English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
swarming حرکت گلهای
Other Matches
gregarious گلهای
heterogamous دارای گلهای دوجوره
hibernaculum گلخانه گلهای زمستانی
gowan گلهای زرد و سفیدصحرایی
paniculate خوشهای دارای گلهای افشان
tubulous دارای گلهای کوچک لولهای
tubulose دارای گلهای کوچک لولهای
physalis عروسک پس پرده و گلهای همجنس ان
discifloral دارای گلهای صفحه مانند
tubuliferous دارای گلهای لولهای وطبقی شکل
rosulate روی هم خوابیده دارای گلهای اویزان
homogamic دارای گلهای شبیه بهم ومتجانس
homogamous دارای گلهای شبیه بهم ومتجانس
tubulifloral دارای گلهای لولهای وطبقی شکل
thistledown پرز اطراف گلهای خاربن یا ژاژ
fuji درخت گیلاسی که گلهای گلی رنگ ی دارد
basket hanger بازیگری که برای گلهای مفت در زمین حریف میماند
flame tree درختان وبوته هاییکه دارای گلهای درخشان اتشی یا زرد رنگ هستند
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
k day روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
move on ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
motion حرکت
gesture حرکت
motionless بی حرکت
traverses حرکت
traversing حرکت
stir حرکت
moved حرکت
stirred حرکت
moves حرکت
motioned حرکت
gest حرکت
geste حرکت
traversed حرکت
running در حرکت
traverse حرکت
haviour حرکت
stirrings حرکت
demeanor حرکت
demeanour حرکت
shift حرکت
afloat در حرکت
agog در حرکت
oi در حرکت
shifts حرکت
on the move در حرکت
otiose بی حرکت
gestured حرکت
gesturing حرکت
behaviour حرکت
stirs حرکت
stationary بی حرکت
move حرکت
animal حس و حرکت
maneuver حرکت
inert بی حرکت
travel حرکت
traveled حرکت
travels حرکت
shifted حرکت
as you were حرکت از نو
behavior حرکت
animation حرکت
animations حرکت
locomotion حرکت
behaviuor حرکت
frozen بی حرکت
animals حس و حرکت
ambulation حرکت
circulations حرکت
stiller بی حرکت
circulation حرکت
sedentary بی حرکت
pat بی حرکت
pats بی حرکت
patted بی حرکت
patting بی حرکت
immobile بی حرکت
still بی حرکت
stillest بی حرکت
stills بی حرکت
movement حرکت
agoing در حرکت
progressing حرکت
vowel point حرکت
departure حرکت
scrolling حرکت
stock still بی حرکت
motions حرکت
statist بی حرکت
moveless بی حرکت
stirabout حرکت
vapid بی حرکت
departures حرکت
hold still <idiom> بی حرکت
square move حرکت
progresses حرکت
progressed حرکت
progress حرکت
stock-still بی حرکت
motioning حرکت
aslant حرکت مایل
traverses حرکت درسمت
traversing حرکت درسمت
silence ایست بی حرکت
cycling حرکت پاندولی
sneaked حرکت پنهانی
arrow keys حرکت دهد
seat حرکت تعادلی
bobbing حرکت تندوسریع
bobs حرکت تندوسریع
absolute movement حرکت مطلق
administrative movement حرکت اداری
acinetic مانع حرکت
actual movement حرکت حقیقی
sneaks حرکت پنهانی
angular travel حرکت زاویهای
an abrupt departure حرکت ناگهانی
sneak حرکت پنهانی
apparent motion حرکت فاهری
silenced ایست بی حرکت
seated حرکت تعادلی
silences ایست بی حرکت
seats حرکت تعادلی
silencing ایست بی حرکت
slack گیر در حرکت
bob حرکت تندوسریع
slackest گیر در حرکت
slacks گیر در حرکت
akinesthesia فقدان حس حرکت
zigzag حرکت مارپیچی
revolution حرکت انتقالی
revolution حرکت انقلابی
actions جنبش حرکت
action جنبش حرکت
mouses حرکت میکند
revolutions حرکت انقلابی
revolutions حرکت انتقالی
waggling حرکت کردن
waggles حرکت کردن
waggled حرکت کردن
waggle حرکت کردن
whipping حرکت ضربهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com