Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (16 milliseconds)
English
Persian
data protection
حفافت داده ها
Search result with all words
protect
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
protecting
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
protects
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
data encryption
حفافت داده
data encyption standard
استاندارد حفافت داده
Other Matches
splash proof enclosure
حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
enquiry
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
parallelled
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
source
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searching storage
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
data preparation
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
tailed
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data processing
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
tail
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tails
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
preservation
حفافت
custody
حفافت
safe guard
حفافت
conservation
حفافت
egis
حفافت
cell protection
حفافت سل
safekeeping
حفافت
security
حفافت
protection
حفافت
privacy
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
anti skid protection
حفافت از لغزش
anodic protection
حفافت اندی
format
حفافت حافظه و..
overcurrent device
دستگاه حفافت
guards
حفافت کردن
safeguards
حفافت کردن
collective protection
حفافت گروهی
collective protection
حفافت جمعی
safeguard
حفافت کردن
protection level
سطح حفافت
shielded
حفافت شده
protection
عمل حفافت
protect
حفافت کردن
protecting
حفافت کردن
guard
حفافت کردن
x ray protection
حفافت رونتگن
memory protection
حفافت حافظه
system security
حفافت سیستم
formats
حفافت حافظه و..
protect by fuse
حفافت با فیوز
maintenance
حفافت کردن
safeguarding
حفافت کردن
cathode protection
حفافت کاتدی
shield
حفافت کردن
block protection
حفافت بلوک
impedance protection
حفافت امپدانس
soil conservation
حفافت خاک
degree of protection
میزان حفافت
self protection
حفافت از خود
armor protection
حفافت زرهی
protection key
کلید حفافت
shields
حفافت کردن
conservable
قابل حفافت
storage protection
حفافت انباره
safeguarded
حفافت کردن
safe keeping
حفافت توجه
safety gap
دهانه حفافت
physical security
حفافت تاسیسات
file protection
حفافت پرونده
file protection
حفافت فایل
storage protection
حفافت حافظه
line differential protection
حفافت دیفرانسیلی خط
protects
حفافت کردن
guarding
حفافت کردن
protection ring
حلقه حفافت
distance protection
وسیله حفافت فاصله
cryptosecurity
حفافت مکاتبات رمزی
file protect ring
حلقه حفافت فایل
high tension protection
حفافت فشار قوی
protecting ring
حلقه حفافت کننده
drip proof enclosure
حفافت در مقابل ریزش اب
file protect ring
حلقه حفافت پرونده
insulation protection
حفافت عایق بندی
custody of goods
حفافت یا نگهداری کالا
protected location
مکان حفافت شده
positional protection device
دستگاه حفافت درگاه
power system protection
حفافت سیستم قدرت
protected field
میدان حفافت شده
overvoltage protection
حفافت فشار زیاد
overload protection
حفافت بار زیاد
flood protection
حفافت در مقابل طغیان
shield
حفافت کردن درمقابل
protective fire
اتشهای حفافت کننده
write protect ring
حلقه حفافت از نوشتن
to keep watch and ward
حفافت یادفاع کردن
software protection
حفافت نرم افزاری
environmental conservation
حفافت محیط زیست
copy protection
حفافت دربرابر کپی
ward
محجور حفافت بخش
insulation against vibration
حفافت در برابر ارتعاش
shields
حفافت کردن درمقابل
unprotected field
میدان حفافت نشده
wards
محجور حفافت بخش
shielding region
ناحیه حفافت کننده
keeps
حفافت امانت داری
keep
حفافت امانت داری
anticorrosive protection
حفافت در برابر خوردگی
conservation programs
برنامههای حفافت منابع
cryptoguard
مسئول حفافت رمز
CDs
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CD
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
safeguarding
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
subsidiary
باقیمانده در محل برای حفافت
signal security
حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
retention
حفافت توقیف بازداشت کردن
beaching
سنگ چینی جهت حفافت
password protection
حفافت به کمک کلمه رمز
safeguarded
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguards
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
rust protection
حفافت در برابر زنگ زدگی
safeguard
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
write protect disable
بی اثر کردن حفافت در برابرنوشتن
acid vapor canister
ماسک حفافت در برابر بخاراسید
degree of protection
میزان تامین درجه حفافت
self protection
صیانت نفس حفافت از خود
chemical security
حفافت برعلیه مواد شیمیایی
subsidiaries
باقیمانده در محل برای حفافت
electronic security
رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
sql
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structuring
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
bed pitching
سنگ چینی کف کانال جهت حفافت
write protect notch
شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
poaches
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
sacristan
متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
poached
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poach
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
querying
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
ppd
Device Protection Port دستگاه حفافت گذرگاه
troop safety
حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
warned protected
قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
bank protection
حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
scribing
روش روکش کشیدن حروف یانوشتههای نقشه برای حفافت
blanket
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
scalper
پوشش روی پا و سم عقبی برای حفافت از ضربه پای جلو
noises
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
share
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
blanketed
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
barff's precess
حفافت اهن در مقابل زنگ زدن بوسیله اکسیده کردن
shared
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
noise
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
shield
حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
shares
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
shields
حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
blankets
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
QBE
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
storage
ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
transmission
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
mass storage
سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند
serials
یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
initialling
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initials
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
gremlins
خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
cell
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
entity
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
entities
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
cells
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
source
فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود
gremlin
خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
forward pointer
اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند
transmissions
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
serial
یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
initialled
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
checked
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
checks
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
strobe
سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد
check
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
content addressable addressing
روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند
initial
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialed
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialing
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
associative addressing
روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند
parallelling
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallelled
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
serials
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
paralleled
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
long integer
عدد صحیح که با چندین بایت داده نمایش داده شود
serial
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
paralleling
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallel
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
ascends
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com