Total search result: 145 (4 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
calisthenics |
حرکات سوئدی |
|
|
Other Matches |
|
swedish |
سوئدی |
swedish medley |
دو امدادی سوئدی در تالارسرپوشیده |
swedish variation |
واریاسیون سوئدی در دفاع تاراش |
calisthenic |
وابسته به ورزشهای سبک سوئدی |
nordenfelt |
یکجور مسلسل که سوئدی اختراع کرده است |
calisthenics |
ورزشهای سبک بدون وسیله ورزشهای سوئدی |
movements |
حرکات |
optional |
حرکات اختیاری |
eurythmics |
تناسب حرکات |
calisthenics |
حرکات نرمشی |
cadences |
موزونی حرکات |
prescribed exercise |
حرکات اجباری |
gestures |
حرکات بیانگر |
compulsory freestyle |
حرکات اجباری |
pump |
حرکات فریبنده |
rings |
حرکات دارحلقه |
pumped |
حرکات فریبنده |
pumps |
حرکات فریبنده |
air movements |
حرکات هوایی |
eye movements |
حرکات چشم |
compulsory |
حرکات اجباری |
motion analysis |
تحلیل حرکات |
cadence |
موزونی حرکات |
movements |
حرکات یکانها |
play marking |
حرکات تهاجمی |
tactical movement |
حرکات تاکتیکی |
voluntary exercise |
حرکات اختیاری |
puerilism |
حرکات کودکانه |
peristalsis |
حرکات حلقوی |
school figures |
حرکات اسب |
retrograde movement |
حرکات به عقب |
air register |
تنظیم حرکات هوایی |
appeasement gestures |
حرکات صلح جویانه |
lateral and sway bracing |
حرکات جانبی و نوسانی |
by-play |
حرکات یا مکالمات فرعی |
air movement section |
قسمت حرکات هوایی |
adiadokinesis |
زوال حرکات تناوبی |
aerobatic |
حرکات آکروباتی با هواپیما |
road movement |
حرکات روی جاده |
circulation control |
مدار کنترل حرکات |
composite attack |
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی |
mass of maneuver |
سنگینی حرکات یکان |
maneuvering board |
تابلوی حرکات ناوها |
lunes |
حرکات جنون امیز |
lip key |
[دستگاه ثبت حرکات لب] |
piaffe |
نمایش حرکات یورتمهای |
girlishness |
حرکات یا حالات دخترانه |
floor exercise |
حرکات زمینی ژیمناستیک |
position of attention |
حرکات و احترامات نظامی |
eurythmics |
حرکات بدنی موزون |
eurhythmics |
حرکات بدنی موزون |
rapid eye movements |
حرکات سریع چشم |
transposition |
تبدیل حرکات شطرنج |
compound attack |
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی |
music of the spheres |
اهنگ حرکات افلاک |
surged |
حرکات افقی اب دریا |
gestural |
متضمن حرکات واشارات |
surge |
حرکات افقی اب دریا |
notations |
ثبت حرکات شطرنج |
disport |
حرکات نشاط انگیزکردن |
disporting |
حرکات نشاط انگیزکردن |
surges |
حرکات افقی اب دریا |
disports |
حرکات نشاط انگیزکردن |
notation |
ثبت حرکات شطرنج |
disported |
حرکات نشاط انگیزکردن |
combatdrill |
تمرین حرکات و ارایشهای رزمی |
tics |
حرکات غیر ارادی اندامها |
tic |
حرکات غیر ارادی اندامها |
patterns |
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم |
pattern |
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم |
percentages |
نسبت حرکات موفقیت امیز |
kinesiology |
تشریح حرکات بدنی انسان |
percentage |
نسبت حرکات موفقیت امیز |
figure skate |
اسکیت با انجام حرکات مختلف |
lip-reads |
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن |
cardiography |
ثبت حرکات وضربان قلب |
lip read |
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن |
screwing |
حرکات دورانی یخهای دریایی |
by-play |
حرکات یا مکالمات کنار صحنه |
air control ship |
ناو کنترل حرکات هوایی |
lip-read |
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن |
theatrical gestures |
حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد |
myocardiograph |
اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند |
figurine algebraic notation |
ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج |
free skating |
قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت |
scores |
گرم کردن اسب ثبت حرکات |
progressive attack |
پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون |
lipreading |
فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی |
movement control |
کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها |
pinning combination |
مجموع حرکات منجر به ضربه فنی |
degree of difficulty |
درجه بندی حرکات مشکل شیرجه |
paragraph three |
هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش |
score |
گرم کردن اسب ثبت حرکات |
scored |
گرم کردن اسب ثبت حرکات |
stop hit |
ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم |
streaking |
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی |
psychomotor |
ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری |
pnemograph |
الت نگارش حرکات سینه هنگام تنفس |
streaks |
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی |
lindy |
رقص دارای حرکات سریع وجهشهای مداوم |
algebriac notation |
ثبت حرکات شطرنج با استفاده نمادهای جبری |
streaked |
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی |
flag days |
روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری |
entrucking table |
جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی |
streak |
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی |
combination shot |
ضربه مرکب با یک سری حرکات گوی تا به کیسه بیافتد |
beau geste |
حرکات لطیف وزیبا در هنگام سخن گفتن ژست |
regulating station |
پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها |
escapement |
تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر |
dressage |
حرکات زیبا و شیرین کاری اسبهای تربیت شده |
kymograph |
دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض |
calibrated |
تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد |
calibrate |
تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد |
programs |
مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین |
program |
مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین |
calibrating |
تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد |
calibrates |
تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد |
peripheral |
وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
Grand Prix |
مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی |
Grands Prix |
مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی |
polar motion |
وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی |
mouse |
توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند |
mouses |
توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند |
adjudicates |
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح |
adjudicated |
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح |
adjudicate |
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح |
adjudicating |
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح |
mechanical mouse |
mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند |
drill sergeant |
گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی |
scheduled wave |
امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه |
facing |
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی |
facings |
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی |
trick ski |
اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب |
restrictive fire plan |
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی |
swing bowler |
توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند |
circus catch |
گرفتن توپ با حرکات ژیمناستیکی گرقتن توپ ضربه خورده با روشی عجیب |
stepped up separation |
حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی |
tellurian |
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین |
eurhythmy |
ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن |
eurythmy |
ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن |
positioned |
مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو |
position |
مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو |
retrograde |
عقب کشیدن حرکات به عقب |
control point |
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور |