English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
English Persian
traverse حرکت سمتی پیمایش
traversed حرکت سمتی پیمایش
traverses حرکت سمتی پیمایش
traversing حرکت سمتی پیمایش
Other Matches
directional traverse پیمایش سمتی
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
crosser حرکت سمتی
crosses حرکت سمتی
crossest حرکت سمتی
cross حرکت سمتی
deflection component of trail شاخه سمتی معبر حرکت
windage حرکت سمتی اثر باد درمنحرف کردن گلوله
free form نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد
azimuth indicator شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
directional radar prediction تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
deflection pattern مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
straddling احاطه هدف از نظر سمتی احاطه سمتی هدف
azimuth guidance هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
scale factor پیمایش
scanned پیمایش
scan پیمایش
mensuration پیمایش
directional سمتی
scans پیمایش
surveys پیمایش
traversal پیمایش
survey پیمایش
scan line خط پیمایش
surveyed پیمایش
scaling پیمایش
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
directional stability پایداری سمتی
traversing پیمایش کردن
gaugeable پیمایش پذیر
traversed پیمایش کردن
traverses پیمایش کردن
drift انحراف سمتی
effective wind باد سمتی
fathomable پیمایش پذیر
immeasurability پیمایش ناپذیری
traverse leg شاخه پیمایش
deviation انحراف سمتی
deviations انحراف سمتی
traverse پیمایش کردن
fathomable قابل پیمایش
drifted انحراف سمتی
drifting انحراف سمتی
drifts انحراف سمتی
scan path مسیر پیمایش
spanless پیمایش ناپذیر
closed traverse پیمایش بسته
immeusurableness پیمایش ناپذیری
deflection error اشتباه سمتی
optical scanning پیمایش نوری
open travers پیمایش باز
deflection scale مقیاس سمتی
multidrift چند سمتی
scan area ناحیه پیمایش
azimuth resolution تقسیمات سمتی
traverse station ایستگاه پیمایش
closing بستن پیمایش
traversing fire اتش سمتی
mensurability پیمایش پذیری
direction rectifier یکسوکننده سمتی
traverse leg ساق پیمایش
azimuth micrometer طبله میکرومتر سمتی
padding پیمایش لایه گذاری
cursive scanning پیمایش با یک ترمینال ویدئویی
deflection component of trail شاخه سمتی مسیر
azimuthal quzntum number عدد کوانتومی سمتی
wind shear تغییرات سمتی باد
surveyor's level تراز مساحی یا پیمایش
traverseal عمل طی کردن پیمایش
wind component شاخه سمتی باد
alternate traversing fire اتش یدکی سمتی
traingulation پیمایش بوسیله مثلثات
horizontal error اشتباه بردی و سمتی
wind shear انحراف سمتی باد
aircraft vectoring کنترل سمتی هواپیما
immeasurable پیمایش ناپذیر بیکران
geodetically موافق قاعده پیمایش
closing azimuth error اشتباه گرای بستن پیمایش
to r.someone as a کسی رابرای سمتی پیشنهادکردن
immeasurably بطور غیر قابل پیمایش
tachymeter دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
aircraft vectoring کنترل مسیر سمتی هواپیما
to r.someone as a کسی را به سمتی معرفی کردن
heliometer الت پیمایش قطر خورشید
backtracking عمل پیمایش معکوس یک لیست
azimuth resolution اجزای سمتی هواپیما کوچکترین احادسمتی
coherence فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
mensurable قابل پیمایش واندازه گیری پیمودنی
windage تنظیم سمتی وسایل نشانه روی
To assume office . عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
chain survey پیمایش بدون اندازه گیری زاویه
azimuth equidistant projection وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
stickside سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
thunderscan یک پیمایش کننده گران و باوضوح و دقت بالا
traingulation تقسیم بقطعات سه گوش برای پیمایش یا نقشه برداری
heliometry پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
variation اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
hypsometry پیمایش ارتفاعهای روی زمین نسبت به تراز دریا
refresh display cycle زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
variations اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
blind side سمتی که بازیگر متوجه ان نیست سمت خط تجمع نزدیک به خط مماس
crabs پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
strong side سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
crab پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
opisometer الت پیمایش خطهای خمیده که دارای چرخی است و ان چرخ روی پیچی می غلتد
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
collective pitch control کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
background noise در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
directional gyroscope ژیروسکوپ سمت نما ژیروسکوپ سمتی
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
raster scan ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
k day روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
move on ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
demeanor حرکت
vowel point حرکت
afloat در حرکت
running در حرکت
demeanour حرکت
shift حرکت
shifted حرکت
circulation حرکت
ambulation حرکت
as you were حرکت از نو
shifts حرکت
agog در حرکت
circulations حرکت
maneuver حرکت
progressing حرکت
progresses حرکت
progressed حرکت
progress حرکت
haviour حرکت
departures حرکت
departure حرکت
vapid بی حرکت
motionless بی حرکت
moveless بی حرکت
stock-still بی حرکت
gest حرکت
frozen بی حرکت
animal حس و حرکت
patted بی حرکت
movement حرکت
patting بی حرکت
pats بی حرکت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com