English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
cinematograph حرکت نگار
Other Matches
diarists روزنامه نگار وقایع نگار
diarist روزنامه نگار وقایع نگار
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
images نگار
monograph تک نگار
pneumograph دم نگار
image نگار
monographs تک نگار
graph نگار
spirograph دم نگار
graphs نگار
hygrograph نم نگار
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
idiographic اندیشه نگار
coronagraph خرمن نگار
spectrogaph طیف نگار
topographer مکان نگار
coronagraph اکلیل نگار
historify وقایع نگار
data recorder داده نگار
spectrograph بیناب نگار
tremograph رعشه نگار
autoscope خودکاری نگار
spectrograph طیف نگار
automatograph خودکاری نگار
mythographer افسانه نگار
myograph عضله نگار
myocardiograph قلب نگار
newspaperman روزنامه نگار
newspapermen روزنامه نگار
iconography پیکر نگار
discharge recorder تخلیه نگار
dictograph بیان نگار
heliograph افتاب نگار
sphygmograph نبض نگار
lithographer سنگ نگار
chronometer وقت نگار
cathode ray oscillograph موج نگار
tachometer سرعت نگار
fontographer فونت نگار
chronograph زمان نگار
chromatographic رنگ نگار
tambour بنض نگار
kymograph جنبش نگار
telegraph دور نگار
telegraphed دور نگار
telegraphing دور نگار
film recorder فیلم نگار
telegraphs دور نگار
loggers واقعه نگار
logger واقعه نگار
climatograph اقلیم نگار
cardiograph قلب نگار
climograph اقلیم نگار
climogram اقلیم نگار
climate diagram اقلیم نگار
autobiographer خودزیستنامه نگار
tambour تنفس نگار
monotint نگار یک رنگی
climagraph اقلیم نگار
climagram اقلیم نگار
publicist روزنامه نگار
publicists روزنامه نگار
chronometer گاه نگار
anthologist جنگ نگار
annalist وقایع نگار
self cecording خود نگار
seismographs لرزه نگار
designs نقش نگار
portraitist پیکر نگار
oscilloscope نوسان نگار
course recorder راه نگار
seismograph لرزه نگار
type writer حرف نگار
journalist روزنامه نگار
design نقش نگار
seismograph زلزله نگار
petrographer سنگ نگار
journalists روزنامه نگار
portrayer پیکر نگار
seismographs لزره نگار
oscillograph نوسان نگار
seismograph لزله نگار
vibrograph نوسان نگار
motif نقش و نگار
motifs نقش و نگار
seismographs لزله نگار
ondograph موج نگار
coronagraph تاج نگار
seismograph لزره نگار
seismographs زلزله نگار
biographers زندگینامه نگار
seismographer زلزله نگار
pinacotheca نگار خانه
rainfall recorder باران نگار
plethysmograph گنج نگار
cumulative recorder تراکم نگار
prefacer دیباچه نگار
water level recorder تراز نگار اب
biographer زندگینامه نگار
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cataloger ثبات فهرست نگار
automatic water level recorder تراز اب نگار خودکار
myograph واکنش نگار ماهیچه
raydit رادار اقیانوس نگار
cataloguer ثبات فهرست نگار
spectro heliograph خور طیف نگار
photokymograph جنبش نگار نوری
sportswriter وقایع نگار ورزشی
magnetic spectrograph طیف نگار مغناطیسی
palmograph خستگی نگار دستی
sound spectrograph طیف نگار صوتی
spirograph دستگاه تنفس نگار
mass spectrograph طیف نگار جرمی
shoran شورن رادار اب نگار بردکوتاه
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
electrocardiograph دستگاه برقی ضربان نگارقلب تپش نگار
phonographic صدا نگار دستگاه ضبط صوت گرامافون
seismogram منحنیهای ترسیم شده بوسلیه زلزله نگار
phonograph صدا نگار دستگاه ضبط صوت گرامافون
phonographs صدا نگار دستگاه ضبط صوت گرامافون
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
flourish نقش و نگار دادن به متن فرش [با استفاده از طرح های گلدار جهت تزپین بیشتر]
bounding overwatch حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile بدون حرکت بی حرکت
altar-screen [پرده محراب که رواق خدمتگاه کشیشان را از بقیه جدا می کند که بسیار پر نقش و نگار از جنس سنگ، چوب یا فلز است.]
late-Modern architecture [معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
aerodynamics مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
oscillogram نوسان سنج نوسان نگار
vibrograph نوسان نگار نوسان سنج
bar chart وزن سنج وزن نگار
oscillograph نوسان سنج نوسان نگار
vibrometer نوسان نگار نوسان سنج
move on ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
k day روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
scrolling حرکت
locomotion حرکت
stock-still بی حرکت
animations حرکت
moveless بی حرکت
shifts حرکت
stock still بی حرکت
agog در حرکت
inert بی حرکت
afloat در حرکت
as you were حرکت از نو
stills بی حرکت
motionless بی حرکت
running در حرکت
frozen بی حرکت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com