتر و نوسانی پایین تر از شنوایی بشر
reversals
نیمی از سیکل نیروهایی که بصورت نوسانی وارد میشوند
reversal
نیمی از سیکل نیروهایی که بصورت نوسانی وارد میشوند
byeffect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
secondary effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
adverse reaction
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
spillover effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
by-effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
fall-out
[side effect]
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
side spray
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
salomon damper
خفه کن دینامیکی برای بالانس میل لنگ و از بین بردن نیرهای نوسانی
movements
حرکات
eurythmics
تناسب حرکات
gestures
حرکات بیانگر
prescribed exercise
حرکات اجباری
cadences
موزونی حرکات
eye movements
حرکات چشم
compulsory freestyle
حرکات اجباری
pumps
حرکات فریبنده
pumped
حرکات فریبنده
pump
حرکات فریبنده
rings
حرکات دارحلقه
compulsory
حرکات اجباری
calisthenics
حرکات نرمشی
air movements
حرکات هوایی
optional
حرکات اختیاری
calisthenics
حرکات سوئدی
school figures
حرکات اسب
puerilism
حرکات کودکانه
peristalsis
حرکات حلقوی
play marking
حرکات تهاجمی
retrograde movement
حرکات به عقب
tactical movement
حرکات تاکتیکی
voluntary exercise
حرکات اختیاری
cadence
موزونی حرکات
movements
حرکات یکانها
motion analysis
تحلیل حرکات
flank observation
دیدبانی جانبی دیدبانی از دیدگاه جانبی
position of attention
حرکات و احترامات نظامی
air register
تنظیم حرکات هوایی
surged
حرکات افقی اب دریا
appeasement gestures
حرکات صلح جویانه
piaffe
نمایش حرکات یورتمهای
floor exercise
حرکات زمینی ژیمناستیک
surge
حرکات افقی اب دریا
circulation control
مدار کنترل حرکات
air movement section
قسمت حرکات هوایی
notations
ثبت حرکات شطرنج
aerobatic
حرکات آکروباتی با هواپیما
by-play
حرکات یا مکالمات فرعی
road movement
حرکات روی جاده
surges
حرکات افقی اب دریا
rapid eye movements
حرکات سریع چشم
composite attack
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
notation
ثبت حرکات شطرنج
adiadokinesis
زوال حرکات تناوبی
disports
حرکات نشاط انگیزکردن
disporting
حرکات نشاط انگیزکردن
disported
حرکات نشاط انگیزکردن
eurythmics
حرکات بدنی موزون
lunes
حرکات جنون امیز
lip key
[دستگاه ثبت حرکات لب]
music of the spheres
اهنگ حرکات افلاک
girlishness
حرکات یا حالات دخترانه
eurhythmics
حرکات بدنی موزون
gestural
متضمن حرکات واشارات
maneuvering board
تابلوی حرکات ناوها
compound attack
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
transposition
تبدیل حرکات شطرنج
mass of maneuver
سنگینی حرکات یکان
disport
حرکات نشاط انگیزکردن
pattern
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
screwing
حرکات دورانی یخهای دریایی
figure skate
اسکیت با انجام حرکات مختلف
by-play
حرکات یا مکالمات کنار صحنه
kinesiology
تشریح حرکات بدنی انسان
lip read
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
theatrical gestures
حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
lip-reads
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
combatdrill
تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
patterns
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
tics
حرکات غیر ارادی اندامها
lip-read
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
tic
حرکات غیر ارادی اندامها
cardiography
ثبت حرکات وضربان قلب
percentages
نسبت حرکات موفقیت امیز
air control ship
ناو کنترل حرکات هوایی
percentage
نسبت حرکات موفقیت امیز
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
progressive attack
پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
lipreading
فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
paragraph three
هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
movement control
کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
scores
گرم کردن اسب ثبت حرکات
figurine algebraic notation
ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
degree of difficulty
درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
score
گرم کردن اسب ثبت حرکات
scored
گرم کردن اسب ثبت حرکات
pinning combination
مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
free skating
قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
myocardiograph
اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
superheterodyne
گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
streaked
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaking
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
algebriac notation
ثبت حرکات شطرنج با استفاده نمادهای جبری
streak
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
flag days
روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
pnemograph
الت نگارش حرکات سینه هنگام تنفس
stop hit
ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
entrucking table
جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
psychomotor
ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
lindy
رقص دارای حرکات سریع وجهشهای مداوم
streaks
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
combination shot
ضربه مرکب با یک سری حرکات گوی تا به کیسه بیافتد
kymograph
دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
escapement
تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
beau geste
حرکات لطیف وزیبا در هنگام سخن گفتن ژست
regulating station
پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
dressage
حرکات زیبا و شیرین کاری اسبهای تربیت شده
calibrate
تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrated
تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrates
تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrating
تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
program
مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
programs
مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
Grands Prix
مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
Grand Prix
مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
polar motion
وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
mouses
توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
mouse
توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
adjudicate
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicated
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicating
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicates
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
by-effect
اثر جانبی
byeffect
اثر جانبی
fall-out
[side effect]
اثر جانبی
secondary effect
اثر جانبی
spillover effect
اثر جانبی
adverse reaction
اثر جانبی
sidelong
جانبی
bilateral
دو جانبی
lateral
جانبی
contour line
خط جانبی
accessory
جانبی
laterad
جانبی
mechanical mouse
mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
side-effect
اثر جانبی
lateral dominance
برتری جانبی
sidelooking airborne radar
رادار جانبی
sideband
باندهای جانبی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com