Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
flies blow meat
حشرات روی گوشت تخم میگذارند
Other Matches
salami
گوشت خوک ویا گوشت گاو خشک شده
pomace
گوشت سیب گوشت میوه
improver
لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
dress improver
لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
crates
صندوقی که چینی یا شیشه دران میگذارند
crate
صندوقی که چینی یا شیشه دران میگذارند
cellaret
گنجهای که شیشههای باده دران میگذارند
epergne
زیورشاخه دارکه دروسط میزغذاخوری میگذارند
cruet stand
پایه تنگ هاوشیشه هاکه درسفره میگذارند
club steak
قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
insecta
حشرات
jobot
توری یا چین چینی که برای ارایش درسینه بند زنانه میگذارند
mortarboards
کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
mortarboard
کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
dieresis
دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
diaeresis
دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
exterminator
دافع حشرات
insectifuge
دفع حشرات
insect vectors
حشرات بیماری زا
stinger
نیش حشرات
moth
حشرات موذی
disinfestation
دفع حشرات
moths
حشرات موذی
dipteron
حشرات دوبال
entomotomy
تشریح حشرات
exterminators
دافع حشرات
nabid
خانواده کک و ساس و حشرات
nabidae
خانواده کک و ساس و حشرات
chrysalis
شفیره حشرات جوانه
chrysalises
شفیره حشرات جوانه
insect vectors
حشرات ناقل بیماری
disinfestant
ماده کشنده حشرات
verminous
پر از حشرات یا جانوران موذی
flyblow
نوزاد حشرات ومگس
gressorial
وابسته به حشرات دونده
elytrum
قاب یا بال حشرات
neuroptera
حشرات عصبی الجناح
holometabolism
دگردیسی کامل حشرات
homopteran
حشرات نیم بال
elytron
قاب یا بال حشرات
insectile
در معرض هجوم حشرات
flyblown
الوده بتخم حشرات
meringue
سفیده تخم مرغ وشکر که روی شیرینی وکیک میگذارند نوعی کیک میوه دار
meringues
سفیده تخم مرغ وشکر که روی شیرینی وکیک میگذارند نوعی کیک میوه دار
lygus bug
انواع حشرات کوچک مکنده
biocid
قاطع حیات کشنده حشرات
disinfest
حشرات موذی را دفع نمودن
vermin
جانور افت حشرات موذی
smudge
ایجاد دود برای دفع حشرات
smudging
ایجاد دود برای دفع حشرات
smudges
ایجاد دود برای دفع حشرات
haustellum
الت مکنده حشرات یاسخت پوستان
leafhopper
انواع حشرات ازراسته نیم بالان
dactylus
بند یا مفصل بزرگ پای حشرات
smudged
ایجاد دود برای دفع حشرات
verminate
تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
forewing
هریک از دوبال جلو حشرات چهار بال
paedogenesis
تولید مثل بوسیله نوزاد حشرات یا شفیره
acetabulum
محل اتصال پای حشرات ببدن لولهء
imshi
فروارده نفتی که برای راندن مگس و حشرات دیگربکارمیبرند
putlock
تیر وتخته روی تخته بندی ساختمان که معماران پا روی ان میگذارند کف چوب بست
putlog
تیر وتخته روی تخته بندی ساختمان که معماران پا روی ان میگذارند کف چوب بست
changeling
بچهای که پریان بجای بچهای که دزدیده اند میگذارند
changelings
بچهای که پریان بجای بچهای که دزدیده اند میگذارند
Mamihlapinatapai
نگاهی که ۲ نفر با یکدیگر به اشتراک میگذارند که در آن هردو میخواهند و مایلند که طرف مقابل حرفی بزند ولی هیچ کدامشان نمیخواهند آغاز کنند.
