English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
photokinesis حرکت در اثرنور
Other Matches
light struck در اثرنور محو وتار شده
photogenic ایجاد شده در اثرنور و روشنایی
xerography عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerographic عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
move on ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
k day روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
moved حرکت
still بی حرکت
stiller بی حرکت
traverse حرکت
moves حرکت
running در حرکت
motion حرکت
traversed حرکت
stillest بی حرکت
inert بی حرکت
ambulation حرکت
animation حرکت
animations حرکت
stock still بی حرکت
traversing حرکت
agoing در حرکت
stills بی حرکت
traverses حرکت
move حرکت
geste حرکت
locomotion حرکت
gest حرکت
immobile بی حرکت
movement حرکت
stirabout حرکت
frozen بی حرکت
motioned حرکت
progressing حرکت
progresses حرکت
progressed حرکت
square move حرکت
motioning حرکت
motions حرکت
hold still <idiom> بی حرکت
progress حرکت
departures حرکت
shifted حرکت
shift حرکت
demeanour حرکت
demeanor حرکت
behaviour حرکت
traveled حرکت
animal حس و حرکت
travel حرکت
animals حس و حرکت
stationary بی حرکت
vowel point حرکت
shifts حرکت
agog در حرکت
departure حرکت
vapid بی حرکت
stock-still بی حرکت
moveless بی حرکت
motionless بی حرکت
haviour حرکت
afloat در حرکت
maneuver حرکت
circulations حرکت
patted بی حرکت
pats بی حرکت
stirs حرکت
gesture حرکت
stirrings حرکت
stirred حرکت
patting بی حرکت
circulation حرکت
stir حرکت
behaviuor حرکت
behavior حرکت
oi در حرکت
travels حرکت
pat بی حرکت
gestured حرکت
statist بی حرکت
as you were حرکت از نو
otiose بی حرکت
sedentary بی حرکت
scrolling حرکت
gesturing حرکت
on the move در حرکت
rushing حرکت شدید
slow motion حرکت کند
headway حرکت به جلو
larghetto حرکت ملایم
proceed حرکت به جلو
winning move حرکت برنده
X direction حرکت افق
zigzagged حرکت زیگزاگ
Y direction حرکت عمودی
rotary motion حرکت دایرهای
waked خط حرکت ناو
wakes خط حرکت ناو
wake خط حرکت ناو
roman cross حرکت صلیبی
rotational motion حرکت چرخشی
sailing orders دستور حرکت
braid حرکت سریع
lateral shifts حرکت جانبی
rush حرکت شدید
linear momentum اندازه حرکت
linear movement حرکت خطی
lunging حرکت لانژ
zigzags حرکت زیگزاگ
zigzagging حرکت مارپیچی
braids حرکت سریع
proceeded حرکت به جلو
zigzagging حرکت زیگزاگ
zigzags حرکت مارپیچی
lunge حرکت لانژ
lunged حرکت لانژ
braided حرکت سریع
lunges حرکت لانژ
saccadic movement حرکت جهشی
liner momentum اندازه حرکت
zigzagged حرکت مارپیچی
rate of march نواخت حرکت
waggling حرکت کردن
traverse حرکت درسمت
rotation حرکت وضعی
naturals حرکت در عنوان
standstill بدون حرکت
natural حرکت در عنوان
waggles حرکت کردن
waggled حرکت کردن
traversed حرکت درسمت
courses مسیر حرکت
coursed مسیر حرکت
traversing حرکت درسمت
timetable برنامه حرکت
relative motion حرکت نسبی
rushed حرکت شدید
stir up <idiom> حرکت دادن
traverses حرکت درسمت
run over <idiom> حرکت از بالای
pin down <idiom> از حرکت بازداشتن
relative movement حرکت نسبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com