Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
crash barrier	حصار کنار جاده
Other Matches
wayside	کنار جاده
roadside	کنار جاده
by the side of the road	در کنار جاده
roadsides	کنار جاده
barrier inspection	بازدید کنار جاده
road side	کنار جاده یا خیابان
road ditch	راه آب [کنار جاده]
landslides	ریزش خاک کوه کنار جاده
landslide	ریزش خاک کوه کنار جاده
pull over	اتوموبیل را بکنار جاده راندن کنار زدن
divided highway [American E]	شاهراه چند خطی [جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
underpasses	مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
underpass	مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
emerging traffic	جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
merging traffic	ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
road screen	پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
going	وضع جاده زمین جاده
service road	جاده کناری جاده سرویس
road distance	مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
track clearer	جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
crush barrier	حصار
folds	حصار
folded	حصار
fold	حصار
haw	حصار
barriers	حصار
fences	حصار
fence	حصار
barrier	حصار
haws	حصار
hawing	حصار
fenceless	بی حصار
enceinte	حصار
hawed	حصار
walls	حصار
wall	حصار
barracoon	حصار
enclosures	حصار
within	در حصار
binds	حصار
entanglements	حصار
bind	حصار
enclosure	حصار
hedges	حصار
kraals	حصار
hedged	حصار
kraal	حصار
hedge	حصار
entanglement	حصار
sieges	محاصره حصار
inclose	چهاردیواری حصار
backstop	حصار سیمی
hag	مه سفید حصار
siege	محاصره حصار
ring wall or ring fence	حصار گرد
brick up	حصار کشیدن
hags	مه سفید حصار
hedges	پرچین حصار
stockades	حصار بندی
Cat	حصار مرتفع
cramps	محدودکننده حصار
hedged	پرچین حصار
a breach in the fence	سوراخی در حصار
hedge	پرچین حصار
cramp	محدودکننده حصار
fort	حصار قلعه
fencing	محجر حصار
masons	حصار کشیدن
churchyard	حصار کلیسا
churchyards	حصار کلیسا
mason	حصار کشیدن
stockade	حصار بندی
paddock	در حصار قراردادن غوک
wall	حصار دار کردن
batten fence	حصار با میله چوبی
walls	حصار دار کردن
paling	حصار کشی نرده
paddocks	در حصار قراردادن غوک
extramural	خارج از حصار شهر
inclosure	چهار دیواری حصار
backstop	حصار انتهای زمین
enclosures	چینه کشی حصار
palest	حصار دفاعی دفاع
paler	حصار دفاعی دفاع
enclosure	چینه کشی حصار
pale	حصار دفاعی دفاع
garrisons	محصور کردن حصار کشیدن
garrison	محصور کردن حصار کشیدن
burg	حصار یانرده اطراف خانه یاشهر
enclosing	به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
encloses	به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
enclose	به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
batting cage	حصار توری برای تمرین بیس بال
paddock	میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
paddocks	میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
recesses	کنار
marginate	کنار
verges	کنار
lotos	کنار
margin	کنار
brink	کنار
margins	کنار
lip	کنار
rim	کنار
lote	کنار
rims	کنار
verge	کنار
banks	کنار
along side	در کنار
along side	تا کنار
waterfronts	اب کنار
waterfront	اب کنار
marge	کنار
brim	کنار
brimmed	کنار
brimming	کنار
border line	خط کنار
brims	کنار
bourne	کنار
bank	کنار
abutment	کنار
on shore	بر کنار
lotus	کنار
bordered	کنار
border	کنار
off	از کنار
ex	کنار
ex-	کنار
edge	: کنار
recess	کنار
lotuses	کنار
edges	: کنار
bordering	کنار
rand	کنار
besides	کنار
side aisle	کنار
limit	کنار
apart	کنار
away	کنار
list	کنار
Joking aside. <idiom>	شوخی به کنار.
sidelines	خط کنار زمین
sidelined	خط کنار زمین
bedside	کنار بستر
sideline	خط کنار زمین
touchline	خط کنار زمین
graveside	در کنار آرامگاه
gravesides	در کنار آرامگاه
Stand asid . step aside .	کنار بایست
by the window	کنار پنجره
limbo	کنار دوزخ
seaside	دریا کنار
to put by	کنار گذاشتن
sidelining	خط کنار زمین
coping	کنار امدن
bypassed	کنار گذار
bypass	کنار گذار
reserve	کنار گذاشتن
coast	کنار دریا
coasts	کنار دریا
strand	کنار دریا
strand	کنار رود
strands	کنار دریا
strands	کنار رود
shelf	کنار گذاشتن
deposits	کنار گذاشتن
bypasses	کنار گذار
reserves	کنار گذاشتن
reserving	کنار گذاشتن
Joking apart. <idiom>	شوخی به کنار.
foreshores	کنار دریا
foreshore	کنار دریا
next	جنب کنار
lotuses	درخت کنار
bypassing	کنار گذار
lotus	درخت کنار
off	از روی از کنار
deposit	کنار گذاشتن
to put a way	کنار گذاشتن
shores	کنار دریا
put aside	کنار گذاشتن
floret of ray	گلچه کنار
to set by	کنار گذاشتن
put away	کنار گذاردن
withdrawal	کنار کشیدن
put in	کنار امدن با
riparian	رود کنار
sheer	کنار رفتن
bow out	کنار کشیدن
overrules	کنار گذاشتن
overruled	کنار گذاشتن
pull away	کنار گرفتن
shore	کنار دریا
lay away	کنار گذاشتن
waterside	کنار دریا
lotus-eaters	کنار خوار
lotos	درخت کنار
lotus-eater	کنار خوار
lote	درخت کنار
by	نزدیک کنار

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com