Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (3 milliseconds)
English	Persian
dressage	حرکات زیبا و شیرین کاری اسبهای تربیت شده
Other Matches
tour de force	شیرین کاری
figuration	شیرین کاری
To perform a feat.	شیرین کاری کردن
stunt	شاهکار شیرین کاری
stunt	شیرین کاری کردن
stunting	شاهکار شیرین کاری
stunting	شیرین کاری کردن
stunts	شاهکار شیرین کاری
stunts	شیرین کاری کردن
jigs	جست و خیز سریع شیرین کاری
jig	جست و خیز سریع شیرین کاری
gag	شیرین کاری قصه یا عمل خنده اور
gagged	شیرین کاری قصه یا عمل خنده اور
gagging	شیرین کاری قصه یا عمل خنده اور
gags	شیرین کاری قصه یا عمل خنده اور
well-bred	با تربیت تربیت شده
claimers	اسبهای هم قیمت
nursey race	مسابقه اسبهای 2 ساله
claiming race	مسابقه اسبهای هم قیمت
maturity	مسابقه اسبهای 4 ساله
messenger stakes	مسابقه یک مایلی اسبهای 3ساله
divisions	دسته گروه اسبهای مسابقه معین
division	دسته گروه اسبهای مسابقه معین
little brown jug	مسابقه یک مایلی برای اسبهای 3 سالهUrsa
derby	مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
derbies	مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
roughrider	سوار کار ماهر اسبهای چموش و وحشی
paddock judge	داور سرپرست اماده شدن اسبهای مسابقه
two thousands guineas	مسابقه شرطبندی بین اسبهای اصیل 3 ساله انگلیسی
livery stable	اصطبل مخصوص کرایه دادن اسب یا نگاهداری اسبهای دیگران
vives	یکجور ناخوشی گوش که کره اسبهای تازه بعلف بسته بدان دچار می شوند
Grand Prix	یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
Grands Prix	یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
torch	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes	راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torching	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
beauteous	زیبا
dinky	زیبا
well favored	زیبا
swells	زیبا
queen of hearts	زن زیبا
swelled	زیبا
swell	زیبا
good looking	زیبا
crumpet	زن زیبا
fair	زیبا
fairer	زیبا
fairest	زیبا
bonny	زیبا
inelegant	نا زیبا
spiffy	زیبا
sightliness	زیبا
elegant	زیبا
queen of love	زن زیبا
chic	زیبا
pulchritudinous	زیبا
stylish	زیبا
fairs	زیبا
good-looking	زیبا
beautiful	زیبا
yummy	زیبا
picturesque	زیبا
cutest	زیبا
cuter	زیبا
cute	زیبا
gainly	زیبا
belles	زن زیبا
goodly	زیبا
crumpets	زن زیبا
scrumptious	زیبا
belle	زن زیبا
eyeful	زیبا
movements	حرکات
well favoured	زیبا خوشگل
smarten	زیبا کردن
tittivate	زیبا کردن
She looks nice.	او [زن] زیبا است.
adorn	زیبا کردن
adorns	زیبا کردن
peewits	مرغ زیبا
peaches	زن یادختر زیبا
peach	زن یادختر زیبا
She looks appealing.	او [زن] زیبا است.
lapwing	مرغ زیبا
handsomely	بطور زیبا
lapwings	مرغ زیبا
to look good	زیبا بودن
to be good-looking	زیبا بودن
knockout <idiom>	خانم زیبا
peewit	مرغ زیبا
titivate	زیبا کردن
prettyish	نسبتا زیبا
proper dress	جامه زیبا
beauty	زنان زیبا
fine arts	هنرهای زیبا
corking	خیلی زیبا
nymphs	زن بسیار زیبا
nymph	زن بسیار زیبا
habiliment	لباس زیبا
graphic arts	هنرهای زیبا
beaux arts	هنرهای زیبا
china aster	گل رعنا زیبا
pewit	مرغ زیبا
beauties	زنان زیبا
deluxe	بسیار زیبا
smatt	زیبا باهوش
killdeer	مرغ زیبا
beautification	زیبا سازی
beautifully	بطور زیبا
pence for any thing	میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
stringing	خطوط خاتم کاری و منبت کاری
motion analysis	تحلیل حرکات
rings	حرکات دارحلقه
eurythmics	تناسب حرکات
movements	حرکات یکانها
eye movements	حرکات چشم
optional	حرکات اختیاری
compulsory	حرکات اجباری
cadences	موزونی حرکات
air movements	حرکات هوایی
peristalsis	حرکات حلقوی
prescribed exercise	حرکات اجباری
gestures	حرکات بیانگر
pumped	حرکات فریبنده
puerilism	حرکات کودکانه
retrograde movement	حرکات به عقب
school figures	حرکات اسب
calisthenics	حرکات سوئدی
calisthenics	حرکات نرمشی
tactical movement	حرکات تاکتیکی
pumps	حرکات فریبنده
pump	حرکات فریبنده
compulsory freestyle	حرکات اجباری
cadence	موزونی حرکات
play marking	حرکات تهاجمی
voluntary exercise	حرکات اختیاری
chuff	بی تربیت
randy	بی تربیت
uncivilly	بی تربیت
gentry	تربیت
barbarous	بی تربیت
low bred	بی تربیت
lowbred	بی تربیت
mannerliness	تربیت
churl	بی تربیت
education	تربیت
pedagogy	تربیت
uncivil	بی تربیت
half bred	بی تربیت
gentrice	تربیت
genteelness	تربیت
bearish	بی تربیت
blowzed	بی تربیت
caddish	بی تربیت
ill bred	بی تربیت
good breeding	تربیت
ill mannered	بی تربیت
nurtures	تربیت
nurturing	تربیت
ill-bred	بی تربیت
mannerless	بی تربیت
nurtured	تربیت
impolite	بی تربیت
cultivation	تربیت
true bred	با تربیت
unmannerly	بی تربیت
unpolished	بی تربیت
manner	تربیت
well bred	با تربیت
nurture	تربیت
upbringing	تربیت
grosses	بی تربیت
grossing	بی تربیت
grossest	بی تربیت
grossed	بی تربیت
gross	بی تربیت
gentle	با تربیت
grosser	بی تربیت
gentlest	با تربیت
gentler	با تربیت
aesthete	طرفدار صنایع زیبا
dilettanti	دوستدارتفننی صنایع زیبا
plumate	دارای پر وبال زیبا
dressed to the nines (teeth) <idiom>	زیبا وبرازندهلباس پوشیدن
conservatoire	اموزشگاه هنرهای زیبا
handsome	خوش قیافه زیبا
dilettante	دوستدارتفننی صنایع زیبا
virtuosity	استعدادهنرهای زیبا یا فنون
queen of heaven	نام زن ژوپیطر زن زیبا
trimly	بطور اراسته و زیبا
venus	زن زیبا ستاره زهره
nymphet	دختر کوچک و زیبا
well lookirg	زیبا خوش منظر
bonnily	بطرز زیبا ودلپذیر
dilettantes	دوستدارتفننی صنایع زیبا
titivate	اراستن زیبا شدن
embellish	زیبا کردن پیراستن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com