English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English Persian
backwind حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
Other Matches
tack سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
tack تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
tacking تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
tacks تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
blank حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
blankest حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
canopies روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopy روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
catboat قایق تک بادبان
afterleech بادبان جلوی قایق
flying dutchman قایق بادبان دار 3 نفره
head دستشویی قایق بالای بادبان
sloop rigged قایق دارای یک دکل و بادبان 3گوشه
canoe قایق باریک وبدون بادبان وسکان
canoes قایق باریک وبدون بادبان وسکان
leech لبه عقبی بادبان جلو و عقب قایق
leach لبه عقبی بادبان جلو و عقب قایق
leeches لبه عقبی بادبان جلو و عقب قایق
chain plate صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
lugsail بادبان چهارگوشی که بطوراریب به زورق یا قایق اویخته شود
spill wind سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت
lubber's line علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
traveler میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
gaff میله نگهدارنده ضلع بالایی بادبان قلاب مخصوص حمل ماهی به خشکی یا قایق
yaw حرکت جنبی قایق
yawed حرکت جنبی قایق
nunc pro tunc حکم یا سند جدید الصدور که نسبت به گذشته تاثیر داشته باشد
underway شروع حرکت قایق در اب باکنترل
sculls حرکت قایق در اب به وسیله پارو
sculled حرکت قایق در اب به وسیله پارو
beats حرکت قایق بسمت باد
trolling ماهیگیری با حرکت قایق و ازعقب ان
freed حرکت قایق در جلو باد
free حرکت قایق در جلو باد
scull حرکت قایق در اب به وسیله پارو
freeing حرکت قایق در جلو باد
beat حرکت قایق بسمت باد
frees حرکت قایق در جلو باد
washes حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
washed حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
sculls حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
ooch حرکت غیرمجاز قایق بدون باد
frostbiter قایق مخصوص حرکت درهوای سرد
heading سمت حرکت قایق برحسب قطبنما
headings سمت حرکت قایق برحسب قطبنما
wash حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
sculled حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
scull حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
jibe تغییر سمت قایق در حال حرکت با باد
jibing تغییر سمت قایق در حال حرکت با باد
starboard tack حرکت قایق بااستفاده از باددر سمت راست
jibes تغییر سمت قایق در حال حرکت با باد
jibed تغییر سمت قایق در حال حرکت با باد
gibes تغییر سمت قایق در حال حرکت با باد
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
pinch محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
pinches محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
hydroplane نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaning نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplanes نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaned نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
in irons نقص در تعیین سمت حرکت که در نتیجه قایق بعقب بر می گردد
yaght قایق بادبان دار یا موتور دار
absolute ceiling حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
pushaway غلطاندن گوی بولینگ از جلوبدن حرکت پارو با دورشدن تیغه از قایق
boat space فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
cartridge کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
cartridges کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
showboat قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
oblique compartment قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
scull قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculled قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculls قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sailings کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sailed کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sail کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
One day I want to have a horse of my very own. روزی من می خواهم یک اسب داشته باشم که شخصا به من تعلق داشته باشد.
rotation حرکت وضعی
circumrotation حرکت وضعی
gyrostabilizer التی که جنبش حرکت وضعی زمین را نشان میدهد
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
keep your peck up دل داشته باشد
hydroxide داشته باشد
worksheet ی داشته باشد
damping factor نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
caique قایق
boats قایق
boat قایق
ferry boat قایق
boatdeck پل قایق
ark قایق
bilge کف قایق
barge قایق
barged قایق
barges قایق
lighter قایق
lighters قایق
boat tail دم قایق
outboard قایق
if any اگر داشته باشد
sailboat قایق بادی
boat boom بوم قایق
chief of boat فرمانده قایق
boat gang نگهبان قایق
gripe بند قایق
gripe تسمه قایق
boat call مخابره با قایق
sailboat قایق بادبانی
lifeboats قایق نجات
lifeboat قایق نجات
schooner قایق دو دگلی
schooners قایق دو دگلی
raft قایق باری
beaching gear سرسره قایق
four قایق 4 نفره
davit جرثقیل قایق
monohull قایق با یک بدنه
hydrofoil قایق پرنده
hydrofoil قایق هواناو
tumbrel قایق ته صاف
tumbril قایق ته صاف
boat anchor لنگر قایق
hydrofoils قایق پرنده
fittings لوازم قایق
painter طناب قایق
hydrofoils قایق هواناو
davit قایق بالابر
motor sailer قایق موتوردار
rowboat قایق پارویی
iceboat قایق یخ شکن
coble قایق پارویی
ferries قایق موتوری
hold water قایق ایست
night boat قایق اماده
coxswain سکان قایق
crash boat قایق نجات
life float قایق نجات
rowboats قایق پارویی
safety boat قایق نجات
motorboat engine قایق موتوری
ice boat قایق یخ شکن
sailboats قایق بادبانی
boatchock زین قایق
The boat sank. قایق غرق شد
hull بدنه قایق
hulls بدنه قایق
by the stern قایق سربالا در اب
cabin cruisers قایق تفریحی
cabin cruiser قایق تفریحی
motorboat قایق موتوری
boat your oars پارو به قایق
aft عقب قایق
motorboats قایق موتوری
ferried قایق موتوری
ferry قایق موتوری
ferrying قایق موتوری
single قایق یک نفره
powerboat قایق موتوری
cradle زین قایق
powerboats قایق موتوری
cradled زین قایق
cradles زین قایق
boat work قایق بری
boathouses آشیانهی قایق
grappling irons لنگر قایق
assault boat قایق هجومی
boat plug پیته قایق
to sail avessel راندن قایق
icebreaker قایق یخ شکن
boat painter طناب قایق
rafts قایق باری
boat hails شناسایی قایق
sailboats قایق بادی
chief of boat سکانی قایق
piragua قایق ته پهن
centerboarder قایق تیردار
boat pool حوضچه قایق
boathouses قایق خانه
boathouse قایق خانه
boathouse آشیانهی قایق
grappling iron لنگر قایق
canoeist قایق ران
forwarded جلو قایق
forward جلو قایق
boat tail پاشنه قایق
center board ته قایق بادبانی
boat skids گهواره قایق
pulling boat قایق پارویی
life boad قایق نجات
yachting قایق رانی
canoes قایق رانی
capsized برگشتن قایق
sloop قایق جنگی
dinghy قایق تفریحی
capsizes برگشتن قایق
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com