English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
parried حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parries حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parry حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parrying حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
Other Matches
strong point پایگاه دفاعی سنگر مستحکم دفاعی
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
defensive دفاعی
apologetic دفاعی
vindicative دفاعی
backfield خط دفاعی
defensive line خط دفاعی
odd front خط دفاعی 4 نفره
defensive league اتحاد دفاعی
defensive war جنگ دفاعی
coverings بازی دفاعی
covers بازی دفاعی
zones منطقه دفاعی
zone منطقه دفاعی
five man line خط دفاعی 5 نفره
defensively حالت دفاعی
stack the defence ارایش دفاعی
defence mechanism مکانیزم دفاعی
defence mechanisms مکانیزم دفاعی
cover بازی دفاعی
blue line خط دفاعی هاکی
preventive war نبرد دفاعی
defense base پایگاه دفاعی
agger پشته ی دفاعی
defense information اطلاعات دفاعی
mixers نوعی خط دفاعی
mixer نوعی خط دفاعی
defense mechanism مکانیسم دفاعی
defensive fire اتش دفاعی
rejoinders پاسخ دفاعی
defense position موضع دفاعی
defensive league اتحادیه دفاعی
rejoinder پاسخ دفاعی
backcourt نیمه دفاعی
palest حصار دفاعی دفاع
bump and run نوعی مانور دفاعی
rejoined پاسخ دفاعی دادن
Cashel [استحکامات دفاعی ایرلندی]
paler حصار دفاعی دفاع
rejoins پاسخ دفاعی دادن
rejoin پاسخ دفاعی دادن
sandbags ایجاداستحکامات دفاعی کردن
rejoining پاسخ دفاعی دادن
sandbagging ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbagged ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbag ایجاداستحکامات دفاعی کردن
defensive wrestler کشتی گیر دفاعی
pale حصار دفاعی دفاع
defensiveness حالت دفاعی داشتن
apologist نویسندهء رسالهء دفاعی
guard حالت دفاعی شمشیرباز
defensive player شطرنج باز دفاعی
presses تاکتیک دفاعی فشرده
press تاکتیک دفاعی فشرده
ante-mural [e] جان پناه دفاعی
decompensation فروپاشی مکانیسمهای دفاعی
defense articles اماد و تجهیزات دفاعی
switch position موضع رابط دفاعی
switch position موضع دفاعی بینابین
rejoinders پاسخ دفاعی دادن
rejoinder پاسخ دفاعی دادن
guarding حالت دفاعی شمشیرباز
guards حالت دفاعی شمشیرباز
cross block سد کردن خط دفاعی از کنار
apologists نویسندهء رسالهء دفاعی
cover-ups در لاک دفاعی فرورفتن
cover-up در لاک دفاعی فرورفتن
cover up در لاک دفاعی فرورفتن
bump and go نوعی مانور دفاعی
bangoe gei تکنیک دفاعی تکواندو
back judge داور در محوطه دفاعی
protective cover جان پناه دفاعی
first defense gun جلوترین تیربار دفاعی
defensive منطقه دفاعی شامل دروازه
corrals دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
broken field محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
corralling دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
prevent defence جبهه دفاعی با استفاده از نفراضافی
corralled دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corral دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
special pleader متخصص تهیه لوایح دفاعی
integrated defense پدافند ازمناطق توام دفاعی
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
chevaux de fries [ترتیب دفاعی مانع های تیز]
seam نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
seams نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
formation برنامه سازمان دفاعی یاتهاجمی در اغاز هر مسابقه
audible تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
redoubt موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
take guard وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
defenceman مدافع منطقه دفاعی غیر ازدروازه بان
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
peace dividend ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
special pleading علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
break out نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
declares پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declaring پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declare پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
plene administrative preter دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
defense emergency مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
plea in abatement دفاعی که باعث معلق ماندن یابه تعویق افتادن دعوی خواهان شود
safety بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
central treaty organization سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
brucsels treaty organization سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
stabile بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
roll back به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
central treaty organization پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
k day روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
move on ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
defense readiness condition وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
scrolling حرکت
stirabout حرکت
stillest بی حرکت
stock still بی حرکت
progressed حرکت
progresses حرکت
animation حرکت
animations حرکت
stills بی حرکت
locomotion حرکت
progress حرکت
behavior حرکت
behaviuor حرکت
movement حرکت
behaviour حرکت
demeanor حرکت
demeanour حرکت
shifts حرکت
frozen بی حرکت
shift حرکت
shifted حرکت
motionless بی حرکت
travels حرکت
moveless بی حرکت
progressing حرکت
stationary بی حرکت
statist بی حرکت
departures حرکت
agog در حرکت
running در حرکت
departure حرکت
travel حرکت
traveled حرکت
vapid بی حرکت
stock-still بی حرکت
motions حرکت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com