English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (2 milliseconds)
English Persian
cavern حفره زیرزمینی
caverns حفره زیرزمینی
camouflet حفره زیرزمینی
Search result with all words
earth حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earths حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
Other Matches
cut out وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
clandestine سازمان زیرزمینی نهضت زیرزمینی نهضت براندازی پنهانی
cellars زیرزمینی
underground water اب زیرزمینی
ground water اب زیرزمینی
subsurface ice یخ زیرزمینی
cellar زیرزمینی
subsurface water اب زیرزمینی
subterranean زیرزمینی
underground زیرزمینی
ground water basin حوزه اب زیرزمینی
ground water table سفره اب زیرزمینی
ground water trench بریدگی اب زیرزمینی
kobold غول زیرزمینی
ground water storage اب انباشت زیرزمینی
grottos غار زیرزمینی
mattamore انبار زیرزمینی
grotto غار زیرزمینی
under ground survey برداشت زیرزمینی
grottoes غار زیرزمینی
tunnels دالان زیرزمینی
ground water table سطح اب زیرزمینی
fixed ground water اب زیرزمینی ماندگار
tunnelled دالان زیرزمینی
tunneling دالان زیرزمینی
tunneled دالان زیرزمینی
earth house خانه زیرزمینی
dug out پناهگاه زیرزمینی
underground شبکه زیرزمینی
ground water ابهای زیرزمینی
tunnel دالان زیرزمینی
ground water runoff جریان زیرزمینی
burrow سوراخ زیرزمینی
burrowing سوراخ زیرزمینی
underground furnace کوره زیرزمینی
underground cable کابل زیرزمینی
mined راه زیرزمینی
mines راه زیرزمینی
underground mine معدم زیرزمینی
subsoil irrigation ابیاری زیرزمینی
under ground working استخراج زیرزمینی
burrowed سوراخ زیرزمینی
subsoil drainage زهکشی زیرزمینی
under ground mining استخراج زیرزمینی
underdrain زهکش زیرزمینی
mine راه زیرزمینی
burrows سوراخ زیرزمینی
subbing ابیاری زیرزمینی
atomic underground burst ترکش زیرزمینی اتمی
kanat کانالهای زه کشی زیرزمینی
underground railway راه اهن زیرزمینی
metro راه آهن زیرزمینی
fluctutaion of water table نوسان سفره اب زیرزمینی
metros راه آهن زیرزمینی
actual velocity of ground water سرعت واقعی اب زیرزمینی
underground راه اهن زیرزمینی
hypogeum قسمت زیرزمینی بنا
hydrogeology بررسی ابهای زیرزمینی
rhizmatous دارای ساقه زیرزمینی
under ground راه اهن زیرزمینی
silo مخزن زیرزمینی غلات و غیره
endophagous تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
magazine space زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
retrench دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
culverts لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
culvert لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
rhizomatous دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
lateral افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
apparatus شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
intrapermafrost water ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین
accross the slope system شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
dowse پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
molehill توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
keyth rope system شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
molehills توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
cavitation حفره
lacuna حفره
laigh حفره
sucket حفره
sheuch حفره
venter حفره
thirl حفره
sheugh حفره
loculus حفره
fovea حفره
interstice حفره
porous حفره
borings حفره
chambers حفره
holed حفره
hole حفره
caverns حفره
cavern حفره
dales حفره
dale حفره
cells حفره
cell حفره
potholes حفره
pothole حفره
cavity حفره
cavities حفره
holing حفره
holes حفره
sinus حفره مغ
hollows حفره
chamber حفره
delved حفره
sockets حفره
ventricles حفره
sinuses حفره مغ
delving حفره
ventricle حفره
delve حفره
socket حفره
ditch حفره
crater حفره
delves حفره
hollow حفره
ditches حفره
craters حفره
ditched حفره
crypts حفره غدهای
charging socket حفره جا شارژر
weak square حفره سوراخ
vacuolation ایجاد حفره
knot hole محل حفره
trilocular دارای سه حفره
hollows گودی حفره
hollow گودی حفره
ozone hole حفره اوزون
maw حفره معده
loculate حفره دار
vacuolar حفره مانند
vacuolate حفره مانند
vacuolation تشکیل حفره
mold cavity حفره قالب
foveal حفره دار
fossate حفره دار
pits گودال حفره
camouflet حفره ماسوره
fossa حفره فرورفتگی
pit گودال حفره
pit حفره روباه
pits حفره روباه
calyculate حفره دار
alveolate حفره دار
foveate حفره دار
cavitation حفره سازی
crypt حفره غدهای
pitting ایجاد حفره
electron hole حفره الکترونی
pitted حفره دار
boring حفره کنی
foveiform حفره مانند
gleonid حفره دار
suprapermafrost ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند
junction well چاهها یا گودالهایی که درمحل تلاقی تغییر شیب زهکشهای زیرزمینی ایجادمیگردند
observation pipe لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
pits حفره خرج چاه
chambers جان لوله حفره
triloculate دارای سه حفره سه یاختهای
cellular expanded بتن با حفره منبسط
sink ته نشینی حفره یاگودال
sinks ته نشینی حفره یاگودال
electron pair زوج الکترون حفره
excavation گود برداری حفره
socket bayonet سرنیزه حفره دار
chamber جان لوله حفره
fox hole سنگر حفره روباه
fuze cavity حفره نصب ماسوره
loculus حفره کیسه گرده
pit حفره خرج چاه
vacuolate حفرهای حفره دار
vacuolar حفرهای حفره دار
mole hill توده خاکی که کوش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند
calyculate دارای سطوح حفره دار
receptacle حفره درون سلولی گیاه
vesiculate مربوط به حفره تاول دار
vesicular حفره ایجادکردن ابدانک دارکردن
vesicular مربوط به حفره تاول دار
lacunary وابسته به حفره یا جای خالی
receptacles حفره درون سلولی گیاه
lacunar وابسته به حفره یا جای خالی
loculus سلول یا حفره تخمدان مرکب
lacunal وابسته به حفره یا جای خالی
cavities سوراخ حفره یا محفظه قالب
lacunate وابسته به حفره یا جای خالی
hydrothorax تجمع مایع در حفره جنب
cavity سوراخ حفره یا محفظه قالب
hawse buckler درپوش حفره زنجیر لنگر
lumen حفره یا مجرای عضولولهای شکل
hamstring زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrings زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstringing زردپی طرفین حفره پشت زانو
lumen حفره سلولی درون جدار گیاه
tamping سفت کردن حفره ها بعد ازپرکردن
vesiculate حفره ایجاد کردن ابدانک دارکردن
hamstrung زردپی طرفین حفره پشت زانو
sitzmark حفره حاصل از زمین خوردن اسکی باز
crater دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com