English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
English Persian
terrain clearance حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
Other Matches
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
descentheight ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
command altitude ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
cruising altitude ارتفاع ثابت پرواز هواپیما
drop height ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
pressure altitude ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
radar altitude ارتفاعی که بوسیله راداربطور خودکار به هواپیماداده میشود ارتفاع راداری هواپیما
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
safe altitude ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
absolute altimeter ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
absolute ceiling حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
inflight reliability تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
altitude sickness حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
flyby پرواز در ارتفاع کم
cruising altitude ارتفاع پرواز
flybys پرواز در ارتفاع کم
flypasts پرواز در ارتفاع کم
flypast پرواز در ارتفاع کم
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
flight level سطح ارتفاع پرواز
hoverting حفظ ارتفاع پرواز
on the deck پرواز در حداقل ارتفاع مجاز
exmeridian altitude ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
barometric altimeter ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
flare dud گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
sextant altitude ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pile height ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
altitude ارتفاع هواپیما
altitudes ارتفاع هواپیما
stato scope ارتفاع سنج هواپیما
barometric altitude ارتفاع بارومتری هواپیما
altitude separation اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
calibrated altitude ارتفاع تنظیم شده هواپیما
altitude circle صفحه ارتفاع سنج هواپیما
absolute altimeter دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
negative altitude ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
ceilings ارتفاع هواپیما یا ابر از سطح زمین
ceiling ارتفاع هواپیما یا ابر از سطح زمین
troop space جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
nose down خارج شدن هواپیما از پروازتراز بطرف شیرجه و کاهش ارتفاع
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
best angle of climb airspeed سرعتی در هواپیما که بیشترین افزایش ارتفاع دریک نقطه معین را سبب میشود
ocant altitude ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
low altitude ارتفاع کم ارتفاع پست
jump altitude ارتفاع مناسب برای پرش چتربازان
Memmaker امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی
low airburst ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
bombing height ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
mission ready اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
flight test ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
bench mark نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
shadow factor ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء
tan alt ضریب انحراف سایه برای تعیین ارتفاع اشیا در روی عکس هوایی
to board a flight سوار هواپیما شدن [برای پرواز به مقصدی]
circularization تصحیح مدار ماهواره برای رسیدن یا نزدیک شدن ان به دایره کامل در ارتفاع لازم
aircraft turn around اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
vertical scale عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
z scale نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
holding pattern کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
center of gravity limits محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
station time زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
takeoff fan نیمدایره جلو میله پرش ارتفاع برای اغاز پرش
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
