Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English
Persian
dog leg movement
حرکت زیگزاگی
Search result with all words
zigzag
حرکت زیگزاگی کردن
zigzagged
حرکت زیگزاگی کردن
zigzagging
حرکت زیگزاگی کردن
zigzags
حرکت زیگزاگی کردن
Other Matches
interconnected star
اتصال زیگزاگی
zig zag connection
اتصال زیگزاگی
spider wire entanglement
نردههای زیگزاگی غیر منظم سیم خاردار
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
waves
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
taped
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
transferring
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile
بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
power traverse
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
move on
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
k day
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
traverse
حرکت
scrolling
حرکت
maneuver
حرکت
stock still
بی حرکت
animation
حرکت
traversed
حرکت
animations
حرکت
traverses
حرکت
running
در حرکت
stirabout
حرکت
statist
بی حرکت
traversing
حرکت
locomotion
حرکت
agog
در حرکت
progressing
حرکت
shifts
حرکت
shifted
حرکت
shift
حرکت
demeanour
حرکت
demeanor
حرکت
behaviour
حرکت
travels
حرکت
afloat
در حرکت
departures
حرکت
progress
حرکت
vapid
بی حرکت
stock-still
بی حرکت
moveless
بی حرکت
motionless
بی حرکت
progressed
حرکت
progresses
حرکت
traveled
حرکت
travel
حرکت
departure
حرکت
moves
حرکت
moved
حرکت
gesture
حرکت
gestured
حرکت
gesturing
حرکت
oi
در حرکت
stationary
بی حرکت
frozen
بی حرکت
stir
حرکت
stirred
حرکت
stirrings
حرکت
stirs
حرکت
otiose
بی حرکت
on the move
در حرکت
move
حرکت
motioned
حرکت
motioning
حرکت
motions
حرکت
animal
حس و حرکت
hold still
<idiom>
بی حرکت
vowel point
حرکت
geste
حرکت
gest
حرکت
as you were
حرکت از نو
motion
حرکت
ambulation
حرکت
behaviuor
حرکت
agoing
در حرکت
circulations
حرکت
circulation
حرکت
stiller
بی حرکت
haviour
حرکت
pats
بی حرکت
patting
بی حرکت
patted
بی حرکت
still
بی حرکت
stills
بی حرکت
square move
حرکت
stillest
بی حرکت
pat
بی حرکت
sedentary
بی حرکت
animals
حس و حرکت
behavior
حرکت
movement
حرکت
immobile
بی حرکت
inert
بی حرکت
retrograde motion
حرکت رجعی
whipping
حرکت شلاقی
X direction
حرکت افق
rotary motion
حرکت دایرهای
slow motion
حرکت کند
rhytmic movement
حرکت موزون
roman cross
حرکت صلیبی
Y direction
حرکت عمودی
two time
دو حرکت ساده
remotion
حرکت مجدد
lunged
حرکت لانژ
waggle
حرکت کردن
lunges
حرکت لانژ
lunging
حرکت لانژ
voluntary movement
حرکت ارادی
whip stall
حرکت عمودی
wave propagation
حرکت موج
waggled
حرکت کردن
wave motion
حرکت موج
whipping
حرکت ضربهای
lunge
حرکت لانژ
proceeded
حرکت به جلو
remotion
حرکت دوری
vortex motion
حرکت گردابی
relative movement
حرکت نسبی
waggling
حرکت کردن
relative motion
حرکت نسبی
vibrational motion
حرکت راتعاشی
winning move
حرکت برنده
proceed
حرکت به جلو
waggles
حرکت کردن
movement
حرکت دادن
translation
حرکت انتقالی
translations
حرکت انتقالی
to weigh anchor
حرکت کردن
cruising speed
نواخت حرکت
sail
حرکت کردن
sailed
حرکت کردن
sailings
حرکت کردن
smooth scrolling
حرکت هموار
mouse
حرکت میکند
whir
حرکت کردن
mouses
حرکت میکند
mobiles
قابل حرکت
mobile
قابل حرکت
sternway
حرکت بعقب
swirl
حرکت چرخشی
swirled
حرکت چرخشی
swirling
حرکت چرخشی
text move
حرکت متن
text move
حرکت اصلی
thematic move
حرکت تماتیک
tandem drive
حرکت قطاری
take out place
محل حرکت
synarthrosis
مفصل بی حرکت
to bear oneself
حرکت کردن
dynamics
مکانیک حرکت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com