English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (13 milliseconds)
English Persian
cross حرکت سمتی
crosser حرکت سمتی
crosses حرکت سمتی
crossest حرکت سمتی
Search result with all words
traverse حرکت سمتی پیمایش
traversed حرکت سمتی پیمایش
traverses حرکت سمتی پیمایش
traversing حرکت سمتی پیمایش
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
deflection component of trail شاخه سمتی معبر حرکت
windage حرکت سمتی اثر باد درمنحرف کردن گلوله
Other Matches
azimuth indicator شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
directional radar prediction تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
deflection pattern مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
straddling احاطه هدف از نظر سمتی احاطه سمتی هدف
azimuth guidance هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
directional سمتی
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
traversing fire اتش سمتی
drifts انحراف سمتی
effective wind باد سمتی
deflection scale مقیاس سمتی
multidrift چند سمتی
directional stability پایداری سمتی
drift انحراف سمتی
deflection error اشتباه سمتی
azimuth resolution تقسیمات سمتی
direction rectifier یکسوکننده سمتی
deviation انحراف سمتی
drifting انحراف سمتی
deviations انحراف سمتی
directional traverse پیمایش سمتی
drifted انحراف سمتی
wind shear تغییرات سمتی باد
deflection component of trail شاخه سمتی مسیر
wind component شاخه سمتی باد
alternate traversing fire اتش یدکی سمتی
azimuthal quzntum number عدد کوانتومی سمتی
azimuth micrometer طبله میکرومتر سمتی
aircraft vectoring کنترل سمتی هواپیما
wind shear انحراف سمتی باد
horizontal error اشتباه بردی و سمتی
aircraft vectoring کنترل مسیر سمتی هواپیما
to r.someone as a کسی را به سمتی معرفی کردن
to r.someone as a کسی رابرای سمتی پیشنهادکردن
To assume office . عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
windage تنظیم سمتی وسایل نشانه روی
azimuth resolution اجزای سمتی هواپیما کوچکترین احادسمتی
stickside سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
azimuth equidistant projection وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
variation اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
variations اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
blind side سمتی که بازیگر متوجه ان نیست سمت خط تجمع نزدیک به خط مماس
crabs پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
crab پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
strong side سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
collective pitch control کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
directional gyroscope ژیروسکوپ سمت نما ژیروسکوپ سمتی
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
k day روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
move on ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
behavior حرکت
motioned حرکت
behaviuor حرکت
as you were حرکت از نو
agoing در حرکت
afloat در حرکت
moved حرکت
move حرکت
maneuver حرکت
motion حرکت
ambulation حرکت
travel حرکت
departures حرکت
traveled حرکت
travels حرکت
behaviour حرکت
shift حرکت
departure حرکت
shifted حرکت
vapid بی حرکت
stock-still بی حرکت
moveless بی حرکت
shifts حرکت
agog در حرکت
progress حرکت
progresses حرکت
progressed حرکت
frozen بی حرکت
moves حرکت
haviour حرکت
geste حرکت
gest حرکت
traverse حرکت
inert بی حرکت
traversed حرکت
demeanor حرکت
running در حرکت
traverses حرکت
stationary بی حرکت
progressing حرکت
traversing حرکت
motionless بی حرکت
vowel point حرکت
scrolling حرکت
stirred حرکت
stirrings حرکت
stirs حرکت
square move حرکت
stirabout حرکت
movement حرکت
statist بی حرکت
circulation حرکت
animation حرکت
locomotion حرکت
animal حس و حرکت
animals حس و حرکت
animations حرکت
circulations حرکت
stock still بی حرکت
stills بی حرکت
motioning حرکت
otiose بی حرکت
sedentary بی حرکت
immobile بی حرکت
demeanour حرکت
stir حرکت
motions حرکت
on the move در حرکت
oi در حرکت
still بی حرکت
stillest بی حرکت
gesturing حرکت
hold still <idiom> بی حرکت
gesture حرکت
stiller بی حرکت
gestured حرکت
pat بی حرکت
pats بی حرکت
patted بی حرکت
patting بی حرکت
trends مسیر حرکت
translations حرکت انتقالی
sail حرکت کردن
slacks گیر در حرکت
mobile قابل حرکت
slack گیر در حرکت
trend مسیر حرکت
translation حرکت انتقالی
slackest گیر در حرکت
cycling حرکت پاندولی
sailed حرکت کردن
mobiles قابل حرکت
dynamics مکانیک حرکت
sneaked حرکت پنهانی
swirl حرکت چرخشی
bobbing حرکت تندوسریع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com