English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (15 milliseconds)
English Persian
step حرکت یک واحد به جلو یا عقب
stepping حرکت یک واحد به جلو یا عقب
Search result with all words
marker دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
markers دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
swim گرافیک کامپیوتری که به علت واحد نمایش خراب به آرامی حرکت میکند
swims گرافیک کامپیوتری که به علت واحد نمایش خراب به آرامی حرکت میکند
scroll حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
scrolls حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
backspace حرکت نشانه گر یک واحد به چپ یا عقب
Other Matches
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
power واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
cpu واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
morpheme واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
functional unit واحد در حال کار واحد تابعی
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
at the same time در ان واحد
single واحد
singlet خط واحد
singlets خط واحد
ones واحد
plank واحد
unilinear در یک خط واحد
measure واحد
one واحد
univalent واحد
unit واحد
modules واحد
module واحد
unitage یک واحد
monad واحد
units واحد
unit elasticity کشش واحد
rad یک واحد دوزاتمی
unit distance با فاصله واحد
unit cost هزینه واحد
motor unit واحد حرکتی
heat unit واحد حرارت
pounds واحد وزن
gusts واحد چشایی
gust واحد چشایی
unit hydrograph هیدروگراف واحد
unit load واحد بار
fuse unit واحد فیوز
unit weight وزن واحد
unit tube لوله واحد
contractors yard واحد ساختمانی
basic construction unit واحد ساختمانی
mpu واحد میکروپروسسور
unit record رکورد واحد
unit price بهای واحد
unit price قیمت واحد
sample واحد نمونه
sampled واحد نمونه
unit price واحد قیمت
basic shaft محور واحد
unitization تعیین واحد
fuse element واحد فیوز
output unite واحد خروجی
peripheral unit واحد جنبی
building unit واحد ساختمانی
object module واحد مقصود
phot واحد روشنایی
gold standard واحد طلا
bril واحد درخشندگی
command unit واحد فرمان
physical unit واحد فیزیکی
phyton واحد گیاهی
work unit واحد کار
measure واحد میزان
unit of fire واحد اتش
unit price واحد بهاء
pound واحد وزن
unit of currency واحد پولی
pounded واحد وزن
unit of account واحد محاسبه
pounding واحد وزن
unit matrix ماتریس واحد
pyramiding مدیریت واحد
astronomical unit واحد نجومی
unit of issue واحد توزیع
fee بهای واحد
processing unit واحد پردازش
processing unit واحد پردازنده
program module واحد برنامه
control unit واحد کنترل
personality module واحد شخصیت
unit position مکان واحد
ounce واحد جرم
ounces واحد جرم
unit of time واحد زمانی
motifs واحد تکراری
motif واحد تکراری
quarterstaff واحد یموت
measuring unit واحد سنجش
magnetic unit واحد مغناطیسی
object module واحد مقصد
logical unit واحد منطقی
logic unit واحد منطقی
tape unit واحد نوار
derived unit واحد فرعی
secondary unit واحد فرعی
input unit واحد اولیه
storming column واحد مامورحمله
main unit واحد اصلی
plants واحد صنعتی
dyadic unit واحد دو عضوی
plant واحد صنعتی
identity matrix ماتریس واحد
imaginary unit واحد موهومی
industrial unit واحد صنعتی
information unit واحد اطلاعات
input block واحد ورودی
dust arrester واحد گردگیری
driver unit واحد محرک
input unit واحد ورودی
storage unit واحد ذخیره
interlocking directorate مدیریت واحد
absolute unit واحد مطلق
disk unit واحد گرده
lambert واحد روشنایی
concern واحد اقتصادی
step واحد مجزا
concerns واحد اقتصادی
stepping واحد مجزا
fractions 1-بخشی از یک واحد
storage unit واحد انباره
disk unit واحد دیسک
lighting unit واحد روشنایی
shipping unit واحد حمل
single density با تراکم واحد
single precision دقت واحد
single tax مالیات واحد
monetary unit واحد پولی
display unit واحد نمایش
display unit واحد نمایشگر
fraction 1-بخشی از یک واحد
memory module واحد حافظه
electrostatic unit واحد الکترواستاتیک
arithmetic unit واحد حساب
repeating unit واحد تکراری
unified budget بودجه واحد
arithmetic unit واحد محاسبه
efficiency unit واحد کارایی
cpu واحد کنترل
cost unit قیمت واحد
angstrom unit واحد انگستروم
ones یک واحد یگانه
one یک واحد یگانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com