Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English
Persian
flutter
حرکت سراسیمه
fluttered
حرکت سراسیمه
fluttering
حرکت سراسیمه
flutters
حرکت سراسیمه
Other Matches
slap-bang
سراسیمه
head first
از سر سراسیمه
neck and crop
سراسیمه
hotfoot
سراسیمه
topsail
سراسیمه
headforemost
از سر سراسیمه
slap bang
سراسیمه
pell-mell
سراسیمه
he first
سراسیمه
headlong
سراسیمه
head-first
از سر سراسیمه
headfirst
ازسر سراسیمه
agitate
سراسیمه کردن
flusters
سراسیمه کردن
flustering
سراسیمه کردن
agitates
سراسیمه کردن
flustered
سراسیمه کردن
fluster
سراسیمه کردن
stuns
سراسیمه کردن
shock
سراسیمه کردن
shocked
سراسیمه کردن
stunned
سراسیمه کردن
shocks
سراسیمه کردن
stun
سراسیمه کردن
to put in a flutter
سراسیمه کردن
pell mell
سراسیمه پراشوب
hotfoot
سراسیمه رفتن
flutteringly
لرزان سراسیمه
unawares
غفلتا سراسیمه
unaware
غفلتا سراسیمه
fluttered
سراسیمه بودن لرزاندن
fluttering
سراسیمه بودن لرزاندن
flutters
سراسیمه بودن لرزاندن
flurries
بادناگهانی سراسیمه کردن
to be in a flutter
سراسیمه یا اشفته بودن
flutter
سراسیمه بودن لرزاندن
at full pelt
با شتاب هر چه بیشتر سراسیمه
flurry
بادناگهانی سراسیمه کردن
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
full pelt
با شتاب هرچه بیشتر سراسیمه
panic stricken
دست پاچه بی جهت سراسیمه
panic struck
دست پاچه بی جهت سراسیمه
ventre a terre
سراسیمه باشتاب هرچه بیشتر شکم بزمین
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
move off the ball
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
counter clockwise
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transferring
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
moving havens
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile
بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
k day
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
move on
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
power traverse
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
statist
بی حرکت
stirabout
حرکت
motions
حرکت
animations
حرکت
locomotion
حرکت
traveled
حرکت
travel
حرکت
on the move
در حرکت
oi
در حرکت
animation
حرکت
stationary
بی حرکت
still
بی حرکت
stock still
بی حرکت
moved
حرکت
motion
حرکت
as you were
حرکت از نو
motioned
حرکت
motioning
حرکت
behaviuor
حرکت
scrolling
حرکت
stills
بی حرکت
departure
حرکت
frozen
بی حرکت
vapid
بی حرکت
stock-still
بی حرکت
moveless
بی حرکت
motionless
بی حرکت
animals
حس و حرکت
animal
حس و حرکت
departures
حرکت
immobile
بی حرکت
progressing
حرکت
progresses
حرکت
progressed
حرکت
progress
حرکت
stiller
بی حرکت
stillest
بی حرکت
gest
حرکت
geste
حرکت
haviour
حرکت
demeanour
حرکت
demeanor
حرکت
behaviour
حرکت
travels
حرکت
running
در حرکت
maneuver
حرکت
inert
بی حرکت
shift
حرکت
movement
حرکت
afloat
در حرکت
agog
در حرکت
shifts
حرکت
shifted
حرکت
otiose
بی حرکت
traverse
حرکت
circulations
حرکت
circulation
حرکت
moves
حرکت
gesturing
حرکت
gestured
حرکت
square move
حرکت
vowel point
حرکت
hold still
<idiom>
بی حرکت
traversing
حرکت
traverses
حرکت
behavior
حرکت
traversed
حرکت
gesture
حرکت
agoing
در حرکت
stirs
حرکت
stir
حرکت
patting
بی حرکت
move
حرکت
patted
بی حرکت
pats
بی حرکت
ambulation
حرکت
sedentary
بی حرکت
pat
بی حرکت
stirrings
حرکت
stirred
حرکت
darting
حرکت تند
electromotion
حرکت برق
darted
حرکت تند
innovation
حرکت جدید
zigzag
حرکت مارپیچی
braids
حرکت سریع
braided
حرکت سریع
linear movement
حرکت خطی
zigzag
حرکت زیگزاگ
elastic behavior
حرکت ارتجاعی
inertly
بطوربی حرکت
in gear
اماده حرکت
immobilization
بی حرکت شدن
human movement
حرکت انسان
horizontal scrolling
حرکت افقی
equations of motion
معادلات حرکت
innovations
حرکت جدید
skewing
کج حرکت کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com