English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (13 milliseconds)
English Persian
elastic behavior حرکت ارتجاعی
Search result with all words
rebound دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
rebounded دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
rebounding دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
rebounds دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
Other Matches
reactionary ارتجاعی
reactionaries ارتجاعی
elastic ارتجاعی
elasticity ارتجاعی
reactionist ارتجاعی
limit of elasticity حد ارتجاعی
elastic limit حد ارتجاعی
resillient ارتجاعی
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
yield strength تاب ارتجاعی
inelastic غیر ارتجاعی
elastic modulus ضریب ارتجاعی
resiliency حالت ارتجاعی
elastic design طرح ارتجاعی
elastic buffer میانگیر ارتجاعی
modulus of elasticity ضریب ارتجاعی
elastic buckling کمانش ارتجاعی
elastic behavior رفتار ارتجاعی
elastic equilibrium تعادل ارتجاعی
elastic limit مرز ارتجاعی
elastic restraint گیرداری ارتجاعی
elastic stability پایداری ارتجاعی
resilience حالت ارتجاعی
elastic limit حد بر جهندگی حد ارتجاعی
elastic properties خواص ارتجاعی
recessive ارتجاعی بازگشتی
tonicity نیروی ارتجاعی
elasticity قابلیت ارتجاعی
shear modulus of elasticity ضریب ارتجاعی برشی
delayed elastic response واکنش ارتجاعی تاخیری
modulus of elasticity in shear ضریب ارتجاعی برشی
inelastic بدون قوه ارتجاعی
rebounds دارای قوه ارتجاعی
one track فاقد قوه ارتجاعی
elastic support تکیه گاه ارتجاعی
rebound دارای قوه ارتجاعی
elastic deformation تغییر شکل ارتجاعی
non linerly elastic ارتجاعی غیر خطی
rebounding دارای قوه ارتجاعی
rebounded دارای قوه ارتجاعی
instantaneous elastic deformation تغییر شکل ارتجاعی لحظهای
elastic design طرح و محاسبه در محیط ارتجاعی
tangent modules theory تئوری ضریب ارتجاعی مماسی
spring حالت ارتجاعی فنر پریدن
elastic strain تغییر شکل نسبی ارتجاعی
springs حالت ارتجاعی فنر پریدن
beam on elastic supports تیر روی تکیه گاههای ارتجاعی
mechanical percentage حاصلضرب مقدار درصدهندسی در نسبت حد ارتجاعی فولاد به مقاومت محاسباتی بتن
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
ether جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile بدون حرکت بی حرکت
modulus of elasticity ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
aerodynamics مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
move on ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
k day روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
motions حرکت
move حرکت
motioning حرکت
moveless بی حرکت
travel حرکت
vapid بی حرکت
stationary بی حرکت
gest حرکت
geste حرکت
departure حرکت
haviour حرکت
traveled حرکت
travels حرکت
stock-still بی حرکت
afloat در حرکت
agog در حرکت
shifted حرکت
shift حرکت
demeanour حرکت
demeanor حرکت
departures حرکت
moved حرکت
motioned حرکت
motionless بی حرکت
maneuver حرکت
moves حرکت
traverse حرکت
behaviour حرکت
progress حرکت
motion حرکت
immobile بی حرکت
locomotion حرکت
animations حرکت
circulations حرکت
shifts حرکت
hold still <idiom> بی حرکت
behavior حرکت
stills بی حرکت
as you were حرکت از نو
animal حس و حرکت
animals حس و حرکت
animation حرکت
circulation حرکت
patting بی حرکت
patted بی حرکت
pats بی حرکت
pat بی حرکت
stiller بی حرکت
still بی حرکت
sedentary بی حرکت
stillest بی حرکت
movement حرکت
ambulation حرکت
agoing در حرکت
square move حرکت
behaviuor حرکت
running در حرکت
stirabout حرکت
gesture حرکت
stir حرکت
statist بی حرکت
traversing حرکت
scrolling حرکت
traversed حرکت
inert بی حرکت
traverses حرکت
stirred حرکت
stirrings حرکت
stirs حرکت
frozen بی حرکت
stock still بی حرکت
progressed حرکت
progresses حرکت
oi در حرکت
on the move در حرکت
vowel point حرکت
otiose بی حرکت
progressing حرکت
gesturing حرکت
gestured حرکت
actual movement حرکت حقیقی
seats حرکت تعادلی
traversing حرکت درسمت
traverses حرکت درسمت
cycling حرکت پاندولی
acinetic مانع حرکت
silencing ایست بی حرکت
absolute movement حرکت مطلق
slacks گیر در حرکت
bobbing حرکت تندوسریع
sneak حرکت پنهانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com