Dictiornary-Farsi | حقوق دادن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 209 (24 milliseconds)

English	Persian
salaries	حقوق دادن
salary	حقوق دادن


Search result with all words

raise	ترقی دادن اضافه حقوق
raises	ترقی دادن اضافه حقوق
preferentialism	اصول دادن امتیازات به برخی کشورها نسبت به حقوق گمرکی کالای انها
to pay off	مزدیا حقوق کامل دادن
toincrease any one's salary	اضافه حقوق بکسی دادن
underpay	کم حقوق دادن
to delegate one's authority to somebody	به کسی اختیار تام دادن [حقوق]
Other Matches

common low	سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
public international law	حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
postliminum	قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
detention of pay	ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
protective duty	حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
harbour dues	حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
attainder	سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
allotment advice	پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
advalorem duty	حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
authorized stoppage	برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
reduce	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
duties	حقوق
civil	حقوق
laws	حقوق
jus	حقوق
paying	حقوق
pays	حقوق
salary	حقوق
law	حقوق
jurisprudence	حقوق
law	حق حقوق
stipend	حقوق
laws	حق حقوق
stipends	حقوق
rights	حقوق
salaries	حقوق
pay check	چک حقوق
pay	حقوق
wage earners	حقوق بگیران
commercial law	حقوق تجارت
written laws	حقوق مدون
labour law	حقوق کار
civil low	حقوق مدنی
comparative law	حقوق تطبیقی
conjugal rights	حقوق زوجیت
harbour dues	حقوق بندر
substantive law	حقوق ذاتی
He was put on trial.	او محاکمه شد. [حقوق]
comparative low	حقوق تطبیقی
lawfaculty	دانشکده حقوق
school of law	دانشکده حقوق
basic pay	حقوق اصلی
basic pay	اصل حقوق
leave with pay	مرخصی با حقوق
salaried	حقوق بگیر
droppage	کسر حقوق
enfranchisement	اعطای حقوق
law of treaties	حقوق معاهدات
law of the staple	حقوق تجارت
breach right	تجاوز به حقوق
woman's rights	حقوق نسوان
law faculty	دانشکده حقوق
import duty	حقوق واردات
law merchant	حقوق تجارت
civi law	حقوق مدنی
child law	حقوق کودک
business law	حقوق تجارت
law of obligations	حقوق تعهدات
sources law	منابع حقوق
jurisprudence	فلسفه حقوق
salaried	دارای حقوق
export tariff	حقوق صادرات
export charge	حقوق صادرات
export duty	حقوق صادرات
penal code	حقوق جزا
penal codes	حقوق جزا
import tariff	حقوق واردات
jurisprudence	حقوق الهی
indisputable rights	حقوق ثابته
pension	حقوق بازشنستگی
pensions	حقوق بازشنستگی
take-home pay	حقوق خالص
customs tariff	حقوق گمرکی
customs dutios	حقوق گمرکی
import charge	حقوق واردات
islamic law	حقوق اسلامی
customs duty	حقوق گمرکی
accession	الحاق حقوق
criminal low	حقوق جزا
indefeasible rights	حقوق پا برجا
criminal law	حقوق جزا
detention of pay	ضبط حقوق
constitutional law	حقوق اساسی
conjugal rights	حقوق زناشویی
jus gentium	حقوق ملتها
criminal low	حقوق جنایی
jurisconsult	حقوق دان
jurisprudent	حقوق دان
human rights	حقوق بشر