haustellate
دارای الت مکنده مربوط به حشرات مکنده مساعد برای مکیدن
meats
گوشت
meat
گوشت
proud flesh
گوشت نو
basting
گوشت
flesh
گوشت
granulation tissue
گوشت نو
brawn
گوشت
pulpless
بی گوشت
viand
گوشت
preserved meat
گوشت
flesh-and-blood
گوشت
flesh and blood
گوشت
flash hook
قلاب گوشت
flesh hook
قلاب گوشت کش
pancreas
خوش گوشت
flesher
گوشت فروش
fleshmonger
گوشت فروش
meat fly
مگس گوشت
blowfly
مگس گوشت
pancreases
خوش گوشت
beef tea
جوهریاشیره گوشت
brisket
گوشت سینه
consomme
اب گوشت تنگاب
collop
برش گوشت
lambs
گوشت بره
caruncle
گوشت پاره
carnosity
گوشت زیاد
carnification
گوشت سازی
carneous
گوشت مانند
butchery business
گوشت فروشی
carrion
گوشت گندیده
diastasc
اب خوش گوشت
shoulder
گوشت سردست
leg
گوشت ران
chop
گوشت دنده
chop
گوشت کتلت
chopping board
تختهسبزیو گوشت
white meat
گوشت سفید
luncheon meat
گوشت ساندویچی
flab
گوشت اضافی
flab
گوشت شل و آویزان
lappet
گوشت اویخته
killcalf
گوشت فروش
incarnant
گوشت نو اور
haslet
گوشت کبابی
green meat
گوشت کهنه
gambrel
قلاب گوشت
fuzz ball
گوشت زیادی
fruit pulp
گوشت میوه
spareribs
گوشت دنده
leal meat
گوشت لخم
lenten
بی گوشت لاغر
mangler
گوشت خرد کن
top round
گوشت کبابی
the pulp of an apple
گوشت سیب
surloin
گوشت مازه
sarcophagous
گوشت خوار
pulpous
گوشت دار
pemmican
گوشت خشکانده
pemican
گوشت خشکانده
murrain
گوشت مرده
meatman
گوشت فروش
masher
گوشت کوب
french chop
گوشت دنده
lamb
گوشت بره
horseflesh
گوشت اسب
sirloins
گوشت راسته
red meat
گوشت گاووگوسفند
rib
گوشت دنده
mutton
گوشت گوسفند
veal
گوشت گوساله
outgrowth
گوشت زیادی
minces
گوشت قیمه
mince
گوشت قیمه
dripping
چکیده گوشت
pot roast
گوشت اب پزشده
pot roasts
گوشت اب پزشده
gravy
شیره گوشت
beefed up
گوشت گاو
beef
گوشت گاو
emaciated
گوشت رفته
venison
گوشت گوزن
pork
گوشت خوک
sirloin
گوشت راسته
ham
گوشت ران
meaty
گوشت دار
beefy
گوشت الو
grills
گوشت کباب کن
stringer
چنگک گوشت
shins
گوشت قلم پا
shin
گوشت قلم پا
stringers
چنگک گوشت
grilling
گوشت کباب کن
meatier
گوشت دار
goose
گوشت غاز
grill
گوشت کباب کن
meatiest
گوشت دار
spare ribs
گوشت دنده با استخوان
westphalian ham
گوشت دودزده خوک
fricassees
راگوی گوشت پرنده
foreshank
گوشت ساق گاو
pies
کلوچه گوشت پیچ
granulet
گوشت نوبالا اورده
Frozen meat ( food ) .
گوشت ( غذای ) یخ زده
fricassee
راگوی گوشت پرنده
luncheon meat
گوشت پخته و آماده
Firm muscles ( flesh ) .
عضلات (گوشت ) محکم
luncheon meat
گوشت پیش آماد
Her flesh is flabby.
گوشت بدنش شل است
Scotch egg
تخم مرغ آب پز و گوشت
mince pie
کلوچه گوشت دار
mince pies
کلوچه گوشت دار
growth
گوشت زیادی تومور
mincemeat
گوشت قیمه شده
sirloin
گوشت کمرگوسفند یا خوک
masticator
چرخ گوشت خردکنی
pork butcher
گوشت خوک فروش
meat tea
چایی یا عصرانه با گوشت
parve
بدون گوشت وشیر
pareve
بدون گوشت وشیر
omophagia
گوشت خام خوری
omophagic
گوشت خام خور
sirloins
گوشت کمرگوسفند یا خوک
roast beef
گوشت گاوکباب شده
tenderloin
گوشت پشت مازو
pie
کلوچه گوشت پیچ
putrid flesh
گوشت گندیده یا بو گرفته
growths
گوشت زیادی تومور
beefsteak
گوشت ران گاو
outgrwth
برامدگی گوشت زیادی
dainty
گوشت یا خوراک لذیذ
short ribs
گوشت با استخوان دنده
schnitzel
کتلت گوشت گوساله
omophagous
گوشت خام خور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com