English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
circular motion حرکت مستدیر
Other Matches
orbed مستدیر
circulars مستدیر
circular مستدیر
spheral مستدیر
sphery کروی مستدیر
spheroid کره مانند مستدیر
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
move on ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
k day روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
departures حرکت
gestured حرکت
locomotion حرکت
frozen بی حرکت
animations حرکت
progress حرکت
gesturing حرکت
demeanour حرکت
gesture حرکت
as you were حرکت از نو
stirabout حرکت
progressing حرکت
statist بی حرکت
progresses حرکت
stock still بی حرکت
progressed حرکت
geste حرکت
ambulation حرکت
travel حرکت
agog در حرکت
afloat در حرکت
immobile بی حرکت
moves حرکت
vowel point حرکت
shifts حرکت
shifted حرکت
animals حس و حرکت
haviour حرکت
animal حس و حرکت
stationary بی حرکت
travels حرکت
behaviour حرکت
maneuver حرکت
demeanor حرکت
shift حرکت
moveless بی حرکت
stock-still بی حرکت
gest حرکت
agoing در حرکت
departure حرکت
animation حرکت
movement حرکت
move حرکت
still بی حرکت
stiller بی حرکت
moved حرکت
stillest بی حرکت
stills بی حرکت
vapid بی حرکت
motionless بی حرکت
motions حرکت
running در حرکت
hold still <idiom> بی حرکت
circulations حرکت
circulation حرکت
stir حرکت
stirred حرکت
stirrings حرکت
motioned حرکت
motion حرکت
motioning حرکت
traveled حرکت
stirs حرکت
oi در حرکت
square move حرکت
scrolling حرکت
otiose بی حرکت
traverses حرکت
traversing حرکت
pat بی حرکت
on the move در حرکت
pats بی حرکت
traverse حرکت
sedentary بی حرکت
patting بی حرکت
patted بی حرکت
traversed حرکت
behavior حرکت
behaviuor حرکت
inert بی حرکت
upward motion حرکت رو به بالا
naturals حرکت در عنوان
traversing حرکت درسمت
voluntary movement حرکت ارادی
timetable برنامه حرکت
innovation حرکت جدید
vortex motion حرکت گردابی
vibrational motion حرکت راتعاشی
courses مسیر حرکت
course مسیر حرکت
traverses حرکت درسمت
innovations حرکت جدید
pin down <idiom> از حرکت بازداشتن
traverse حرکت درسمت
run over <idiom> حرکت از بالای
rotation حرکت وضعی
stir up <idiom> حرکت دادن
skew کج حرکت کردن
coursed مسیر حرکت
standstill بدون حرکت
traversed حرکت درسمت
kinematics حرکت شناخت
kinesiology حرکت شناسی
braid حرکت سریع
lunges حرکت لانژ
lateral shifts حرکت جانبی
headway حرکت به جلو
slow motion حرکت کند
lunged حرکت لانژ
wakes خط حرکت ناو
waked خط حرکت ناو
wake خط حرکت ناو
lunge حرکت لانژ
Y direction حرکت عمودی
proceeded حرکت به جلو
X direction حرکت افق
winning move حرکت برنده
proceed حرکت به جلو
larghetto حرکت ملایم
lunging حرکت لانژ
rushing حرکت شدید
wave motion حرکت موجی
wave motion حرکت موج
wave propagation حرکت موج
whip stall حرکت عمودی
whir حرکت کردن
braided حرکت سریع
liner momentum اندازه حرکت
linear movement حرکت خطی
natural حرکت در عنوان
linear momentum اندازه حرکت
sorties شروع حرکت
sortie شروع حرکت
rush حرکت شدید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com