Dictiornary-Farsi | حفافت با فیوز | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
protect by fuse	حفافت با فیوز


Other Matches

fuse unit	رابط فیوز نگهدارنده فیوز
splash proof enclosure	حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
fused	فیوز
safety fuse	فیوز
fuse	فیوز
fuse holder	فیوز
single pole cutout	فیوز تک پل
protect fuse	فیوز محافظ
overload device	فیوز گرمایی
time-lag fuse	فیوز تاخیری
panel cutout	فیوز تابلو
fuse link	رابط فیوز
fuse link	فشنگ فیوز
plug fuse	فیوز فشنگی
charging fuse	فیوز پر کردن
centrifugal cutout	فیوز مرکزگریز
fuse panel	تابلوی فیوز
fuse unit	واحد فیوز
cartridge fuse	فیوز فشنگی
output box	جعبه فیوز
oil break fuse	فیوز روغنی
fuse post	اتصال فیوز
cartridge	فیوز فشنگی
cartridges	فیوز فشنگی
fuse plug	توپی فیوز
fuse post	برن فیوز
fuse post	پست فیوز
automobile fuse	فیوز اتومبیل
automatic cutout	فیوز اتوماتیک
fuse strip	فیوز نواری
fuse socket	پایه فیوز
fuse plug	فیوز فشنگی
intermediate fuse	فیوز میانی
branch cutout	فیوز انشعاب
detonating fuse	فیوز انفجاری
mains fuse	فیوز شبکه
main fuse	فیوز اصلی
undervoltage release	فیوز یکطرفه
low voltage release	فیوز یکطرفه
open link fuse	فیوز باز
link fuse	فیوز باز
blow out fuse	فیوز انفجاری
fuse panel	پانل فیوز
fuse socket	سوکت فیوز
film cutout	فیوز پوستهای
fuse box	جعبه فیوز
fuse wire	سیم فیوز
strip fuse	فیوز نواری
delay action fuse	فیوز تاخیری
telephone fuse	فیوز تلفن
fuse board	تخته فیوز
fuse wire	رابط فیوز
fuse block	قالب فیوز
double acting fuse	فیوز دوبل
fuse block	بلوک فیوز
electrical fuse	فیوز برق
fuse block	خانه فیوز
fuse block	چینی فیوز
enclosed fuse	فیوز محفوظ
fuse base	پایه ی فیوز
fuse boxes	جعبه فیوز
fuse element	واحد فیوز
fuse cutout	فیوز جهنده
fuse gear	متعلقات فیوز
fuse holder	نگهدارنده فیوز
safety fuse	فیوز ایمنی
electromagnetic cutout	فیوز الکترومغناطیسی
safety fuse	فیوز اطمینان
fuse cut out	قطع فیوز
fuse clip	گیره فیوز
cutout	فیوز خودکار
fuse cartridge	فشنگ فیوز
fuse link	فیوز باز
fuse carrier	نگهدارنده فیوز
fuse mounting strip	نوار باریک فیوز
quick break fuse	فیوز قطع سریع
renewable fuse	فیوز تعویض پذیر
no voltage release	فیوز مغناطیسی ولتپای
high voltage fuse	فیوز فشار قوی
defuses	فیوز بمب را برداشتن
defusing	فیوز بمب را برداشتن
overload circuit breaker	فیوز اضافه بار
overload circuit switch	فیوز اضافه بار
low voltage fuse	فیوز فشار ضعیف
underload circuit breaker	فیوز کمی بار
wire fuse	فیوز ذوب شونده
defuse	فیوز بمب را برداشتن
defused	فیوز بمب را برداشتن
high tension fuse	فیوز فشار قوی
fuse cut out switch	کلید قطع مجهز به فیوز
fused	فتیله مواد منفجره فیوز
proximity fuze	فیوز مخصوص انفجار مرمی
fuse	فتیله مواد منفجره فیوز
preservation	حفافت
safe guard	حفافت
conservation	حفافت
protection	حفافت
safekeeping	حفافت
egis	حفافت
cell protection	حفافت سل
custody	حفافت
security	حفافت
fuse strip	نوار بسیار باریک ذوب شونده فیوز
fused	آب شدن فیوز با عبور دادن جریان زیاد از آن
fuse	آب شدن فیوز با عبور دادن جریان زیاد از آن
overcurrent device	دستگاه حفافت
line differential protection	حفافت دیفرانسیلی خط
memory protection	حفافت حافظه
protection ring	حلقه حفافت
impedance protection	حفافت امپدانس
x ray protection	حفافت رونتگن
system security	حفافت سیستم
protection level	سطح حفافت
safe keeping	حفافت توجه
safety gap	دهانه حفافت
self protection	حفافت از خود
protection key	کلید حفافت
physical security	حفافت تاسیسات
soil conservation	حفافت خاک
storage protection	حفافت انباره
storage protection	حفافت حافظه
file protection	حفافت فایل
file protection	حفافت پرونده
guard	حفافت کردن
safeguards	حفافت کردن
safeguarding	حفافت کردن
formats	حفافت حافظه و..
