English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (7 milliseconds)
English Persian
juggle حقه بازی شیادی
juggled حقه بازی شیادی
juggles حقه بازی شیادی
juggling حقه بازی شیادی
Other Matches
cole شیادی
abusive شیادی
scams شیادی
scam شیادی
impostrous مبنی بر شیادی
scam شیادی کردن
scams شیادی کردن
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
Bureaucracy . Red tape . کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest) <idiom> بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
set the game افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the score افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
play بازی
actions بازی
played بازی
sportiveŠetc بازی کن
solitaire تک بازی
slackness بازی
plays بازی
plain dealing بازی
fun بازی
patulousness بازی
partie بازی
playing بازی
solitaires تک بازی
action بازی
watermanship اب بازی
hopscotch بازی لی لی
game بازی
grey hound سگ بازی
homes بازی
home بازی
gaming بازی
openness بازی
falconine بازی
dibasic دو بازی
basic بازی
clearance بازی
basics بازی
game ball توپ بازی
box score حساب بازی
game plan استراتژی بازی
buggery بچه بازی
free play بازی ازاد
charlatanry زبان بازی
game of chance بازی قمار
game cycle دوره بازی
bonefire اتش بازی
basic salt نمک بازی
basicity قدرت بازی
basification بازی شدن
basket ball یکجورتوپ بازی
actuble بازی کردن
billiard بازی بیلیارد
basic dye رنگینه بازی
bosh حقه بازی
agiotage سفته بازی
cats cradle نخ بازی سرانگشت
centre game بازی مرکزی
first hand نخستین بازی کن
crampet game بازی شطرنج
field of play زمین بازی
favoritism پارتی بازی
cunningly به حیله بازی
passive play بازی غیرفعال
dib قاپ بازی
double dealing حقه بازی
doll play عروسک بازی
dibs بازی نرد
dib تیله بازی
fitting clearance بازی مناسب
flimflam حقه بازی
conjury شعبده بازی
free handedness دست بازی
charlatanism چاچول بازی
charlatanism زبان بازی
choose up game بازی غیررسمی
sand lot بازی غیررسمی
four handed game بازی چهارنفره
chuck farthing بازی شیریاخط
closed game بازی بسته
cock fighting خروس بازی
fornication جنده بازی
computer game بازی کامپیوتری
dangerous play بازی خطرناک
footballs بازی فوتبال
speculation سفته بازی
full-time 09 دقیقه بازی
charade نوعی بازی
hanky-panky حقه بازی
hanky-panky روباه بازی
double بازی دوبل
doubled بازی دوبل
fireworks اتش بازی
doubled up بازی دوبل
fencing ششمشیر بازی
bandied چوگان بازی کچ
bandies چوگان بازی کچ
bandy چوگان بازی کچ
bandying چوگان بازی کچ
chicaneries حیله بازی
chicanery حیله بازی
playfully با خنده و بازی
pantomimes لال بازی
pantomime لال بازی
twiddle بازی کردن
twiddled بازی کردن
twiddles بازی کردن
twiddling بازی کردن
footballer فوتبال بازی کن
footballers فوتبال بازی کن
fence شمشیر بازی
fences شمشیر بازی
plaything اسباب بازی
playthings اسباب بازی
skating اسکیت بازی
paperwork کاغذ بازی
firework آتش بازی
bonfire اتش بازی
bonfires اتش بازی
gaming قمار بازی
monkey business کچلک بازی
golfing بازی گلف
trick شعبده بازی
skiing اسکی بازی
skate بازی تهاجمی
skated بازی تهاجمی
skates بازی تهاجمی
video game بازی دیدنی
video games بازی دیدنی
sharp practice حقه بازی
hawking قوش بازی
swordplay فن شمشیر بازی
playground زمین بازی
playgrounds زمین بازی
winner برنده بازی
winners برنده بازی
basketball بازی بسکتبال
achate مهرهء بازی
acrobacy بند بازی
acrobatism ریسمان بازی
stanzas بخشی از بازی
stanza بخشی از بازی
power games بازی قدرتی
tricked شعبده بازی
tricking شعبده بازی
sporting بازی دوست
handout نوبت بازی
handouts نوبت بازی
polo چوگان بازی
cog حقه بازی
cogs حقه بازی
hustle بازی هشیارانه
hustled بازی هشیارانه
hustles بازی هشیارانه
hustling بازی هشیارانه
cage بازی بسکتبال
cages بازی بسکتبال
rugby بازی رگبی
factionalism فرقه بازی
power game بازی قدرتی
active sodomy بچه بازی
the social evil جنده بازی
party politics حزب بازی
play-act بازی کردن
play-act تو بازی رفتن
play-acted بازی کردن
play-acted تو بازی رفتن
play-acting بازی کردن
play-acting تو بازی رفتن
play-acts بازی کردن
play-acts تو بازی رفتن
To be acting. To put it on . رل بازی کردن
play on words <idiom> بازی با کلمات
football game بازی فوتبال
jiggery-pokery حقه بازی
holdouts خودداری از بازی
three knights' game بازی سه اسب
to keep score بازی رانگاهداشتن
to make a goal یک بازی بردن
tooth clearance بازی دندانه
trapze بند بازی
trickiness حقه بازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com