Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
power system protection
حفافت سیستم قدرت
Other Matches
system security
حفافت سیستم
power system
سیستم قدرت سیستم انرژی
protecting
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
protects
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
protect
که از نوک حفافت یا سیستم امنیت محاسبات داده استفاده میکند
available
بیشترین قدرت الکتریکی یا پردازش یک سیستم
robustness
قدرت پوشش یک سیستم وتوانایی آن درمقابل ضربه وافتادن
splash proof enclosure
حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
french revolution
انقلابی که درسال 9871 در فرانسه اتفاق افتاد و باعث امحاء سیستم فئودالی و انتقال قدرت حاکمه به طبقه بورژوا شد
dispersed intelligence
یک سیستم شبکه که در ان قدرت محاسباتی در کل شبکه کامپیوتری توزیع یا پخش شده است
crash conversion
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
empowers
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empower
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowered
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
creativeness
قدرت خلاقه قدرت ابداع
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
runs
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
sysgen
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
blessed folder
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
bolshevism
مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.
peripheral
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
dictatorship of proletariat
اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
countervailing power
قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
integrated
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
authoritarainism
نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
radar discrimination
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
egis
حفافت
safe guard
حفافت
conservation
حفافت
custody
حفافت
security
حفافت
protection
حفافت
safekeeping
حفافت
preservation
حفافت
cell protection
حفافت سل
shielded
حفافت شده
protect by fuse
حفافت با فیوز
protection key
کلید حفافت
physical security
حفافت تاسیسات
protection level
سطح حفافت
protecting
حفافت کردن
protection ring
حلقه حفافت
anodic protection
حفافت اندی
file protection
حفافت پرونده
armor protection
حفافت زرهی
storage protection
حفافت انباره
conservable
قابل حفافت
shield
حفافت کردن
guards
حفافت کردن
guarding
حفافت کردن
guard
حفافت کردن
soil conservation
حفافت خاک
anti skid protection
حفافت از لغزش
shields
حفافت کردن
storage protection
حفافت حافظه
protects
حفافت کردن
x ray protection
حفافت رونتگن
line differential protection
حفافت دیفرانسیلی خط
protect
حفافت کردن
safeguards
حفافت کردن
collective protection
حفافت جمعی
safe keeping
حفافت توجه
safeguarding
حفافت کردن
impedance protection
حفافت امپدانس
safeguarded
حفافت کردن
protection
عمل حفافت
safeguard
حفافت کردن
collective protection
حفافت گروهی
maintenance
حفافت کردن
safety gap
دهانه حفافت
cathode protection
حفافت کاتدی
data protection
حفافت داده ها
formats
حفافت حافظه و..
degree of protection
میزان حفافت
memory protection
حفافت حافظه
format
حفافت حافظه و..
self protection
حفافت از خود
data encryption
حفافت داده
block protection
حفافت بلوک
file protection
حفافت فایل
overcurrent device
دستگاه حفافت
standby
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
bifuel propulsion
سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
desk accessory
در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
coupling
نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
policonic projection
سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
download
فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
chcp
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
natives
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
native
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
design phase
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
overload protection
حفافت بار زیاد
protected location
مکان حفافت شده
to keep watch and ward
حفافت یادفاع کردن
protected field
میدان حفافت شده
data encyption standard
استاندارد حفافت داده
positional protection device
دستگاه حفافت درگاه
insulation against vibration
حفافت در برابر ارتعاش
write protect ring
حلقه حفافت از نوشتن
file protect ring
حلقه حفافت پرونده
protecting ring
حلقه حفافت کننده
file protect ring
حلقه حفافت فایل
protective fire
اتشهای حفافت کننده
distance protection
وسیله حفافت فاصله
custody of goods
حفافت یا نگهداری کالا
anticorrosive protection
حفافت در برابر خوردگی
high tension protection
حفافت فشار قوی
flood protection
حفافت در مقابل طغیان
overvoltage protection
حفافت فشار زیاد
drip proof enclosure
حفافت در مقابل ریزش اب
conservation programs
برنامههای حفافت منابع
unprotected field
میدان حفافت نشده
copy protection
حفافت دربرابر کپی
keeps
حفافت امانت داری
shielding region
ناحیه حفافت کننده
keep
حفافت امانت داری
cryptoguard
مسئول حفافت رمز
ward
محجور حفافت بخش
wards
محجور حفافت بخش
insulation protection
حفافت عایق بندی
shield
حفافت کردن درمقابل
shields
حفافت کردن درمقابل
environmental conservation
حفافت محیط زیست
software protection
حفافت نرم افزاری
cryptosecurity
حفافت مکاتبات رمزی
demands
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demanded
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
tar
سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
ES IS
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
diabatic process
پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
demand
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
standbys
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
building block principle
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
three phase four wire system
سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
standby
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
automatic levelling
سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
system diagnostics
امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
mttf
متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridges
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridged
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
failure
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
off load
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
desktop
در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
failures
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
lambert projection
سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
safeguards
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
rust protection
حفافت در برابر زنگ زدگی
safeguarded
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguard
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
retention
حفافت توقیف بازداشت کردن
self protection
صیانت نفس حفافت از خود
signal security
حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
degree of protection
میزان تامین درجه حفافت
chemical security
حفافت برعلیه مواد شیمیایی
beaching
سنگ چینی جهت حفافت
write protect disable
بی اثر کردن حفافت در برابرنوشتن
password protection
حفافت به کمک کلمه رمز
acid vapor canister
ماسک حفافت در برابر بخاراسید
electronic security
رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
subsidiaries
باقیمانده در محل برای حفافت
safeguarding
مامور حفافت پرسنل و یا اموال
subsidiary
باقیمانده در محل برای حفافت
expansion card
کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
warm boot
شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
bed pitching
سنگ چینی کف کانال جهت حفافت
poached
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poach
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
sacristan
متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
write protect notch
شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
poaches
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
link encryption
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
slice
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
teleran system
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
open
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opened
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opens
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
system flowchart
نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
designation system
سیستم تعیین وسایل سیستم انتخاب
ppd
Device Protection Port دستگاه حفافت گذرگاه
troop safety
حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
mastered
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
masters
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
compatibility
پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند
warned protected
قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
bank protection
حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
shields
حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
shared
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
blankets
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanket
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
shield
حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
scribing
روش روکش کشیدن حروف یانوشتههای نقشه برای حفافت
share
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
scalper
پوشش روی پا و سم عقبی برای حفافت از ضربه پای جلو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com