Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
delta movement
حرکت دلتا
Other Matches
deltas
دلتا
delta
دلتا
delta ursa majoris
دلتا- دب اکبر
megrez
دلتا- دب اکبر
delta orionis
دلتا- شکارچی
delta librae
دلتا- میزان
delta wing
بال دلتا
delta herculis
دلتا- جاثی
delta bootis
دلتا- گاوران
deltaic
وابسته به دلتا
delta cephei
دلتا- قیفاووس
delta orionis
دلتا- جبار
delta connection
اتصال دلتا
delta dagger
هواپیمای رهگیر تک موتوره دلتا دیگر
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
moustaches
سطوح ایرودینامیکی که درقسمت جلوی هواپیمای مافوق صوت با بال دلتا شکل و با زاویه حمله زیاد نصب میگردند
vortex breakdown/brust
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
taped
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
transfers
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile
بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
convoy schedule
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
power traverse
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
move on
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
k day
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
running
در حرکت
movement
حرکت
moves
حرکت
motioning
حرکت
motioned
حرکت
on the move
در حرکت
oi
در حرکت
stock still
بی حرکت
move
حرکت
behaviuor
حرکت
behavior
حرکت
inert
بی حرکت
stir
حرکت
as you were
حرکت از نو
stirabout
حرکت
motion
حرکت
animation
حرکت
otiose
بی حرکت
animations
حرکت
progressing
حرکت
locomotion
حرکت
statist
بی حرکت
animals
حس و حرکت
animal
حس و حرکت
frozen
بی حرکت
gest
حرکت
geste
حرکت
afloat
در حرکت
agog
در حرکت
scrolling
حرکت
motionless
بی حرکت
departures
حرکت
departure
حرکت
progress
حرکت
progressed
حرکت
progresses
حرکت
vapid
بی حرکت
stock-still
بی حرکت
moveless
بی حرکت
shifts
حرکت
shifted
حرکت
stationary
بی حرکت
motions
حرکت
still
بی حرکت
stiller
بی حرکت
stillest
بی حرکت
stills
بی حرکت
haviour
حرکت
maneuver
حرکت
shift
حرکت
demeanour
حرکت
demeanor
حرکت
behaviour
حرکت
travels
حرکت
traveled
حرکت
traversing
حرکت
moved
حرکت
circulations
حرکت
patting
بی حرکت
vowel point
حرکت
pats
بی حرکت
gesture
حرکت
travel
حرکت
square move
حرکت
traverses
حرکت
gesturing
حرکت
circulation
حرکت
traversed
حرکت
immobile
بی حرکت
gestured
حرکت
traverse
حرکت
pat
بی حرکت
stirs
حرکت
hold still
<idiom>
بی حرکت
ambulation
حرکت
stirrings
حرکت
stirred
حرکت
agoing
در حرکت
patted
بی حرکت
sedentary
بی حرکت
lunged
حرکت لانژ
proceeded
حرکت به جلو
lunge
حرکت لانژ
horizontal scrolling
حرکت افقی
braided
حرکت سریع
have way on
حرکت کردن
dart
حرکت تند
immobilization
بی حرکت شدن
harmonic motion
حرکت هماهنگ
human movement
حرکت انسان
shuttles
حرکت شاتل
lunging
حرکت لانژ
lunges
حرکت لانژ
shuttled
حرکت شاتل
rush
حرکت شدید
rushing
حرکت شدید
skew
کج حرکت کردن
skewing
کج حرکت کردن
skews
کج حرکت کردن
braid
حرکت سریع
equations of motion
معادلات حرکت
braids
حرکت سریع
electromotion
حرکت برق
waggling
حرکت کردن
eurhythmics
تناسب حرکت
expressive movement
حرکت بیانگر
rushed
حرکت شدید
darted
حرکت تند
get under way
حرکت کردن
darting
حرکت تند
innovation
حرکت جدید
gamma movement
حرکت گاما
froissement
حرکت بافشار
free maneuver
حرکت ازاد
innovations
حرکت جدید
forced movement
حرکت اجباری
glassily
بطورمات و بی حرکت
moveability
قابلیت حرکت
whirling
حرکت گردابی
standstill
بدون حرکت
whirls
حرکت گردابی
switch
نافم حرکت
switched
نافم حرکت
strokes
ضرب حرکت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com