cathode protection	حفافت کاتدی
safeguarded	حفافت کردن
collective protection	حفافت گروهی
collective protection	حفافت جمعی
guarding	حفافت کردن
anti skid protection	حفافت از لغزش
protects	حفافت کردن
format	حفافت حافظه و..
protecting	حفافت کردن
protect	حفافت کردن
guards	حفافت کردن
shielded	حفافت شده
anodic protection	حفافت اندی
conservable	قابل حفافت
block protection	حفافت بلوک
protection	عمل حفافت
armor protection	حفافت زرهی
shields	حفافت کردن
degree of protection	میزان حفافت
data protection	حفافت داده ها
maintenance	حفافت کردن
safeguard	حفافت کردن
shield	حفافت کردن
data encryption	حفافت داده
fused	رسم جریان بالا که باعث آب شدن فیوز میشود
fuse	رسم جریان بالا که باعث آب شدن فیوز میشود
write protect ring	حلقه حفافت از نوشتن
overload protection	حفافت بار زیاد
shield	حفافت کردن درمقابل
shielding region	ناحیه حفافت کننده
ward	محجور حفافت بخش
wards	محجور حفافت بخش
keep	حفافت امانت داری
overvoltage protection	حفافت فشار زیاد
software protection	حفافت نرم افزاری
protective fire	اتشهای حفافت کننده
protecting ring	حلقه حفافت کننده
protected location	مکان حفافت شده
protected field	میدان حفافت شده
shields	حفافت کردن درمقابل
to keep watch and ward	حفافت یادفاع کردن
power system protection	حفافت سیستم قدرت
unprotected field	میدان حفافت نشده
positional protection device	دستگاه حفافت درگاه
keeps	حفافت امانت داری
insulation against vibration	حفافت در برابر ارتعاش
file protect ring	حلقه حفافت فایل
data encyption standard	استاندارد حفافت داده
high tension protection	حفافت فشار قوی
copy protection	حفافت دربرابر کپی
cryptosecurity	حفافت مکاتبات رمزی
distance protection	وسیله حفافت فاصله
drip proof enclosure	حفافت در مقابل ریزش اب
anticorrosive protection	حفافت در برابر خوردگی
environmental conservation	حفافت محیط زیست
cryptoguard	مسئول حفافت رمز
insulation protection	حفافت عایق بندی
flood protection	حفافت در مقابل طغیان
file protect ring	حلقه حفافت پرونده
custody of goods	حفافت یا نگهداری کالا
conservation programs	برنامههای حفافت منابع
safeguards	مامور حفافت پرسنل و یا اموال
signal security	حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
degree of protection	میزان تامین درجه حفافت
rust protection	حفافت در برابر زنگ زدگی
safeguard	مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguarding	مامور حفافت پرسنل و یا اموال
self protection	صیانت نفس حفافت از خود
chemical security	حفافت برعلیه مواد شیمیایی
password protection	حفافت به کمک کلمه رمز
electronic security	رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
acid vapor canister	ماسک حفافت در برابر بخاراسید
beaching	سنگ چینی جهت حفافت