height datum سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
aircraft scrambling دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
sorties پرواز یک هواپیما یایک پرواز
sortie پرواز یک هواپیما یایک پرواز
altitude ارتفاع
heights ارتفاع
altitudes ارتفاع
attack altitude ارتفاع تک
elevations ارتفاع
low کم ارتفاع کم
sawed off کم ارتفاع
x height ارتفاع x
low-rise کم ارتفاع
line height ارتفاع خط
apothem ارتفاع
apparent celestiallatitude ارتفاع
depth ارتفاع
depths ارتفاع
height ارتفاع
contour lines خط هم ارتفاع
elevation ارتفاع
low level در ارتفاع کم
hypsometer ارتفاع پیما
effective length of strut ارتفاع کمانش
leveled سطح ارتفاع
level سطح ارتفاع
hypsometer ارتفاع سنج
high altitude ارتفاع زیاد
height overall ارتفاع ساختمان
high altitude از ارتفاع زیاد
low altitude ارتفاع پایین
safe altitude ارتفاع امن
net head ارتفاع موثر
critical height ارتفاع بحرانی
bombing height ارتفاع بمباران
levels سطح ارتفاع
elevator gear گردونه در ارتفاع
cam throw ارتفاع منحنی
levelled سطح ارتفاع
cam throw ارتفاع بادامک
effective depth ارتفاع مفید
critical altitude ارتفاع بحرانی
altimeters ارتفاع یاب
optimum height ارتفاع مطلوب
astro altitude ارتفاع نجومی
optimum height حداکثر ارتفاع
pressure head ارتفاع فشار
jump altitude ارتفاع پرش
percolation head ارتفاع نفوذ
rises ارتفاع پله
absolute altitude ارتفاع مطلق
rise ارتفاع پله
altitude sickness ناخوشی ارتفاع
riser ارتفاع پله
altimeters ارتفاع سنج
observed altitude ارتفاع حقیقی
levelling ارتفاع یابی
bankful ارتفاع لبریزی
ceilings ارتفاع ابر
barometric ارتفاع سنجی
altimeter ارتفاع سنج
discharge head ارتفاع تخلیه
ceiling ارتفاع ابر
drop altitude ارتفاع پرش
depth of tooth ارتفاع دندانه
depth of abutting gap faces ارتفاع شکاف
quadrat ارتفاع سنج
altimeter ارتفاع یاب
computed altitude ارتفاع محسوب
drop altitude ارتفاع بارریزی
height of fill ارتفاع خاکریز
height of burst ارتفاع ترکش
height of eye ارتفاع راصد
hight of burst ارتفاع ترکش
superelevation ارتفاع زیاد
height of centers ارتفاع مرکز
height of site ارتفاع پایگاه
height of site ارتفاع ایستگاه
height of rise ارتفاع برجستگی
barometers ارتفاع سنج
flange depth ارتفاع لبه
barometer ارتفاع سنج
height of rise ارتفاع ابگیر
take a sight ارتفاع گرفتن
humblest بدون ارتفاع
studding ارتفاع اتاق
height adjustment میزان ارتفاع
headroom ارتفاع ساختمان
vertical interval اختلاف ارتفاع
humble بدون ارتفاع
hauteur ارتفاع غرور
suction lift ارتفاع مکش
total suction head ارتفاع کل مکشی
head ارتفاع فشاری
height clearance ارتفاع مجاز
low cloud ابرهای کم ارتفاع
high jump پرش ارتفاع
head pressure ارتفاع فشاری
datum plane سطح مبنای ارتفاع
position angle زاویه ارتفاع جسم
elevating mechanism دستگاه حرکت ارتفاع
elevating mechanism دستگاه حرکت در ارتفاع
elevating arc قطاع حرکت ارتفاع
form line خط بین نقاط هم ارتفاع
altitude ارتفاع از سطح دریا
condenser height adjustment تنظیم انقباض ارتفاع
superelevation بلندی بر اضافه ارتفاع
closed height حداکثر ارتفاع لیفتراک
minimum elevation حداقل ارتفاع لوله
alpine واقع در ارتفاع زیاد
computed altitude ارتفاع حساب شده
free board ارتفاع سطح اب تا تاج سد
free board عمق یا ارتفاع ازاد
optimum height ارتفاع حداکثرقابل استفاده
dicing photography عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
zenith distance فاصله ارتفاع نافر
very high ارتفاع خیلی بالا
altitude intercept رهگیری در ارتفاع بالا
drawdown ارتفاع افت اب در چاه
altitude separation حد سطوح مبنای ارتفاع
negative altitude ارتفاع غلط است
zenith distance ارتفاع راس القدم
barometric altimeter ارتفاع سنج فشاری
angle of elevation زاویه ارتفاع لوله
altitudes ارتفاع از سطح دریا
mean range of the tide میانگین ارتفاع کشند
high water حداکثر ارتفاع اب مد دریا
height adjustment foot پایه تنظیم ارتفاع
head ارتفاع ریزش سر رولور سر
calculated altitude ارتفاع محاسبه شده
height adjustment scale پایه تنظیم ارتفاع
ceilometer ارتفاع سنج ابر
high jumper پرنده پرش ارتفاع
spot elevation ارتفاع تعیین شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com