English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
taxi حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxied حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxies حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxiing حرکت هواپیماها روی باند فرود
Other Matches
approach schedule برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
control surface کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
taximan متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
course light روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
strip باند فرود
run way باند فرود
landing strips باند فرود
landing strip باند فرود
air strip باند فرود یاپرواز
approach end ابتدای باند فرود
landing mat باند فرود اضطراری
heliport باند فرود و پرواز هلی کوپتر
heliports باند فرود و پرواز هلی کوپتر
strip alert اماده باش روی باند فرود
strip نوار مین گذاری باند فرود موقتی
stream takeoff حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم
aldis lmap چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
ground readiness اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
taxiway محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
stepped up separation حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
adjusting to water حرکت در هوا هنگام فرود دراب
ground loop تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
diversionary landing فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
ease turn سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
plunging fire تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
cell relay روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
interband transition انتقال باند- باند
bingo علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
emergency scramble درگیری اضطراری هواپیماها
flight control سیستم کنترل هواپیماها
join up مجتمع کردن هواپیماها
ducks درگیر شدن هواپیماها
duckings درگیر شدن هواپیماها
ducked درگیر شدن هواپیماها
duck درگیر شدن هواپیماها
ground alert اماده باش زمینی هواپیماها
parking plan طرح پارک کردن هواپیماها
radio range station ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
replenishing سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenished سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenishes سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenish سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
approach sequence ترتیب توالی تقرب هواپیماها
ground alert اماده باش 51 دقیقهای هواپیماها
combat liaison حفظ ارتباط بین هواپیماها درحین پرواز
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
into plane service تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
pathfinder guidance هدایت هواپیماها به وسیله هواپیمای راهنمای مسیر یاراهیاب
zmarker beacon برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
force rendezvous نقطه الحاق هواپیماها یاکشتیها برای اجرای عملیات
angle of arrival زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
availability factor ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
handover تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
bands باند
band width باند
band باند
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
intermediate band باند میانی
interband باند میانی
wavebands باند موج
waveband باند موج
strapping باند پیچی
broad band پهن باند
broad band باند پهن
band باند بانداژ
wideband پهنای باند
p band باند فرکانس
bands باند بانداژ
band width پهنای باند
air strip باند فرودگاه
k band باند فرکانس
j band باند فرکانس
bandwidth پهنای باند
baseband باند پایه
Gate ورودی به باند
broadband پهن باند
Citizens' Band باند خصوصی
runways باند فرودگاه
frequency band باند فرکانس
frequency band باند بسامد
runways باند پرواز
approach line خط تقرب به باند
airstrip باند فرودگاه
airstrips باند فرودگاه
photographic strip باند عکاسی
energy band باند انرژی
error band باند خطا
x band باند- ایکس
runway باند پرواز
approach route مسیرفرود به باند
side band ساید باند
hachi maki باند دور سر
guard band باند نگهبان
x band باند فرکانس
side band باند کناری
wave band باند موج
Citizens' Band باند شهروندان
runway باند فرودگاه
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
ground speed سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
image band باند فرکانس تصویر
band switch کلید تغییر باند
aperiodic antenna انتن با باند گسترده
wideband channel مجرای پهن باند
wideband channel کانال پهن باند
long wave band باند موج بلند
interband telegraphy تلگراف باند میانی
nominal bandwidth پهنای باند نامی
memory bandwidth پهنای باند حافظه
narrowband پهنای باند باریک
frequency band width پهنای باند فرکانس
mine strip باند مین گذاری
broadband amplifier فزونساز باند گسترده
modulation handwidth پهنای باند مدولاسیون
broadband antenna انتن با باند گسترده
approach route مسیر تقرب به باند
launching pad باند پرتاب موشک
bleeding باند تداخل امواج
broadband exchange تعویض پهن باند
broadband channel کانال پهن باند
broadband channel مجرای پهنای باند
frequency band compression تراکم باند فرکانس
launching pads باند پرتاب موشک
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
impluse bandwith پهنای باند ضربه جریان
approach time زمان نزدیک شدن به باند
roll out دویدن هواپیما روی باند
full beam spread باند کامل روشن کننده
overshooting فرودسایشی هواپیما روی باند
band pass filter circuit مدار صافی باند پاس
interband recombination ترکیب مجدد باند میانی
band change switch کلید تغییر باند فرکانس
overshoot فرودسایشی هواپیما روی باند
vestigial sideband transmission پخش باند جانبی مانده
input output bandwidth پهنای باند ورودی- خروجی
overshoots فرودسایشی هواپیما روی باند
asymmetrical sideband transmission پخش باند جانبی مانده
intermediate frequency band filter صافی باند فرکانس میانی
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
abseil فرود
downstream فرود اب
splashdown آب فرود
tailwater فرود اب
drops فرود
dropping فرود
drop فرود
abseils فرود
landings فرود
splashdowns آب فرود
land فرود
abseiled فرود
line of fall خط فرود
dropped فرود
landing فرود
abseiling فرود
gantlope باند برای دست دعوت به مارزه
landing strip باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
angle of departure زاویه صعود هواپیما از روی باند
turn off guidance هدایت هواپیماروی باند تاکسی کردن
landing strips باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
gantelope باند برای دست دعوت به مبارزه
land vi فرود امدن
undercarriage ارابه فرود
soft landing فرود نرم
undercarriages ارابه فرود
under carriage ارابه فرود
alight فرود امدن
descend فرود امدن
alighted فرود امدن
descends فرود امدن
alighting فرود امدن
alights فرود امدن
plunges فرود امدن
impact point نقطه فرود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com