Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English
Persian
cavitation
حفره سازی
Other Matches
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
holes
حفره
holed
حفره
cavitation
حفره
holing
حفره
cavity
حفره
hole
حفره
cavern
حفره
dale
حفره
delving
حفره
delves
حفره
delved
حفره
sockets
حفره
socket
حفره
delve
حفره
ventricle
حفره
ventricles
حفره
porous
حفره
cells
حفره
cell
حفره
sheuch
حفره
caverns
حفره
sheugh
حفره
dales
حفره
ditched
حفره
loculus
حفره
interstice
حفره
ditches
حفره
ditch
حفره
fovea
حفره
venter
حفره
sinuses
حفره مغ
sinus
حفره مغ
laigh
حفره
craters
حفره
crater
حفره
lacuna
حفره
cavities
حفره
borings
حفره
chamber
حفره
chambers
حفره
potholes
حفره
pothole
حفره
sucket
حفره
thirl
حفره
hollow
حفره
hollows
حفره
vacuolation
ایجاد حفره
hollows
گودی حفره
charging socket
حفره جا شارژر
vacuolate
حفره مانند
loculate
حفره دار
knot hole
محل حفره
weak square
حفره سوراخ
pitted
حفره دار
vacuolar
حفره مانند
camouflet
حفره ماسوره
calyculate
حفره دار
maw
حفره معده
mold cavity
حفره قالب
camouflet
حفره زیرزمینی
trilocular
دارای سه حفره
alveolate
حفره دار
vacuolation
تشکیل حفره
hollow
گودی حفره
foveate
حفره دار
boring
حفره کنی
fossa
حفره فرورفتگی
gleonid
حفره دار
pit
گودال حفره
ozone hole
حفره اوزون
cavern
حفره زیرزمینی
caverns
حفره زیرزمینی
foveal
حفره دار
pitting
ایجاد حفره
foveiform
حفره مانند
pits
حفره روباه
pit
حفره روباه
electron hole
حفره الکترونی
crypts
حفره غدهای
crypt
حفره غدهای
pits
گودال حفره
fossate
حفره دار
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
electron pair
زوج الکترون حفره
chambers
جان لوله حفره
excavation
گود برداری حفره
triloculate
دارای سه حفره سه یاختهای
fuze cavity
حفره نصب ماسوره
socket bayonet
سرنیزه حفره دار
pit
حفره خرج چاه
pits
حفره خرج چاه
vacuolate
حفرهای حفره دار
vacuolar
حفرهای حفره دار
loculus
حفره کیسه گرده
fox hole
سنگر حفره روباه
chamber
جان لوله حفره
cellular expanded
بتن با حفره منبسط
sinks
ته نشینی حفره یاگودال
sink
ته نشینی حفره یاگودال
cavity
سوراخ حفره یا محفظه قالب
loculus
سلول یا حفره تخمدان مرکب
hydrothorax
تجمع مایع در حفره جنب
hawse buckler
درپوش حفره زنجیر لنگر
lumen
حفره یا مجرای عضولولهای شکل
receptacles
حفره درون سلولی گیاه
vesiculate
مربوط به حفره تاول دار
vesicular
حفره ایجادکردن ابدانک دارکردن
vesicular
مربوط به حفره تاول دار
cavities
سوراخ حفره یا محفظه قالب
lacunal
وابسته به حفره یا جای خالی
receptacle
حفره درون سلولی گیاه
lacunar
وابسته به حفره یا جای خالی
lacunary
وابسته به حفره یا جای خالی
lacunate
وابسته به حفره یا جای خالی
calyculate
دارای سطوح حفره دار
lumen
حفره سلولی درون جدار گیاه
hamstrings
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstring
زردپی طرفین حفره پشت زانو
tamping
سفت کردن حفره ها بعد ازپرکردن
hamstringing
زردپی طرفین حفره پشت زانو
vesiculate
حفره ایجاد کردن ابدانک دارکردن
hamstrung
زردپی طرفین حفره پشت زانو
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
craters
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
sitzmark
حفره حاصل از زمین خوردن اسکی باز
crater
دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
stope
حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
pits
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
pit
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
loculicidal
شکوفا در شکاف پشت حفره یاحجره گرزن گیاه
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
ball and socket joint
[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
PCMCIA
- سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
endodontia
شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
endodontics
شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
middle ear
حفره کوچکی محدود به پرده که صدا را ازگوش خارجی به گوش داخلی منتقل میکند
cup
حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
ditch
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditched
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
cups
حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
ditches
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
cupped
حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
back plane
یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
earths
حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earth
حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
fax
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxing
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
sullage pit
چاله زه کشی سنگر یا حفره زه کشی
phototransistor
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
black hole
حفره سیاه چاله سیاه
black holes
حفره سیاه چاله سیاه
shoot the curl
موج سواری در حفره موج
shoot the tube
موج سواری در حفره موج
alveolar
حفره دار حبابک دار
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
stylization
مد سازی
repk lection
پر سازی
individualises
تک سازی
individualised
تک سازی
bridgework
پل سازی
truncation
بی سر سازی
pavement
کف سازی
flooring
کف سازی
idolization
بت سازی
deflexion
خم سازی
padding
له سازی
compaction
تو پر سازی
pavements
کف سازی
local anasthesia
سر سازی
bridge building
پل سازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com