English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
loculus حفره کیسه گرده
Other Matches
line up billiard بیلیارد کیسه دار با روش برگرداندن گویهای کیسه افتاده به زمین
sacked کیسه خواب کیسه سربازی
marsupium کیسه جانوار کیسه دار
sack کیسه خواب کیسه سربازی
sacker کیسه پرکن کیسه ساز
sacks کیسه خواب کیسه سربازی
pockets کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pocket کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
billiard point در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
granules گرده
granule گرده
huckle گرده
loins گرده
kidneys گرده
haunches گرده
camber گرده
cambers گرده
discs گرده
kidney گرده
haunch گرده
disks گرده
loin گرده
disk گرده
pollen گرده
disc گرده
feuilleton گرده
hunkers گرده
coxa گرده
pounces گرده نقاش
pouncing گرده نقاش
pounce گرده نقاش
nephrotomy گرده بری
nephroptosis گرده جنبنده
nephroid گرده مانند
nephritis اماس گرده
pounced گرده نقاش
ridgewise گرده ماهی
pollinator گرده افشان
polliniferous گرده افشان
pollinizer گرده افشان
platelet گرده خون
reg گشن گرده
reg گرده لقاح
camber گرده ماهی
paranephric نزدیک گرده
ridgeways گرده ماهی
nephralgia درد گرده
nephritic دچارناخوشی گرده
nephrectomy دراوردن گرده
fish backed گرده ماهی
pollenation گرده افشانی
pollination گرده افشانی
dome گرده ماهی
diskette گرده کوچک
disk unit واحد گرده
disk platter گرده سینی
disk pack گرده بسته
coxarthritis نقرس گرده
color disk گرده رنگها
disk گرده قرص
induction disk گرده القائی
ridged گرده ماهی
nephrectomy برش گرده
disk drive گرده ران
disk drive گرده چرخان
disk drives گرده ران
disk drives گرده چرخان
pollen دانه گرده
magnetic disk گرده مغناطیسی
ridge گرده ماهی
ridges گرده ماهی
disks گرده قرص
round timber گرده بینه
floppy discs گرده لرزان
floppy discs گرده لغزان
floppy disk گرده لرزان
floppy disk گرده لغزان
convex گرده ماهی
floppy disks گرده لرزان
floppy disks گرده لغزان
rolls گرده نان
domes گرده ماهی
vault گرده ماهی
vaults گرده ماهی
cambers گرده ماهی
paranephros دژ پیه روی گرده
pollinates گرده افشانی کردن
pollinium توده ذرات گرده گل
gibbous گرده ماهی گوژپشت
plolinate با گرده تلقیح کردن
pollenizer درخت گرده افشان
pollinating گرده افشانی کردن
puffballs سماروق گرده افشان
puffball سماروق گرده افشان
pollinated گرده افشانی کردن
fixed head disk گرده با نوک ثابت
pollen گرده افشانی کردن
pollinose شبیه گرده گیاهی
pollenizer درخت نر گرده افشان
palynology گرده افشانی شناسی
farinose شبیه گرده گیاه
palynology مبحث گرده افشانی
disk controller کنترل کننده گرده
pollinate گرده افشانی کردن
nephritic درمان کننده ناخوشی گرده
paranephritis اماس غده روی گرده
hip roof پشت بام گرده ماهی
his kidnegs have gone w گرده هایش درست کارنمیکنند
hydrophilous گرده افشانی کننده بوسیله اب
laigh حفره
ditch حفره
ditched حفره
porous حفره
ditches حفره
interstice حفره
chamber حفره
thirl حفره
hollow حفره
cavitation حفره
borings حفره
lacuna حفره
craters حفره
crater حفره
delve حفره
delved حفره
sockets حفره
sinus حفره مغ
sinuses حفره مغ
chambers حفره
loculus حفره
venter حفره
ventricles حفره
ventricle حفره
socket حفره
holing حفره
fovea حفره
delving حفره
delves حفره
holed حفره
hole حفره
sheuch حفره
potholes حفره
pothole حفره
cavities حفره
cavity حفره
caverns حفره
cell حفره
sheugh حفره
holes حفره
cells حفره
hollows حفره
dale حفره
sucket حفره
cavern حفره
dales حفره
wind pollinated گرده افشانی شده بوسیله باد
self fruitful تولید مثل بوسیله گرده خود
leaf fat لایه پیه دور گرده خوک
styloipodium گرده بالای میوه گیاهان چتری
interfruitful قابل گرده افشانی یا لقاح با یکدیگر
autogamy لقاح وباروری بوسیله گرده خودگل
cross pollination گرده افشانی از گلی بگل دیگر
self pollination گرده افشانی خود بخود گیاه
sori خوشههای گرده گیاهی خوشه هاگی
cross pollinate بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
cross polinize بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
crypts حفره غدهای
gleonid حفره دار
vacuolar حفره مانند
camouflet حفره زیرزمینی
charging socket حفره جا شارژر
cavern حفره زیرزمینی
calyculate حفره دار
boring حفره کنی
knot hole محل حفره
alveolate حفره دار
camouflet حفره ماسوره
fossate حفره دار
foveal حفره دار
foveate حفره دار
crypt حفره غدهای
maw حفره معده
caverns حفره زیرزمینی
cavitation حفره سازی
fossa حفره فرورفتگی
electron hole حفره الکترونی
foveiform حفره مانند
pitted حفره دار
pitting ایجاد حفره
loculate حفره دار
vacuolate حفره مانند
vacuolation تشکیل حفره
vacuolation ایجاد حفره
pits گودال حفره
weak square حفره سوراخ
pit حفره روباه
mold cavity حفره قالب
pits حفره روباه
trilocular دارای سه حفره
hollows گودی حفره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com