Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 196 (2 milliseconds)
English
Persian
impedance protection
حفافت امپدانس
Other Matches
splash proof enclosure
حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
impedance
امپدانس
line impedance
امپدانس خط
impedance bridge
پل امپدانس
zener impedance
امپدانس زنر
impedance function
تابع امپدانس
impedance irregularity
غیریکنواختی امپدانس
impedance matrix
ماتریس امپدانس
output impedance
امپدانس خروجی
impedance meter
امپدانس متر
input impedance
امپدانس ورودی
coupling impedance
امپدانس تزویج
impedance of grid
امپدانس شبکه
impedance transformer
مبدل امپدانس
impedance converter
مبدل امپدانس
impedance coupling
پیوست امپدانس
impedance transformation
تبدیل امپدانس
image impedance
امپدانس تصویر
impedance balancing
تعادل امپدانس
impedance characteristic
مشخصات امپدانس
high impedance
امپدانس بالا
generator impedance
امپدانس ژنراتور
impedance balancing
تقارن امپدانس
impedance relay
رله ی امپدانس
impedance corrector
مصصح امپدانس
internal impedance
امپدانس داخلی
impedance ratio
نسبت امپدانس
impedance feedback
پیوست برگشت امپدانس
impedance comparator
تطبیق دهنده امپدانس
low impedance input
ورودی اولیه با امپدانس کم
impedance transforming filter
صافی تبدیل امپدانس
impedance unbalance finder
دستگاه یابنده امپدانس نامتعادل
impedance
مقاومت جریان متناوب امپدانس
impedance meter
دستگاه اندازه گیری امپدانس
impedance measuring set
دستگاه اندازه گیری امپدانس
high input impedance circuit
مدار با امپدانس ورودی زیاد
impedance unbalance measuring set
دستگاه اندازه گیری امپدانس نامتعادل
safe guard
حفافت
custody
حفافت
egis
حفافت
conservation
حفافت
cell protection
حفافت سل
security
حفافت
protection
حفافت
preservation
حفافت
safekeeping
حفافت
choke impedance
امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
three state logic
: بالای منط قی , پایین منط قی و امپدانس بالا
impedance
مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
maintenance
حفافت کردن
safety gap
دهانه حفافت
conservable
قابل حفافت
collective protection
حفافت جمعی
safeguard
حفافت کردن
collective protection
حفافت گروهی
safeguarded
حفافت کردن
safe keeping
حفافت توجه
x ray protection
حفافت رونتگن
cathode protection
حفافت کاتدی
block protection
حفافت بلوک
self protection
حفافت از خود
data encryption
حفافت داده
shields
حفافت کردن
file protection
حفافت فایل
file protection
حفافت پرونده
formats
حفافت حافظه و..
protection
عمل حفافت
system security
حفافت سیستم
storage protection
حفافت حافظه
storage protection
حفافت انباره
shield
حفافت کردن
soil conservation
حفافت خاک
degree of protection
میزان حفافت
data protection
حفافت داده ها
safeguarding
حفافت کردن
protecting
حفافت کردن
protection key
کلید حفافت
line differential protection
حفافت دیفرانسیلی خط
protect
حفافت کردن
format
حفافت حافظه و..
protect by fuse
حفافت با فیوز
overcurrent device
دستگاه حفافت
protects
حفافت کردن
physical security
حفافت تاسیسات
memory protection
حفافت حافظه
safeguards
حفافت کردن
guard
حفافت کردن
guarding
حفافت کردن
armor protection
حفافت زرهی
guards
حفافت کردن
anti skid protection
حفافت از لغزش
anodic protection
حفافت اندی
shielded
حفافت شده
protection ring
حلقه حفافت
protection level
سطح حفافت
insulation against vibration
حفافت در برابر ارتعاش
protected field
میدان حفافت شده
to keep watch and ward
حفافت یادفاع کردن
unprotected field
میدان حفافت نشده
positional protection device
دستگاه حفافت درگاه
write protect ring
حلقه حفافت از نوشتن
protective fire
اتشهای حفافت کننده
shielding region
ناحیه حفافت کننده
overvoltage protection
حفافت فشار زیاد
power system protection
حفافت سیستم قدرت
protecting ring
حلقه حفافت کننده
overload protection
حفافت بار زیاد
protected location
مکان حفافت شده
insulation protection
حفافت عایق بندی
software protection
حفافت نرم افزاری
high tension protection
حفافت فشار قوی
custody of goods
حفافت یا نگهداری کالا
cryptosecurity
حفافت مکاتبات رمزی
cryptoguard
مسئول حفافت رمز
copy protection
حفافت دربرابر کپی
conservation programs
برنامههای حفافت منابع
keep
حفافت امانت داری
keeps
حفافت امانت داری
anticorrosive protection
حفافت در برابر خوردگی
shields
حفافت کردن درمقابل
data encyption standard
استاندارد حفافت داده
shield
حفافت کردن درمقابل
ward
محجور حفافت بخش
file protect ring
حلقه حفافت فایل
environmental conservation
حفافت محیط زیست
wards
محجور حفافت بخش
drip proof enclosure
حفافت در مقابل ریزش اب
distance protection
وسیله حفافت فاصله
flood protection
حفافت در مقابل طغیان
file protect ring
حلقه حفافت پرونده
signal security
حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
safeguards
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
retention
حفافت توقیف بازداشت کردن
self protection
صیانت نفس حفافت از خود
password protection
حفافت به کمک کلمه رمز
safeguard
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
rust protection
حفافت در برابر زنگ زدگی
safeguarding
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguarded
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
electronic security
رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
degree of protection
میزان تامین درجه حفافت
chemical security
حفافت برعلیه مواد شیمیایی
write protect disable
بی اثر کردن حفافت در برابرنوشتن
beaching
سنگ چینی جهت حفافت
acid vapor canister
ماسک حفافت در برابر بخاراسید
subsidiary
باقیمانده در محل برای حفافت
subsidiaries
باقیمانده در محل برای حفافت
poach
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poached
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
bed pitching
سنگ چینی کف کانال جهت حفافت
write protect notch
شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
sacristan
متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
poaches
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
troop safety
حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
ppd
Device Protection Port دستگاه حفافت گذرگاه
warned protected
قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
bank protection
حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
share
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
protects
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
noises
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
noise
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
blanket
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
shields
حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
blanketed
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
shield
حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
blankets
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
shares
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
shared
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
scribing
روش روکش کشیدن حروف یانوشتههای نقشه برای حفافت
scalper
پوشش روی پا و سم عقبی برای حفافت از ضربه پای جلو
protecting
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
barff's precess
حفافت اهن در مقابل زنگ زدن بوسیله اکسیده کردن
protect
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
bail out
کنار رفتن توپ زن از محل ایستادن برای حفافت ازضربه توپ
barrier forces
نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
write protect
غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
write protect tab
حفافت دیسک لغزان از نوشته شدن اطلاعات جدید به وسیله یک شکاف که روی دیسک ایجاد میشود
prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
armor protection
حفافت درمقابل ادوات زرهی پوشش زرهی
reserved area
مناطق حفافت شده ارتشی مناطق ممنوعه
take sides
<idiom>
حفافت ازیک طرف به طرف دیگر
protects
حفظ کردن حفافت کردن
preventive
حفافت کننده جلوگیری کننده
protecting
حفظ کردن حفافت کردن
protect
حفظ کردن حفافت کردن
targetting
برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
targetted
برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
target
برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
targeting
برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
targets
برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
targeted
برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
power down
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
demolition guard
نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
environmental preservation
نگهداشت زیست محیطی حفافت زیست محیطی
custody
مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com