Total search result: 79 (6 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
presence |
حضور |
attendance |
حضور |
attendances |
حضور |
tendance |
حضور |
presence [of somebody] |
حضور [کسی] [حقوق] |
|
|
Other Matches |
|
in the presence of ... |
در حضور ... |
immanency |
حضور درهمه جا |
common sense |
حضور ذهن |
roll call |
حضور و غیاب |
tact |
حضور ذهن |
in my presence |
در حضور من [حقوق] |
immanence |
حضور درهمه جا |
presentment |
بیان حضور |
non attendance |
عدم حضور |
in your presence |
در حضور شما |
non appearance |
عدم حضور در |
before the jvdges |
در حضور قاضی |
non attandance |
عدم حضور |
attends |
حضور داشتن |
attend |
حضور داشتن |
presence of mind |
حضور ذهن |
audience |
اجازه حضور |
audiences |
اجازه حضور |
savoir faire |
حضور ذهن |
attending |
حضور داشتن |
locus standi |
حق حضور در دادگاه یامجلس |
omnipresence |
حضور در همه جا در ان واحد |
to request the company of: |
حضور کسی را خواستن |
to put in an appearance |
حضور بهم رساندن |
to make ones a |
حضور بهم رساندن |
roll call |
حضور و غیاب سازمانی |
pluripresence |
حضور در چند جا در یک زمان |
processes |
تکلیف به حضور کردن |
arrivals |
حضور در خدمت فرستی |
arrival |
حضور در خدمت فرستی |
process |
تکلیف به حضور کردن |
absence of mind |
عدم حضور ذهن |
immediacy |
اگاهی حضور ذهن |
ubiquity |
حضور در همه جا در یک وقت |
call the roll |
حضور و غیاب کردن |
coram judice |
در حضور قاضی اصاع |
sit-in |
حضور درمحلی بعنوان اعتراض |
sit in |
حضور درمحلی بعنوان اعتراض |
sit-ins |
حضور درمحلی بعنوان اعتراض |
show up |
حاضر شدن حضور یافتن |
Is my presence absolutely necessary? |
آیا حضور من لازم است؟ |
bases boaded |
ضربه با حضور بازیگران درپایگاههای 1 و 2 و 3 |
to bring somebody before the judge |
کسی را در حضور قاضی آوردن |
libations |
تقدیم شراب به حضور خدایان |
libation |
تقدیم شراب به حضور خدایان |
to bring the matter before a court [the judge] |
دعوایی را در حضور قاضی آوردن |
to be in attendance [at an event] |
حضور داشتن [در مراسمی ] [اصطلاح رسمی] |
bases empty |
ضربه بدون حضور بازیگر درپایگاهها |
attendance of a doctor |
حضور پزشک روی رینگ بوکس |
assists |
حضور بهم رساندن توجه کردن |
recusance |
سرپیچی امتناع از حضور در مجالس عبادت |
recusancy |
سرپیچی امتناع از حضور در مجالس عبادت |
assisting |
حضور بهم رساندن توجه کردن |
assisted |
حضور بهم رساندن توجه کردن |
assist |
حضور بهم رساندن توجه کردن |
your presence is requested |
خواهشمند است حضور بهم رسانید |
subpoenas |
کتبا" کسی را به دادگاه یا به حضور مامورتحقیق فراخواندن |
subpoenaing |
کتبا" کسی را به دادگاه یا به حضور مامورتحقیق فراخواندن |
subpoenaed |
کتبا" کسی را به دادگاه یا به حضور مامورتحقیق فراخواندن |
subpoena |
کتبا" کسی را به دادگاه یا به حضور مامورتحقیق فراخواندن |
preconception |
عقیده از قبل تشکیل شده حضور پیش از وقت |
preconceptions |
عقیده از قبل تشکیل شده حضور پیش از وقت |
banc |
جلسهای که با حضور کلیه قضات یک دادگاه تشکیل شود |
barristers |
وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد |
appearance money |
پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود |
barrister |
وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد |
nonduty status |
حالت یا وضعیت بدون کاری عدم حضور در سر خدمت معلق |
nuncupative will |
وصیتی که ابتدا در حضور عدهای ازشهود اعلام و متعاقبا"نوشته میشود |
time card |
کارتی که ساعت حضور وغیاب کارگر روی ان قید میشود گاه برگ |
two man rule |
قانون حضور یاتصویب دونفره یا تصویب به وسیله دونفر برای انجام کار |
arrivals |
زمان حضور زمان رسیدن |
arrival |
زمان حضور زمان رسیدن |
statute of fraud |
قوانین ضد کلاهبرداری قوانینی که در سال 7761میلادی در زمان چارلزیازدهم در انگلستان به تصویب رسید و هدف اصلی ان جلوگیری از گواهی دروغ و پیمان شکنی و استفاده نامشروع از عدم حضور ذهن گواهان در محکمه بود |
early token release |
در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است |