compensations	حقوق و مزد
jus cipile	حقوق مدنی
compensation	حقوق و مزد
jus cipile	حقوق مدنی رم
customs duties	حقوق گمرکی
custom duties	حقوق گمرکی
keelage	حقوق بندری
faculty of law	دانشکده حقوق
public law	حقوق عمومی
common-law	حقوق غیرمدون
property rights	حقوق مالکیت
gentlemen of the robe	حقوق دانها
gentleman of the long robe	حقوق دان
barrister	حقوق دان
laws	علم حقوق
common law	حقوق غیرمدون
regular salary	حقوق دائمی
in my presence	در حضور من [حقوق]
bill of rights	اعلامیه حقوق
equity	تساوی حقوق
quayage	حقوق بندری
old age pension	حقوق بازنشستگی
equities	تساوی حقوق
family law	حقوق خانواده
foreign law	حقوق خارجی
common law	حقوق عرفی
private law	حقوق خصوصی
laws	حقوق عدالت
vindication	استیفای حقوق
due	سر رسد حقوق
l.l.d	دکتر در حقوق
statutory	حقوق مدون
civil law	حقوق مدنی
civil rights	حقوق مدنی
civil rights	حقوق اجتماعی
pay order	سندپرداخت حقوق
law	حقوق عدالت
law	علم حقوق
personal right	حقوق فردی
preventive justice	حقوق تامینی
payroll	لیست حقوق
political rights	حقوق سیاسی
theory of law	فلسفه حقوق
philosophy of law	فلسفه حقوق
personal right	حقوق شخصی
full pay	حقوق تمام
regular salary	حقوق ثابت
vindication of rights	استیفای حقوق
administrative law	حقوق اداری
money list	لیست حقوق
salary increase	اضافه حقوق
salary increase	افزایش حقوق
pay roll	لیست حقوق
rights of throne	حقوق سلطنت
retiring pension	حقوق بازنشستگی
retired pay	حقوق بازنشستگی
marital rights	حقوق شوهری
half pay	حقوق ناتمام
maritime law	حقوق دریایی
annuitant	حقوق بگیر
wage bill	لیست حقوق
matrimonial rights	حقوق زناشویی
stipendiaries	حقوق بگیر
stipendiary	حقوق بگیر
natural law	حقوق طبیعی
emoluments	معونت حقوق
emolument	معونت حقوق
municipal law	حقوق داخلی
barristers	حقوق دان
money income	مزد و حقوق
common-law	حقوق عرفی
asylum law	حقوق پناهندگی [قانون]
well paid employees	کارمندانی که حقوق خوب
alimony suit	ادای نفقه [حقوق]
to study for the bar	درس حقوق خواندن
exterritoriality	حقوق برون مرزی
extraterritoriality	حقوق برون مرزی
duties free	معاف از حقوق گمرکی
entitle to civil rights	متمتع از حقوق مدنی
wages tax	مالیات مزد و حقوق
transmissable rights	حقوق قابل انتقال
well paid	دارای حقوق کافی
vindicate	استیفای حقوق کردن
vindicated	استیفای حقوق کردن
to study for the bar	تحصیل حقوق کردن
vindicates	استیفای حقوق کردن
fornication	زنا [دین] [حقوق]
duty free	فاقد حقوق گمرکی
vindicating	استیفای حقوق کردن
duty free	بخشوده از حقوق گمرکی
free of charge	معاف از حقوق گمرکی
fully paid	که حقوق خودراتمام میگیرد
freemen	دارای حقوق مدنی
master agreement	چهارچوب توافق [حقوق]
skeleton agreement	چهارچوب توافق [حقوق]
outline agreement	چهارچوب توافق [حقوق]
presence [of somebody]	حضور [کسی] [حقوق]
custom	حقوق گمرکی گمرک
pay	حقوق ماهیانه اجرت
paying	حقوق ماهیانه اجرت
pays	حقوق ماهیانه اجرت
plea bargain	توافق مدافعه [حقوق]
frame agreement	چهارچوب توافق [حقوق]
freeman	دارای حقوق مدنی
hearing of evidence	شنوایی گواهی [حقوق]
taking of evidence	شنوایی گواهی [حقوق]
Cash is in short supply these days .	از حقوق ماهانه ام کم کنید
citizenship [status of a citizen]	ملیت [حقوق] [سیاست]
nationality [citizenship]	ملیت [حقوق] [سیاست]