English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 115 (6 milliseconds)
English Persian
thing in itself حقیقت غایی
Other Matches
ultimate غایی
finals غایی
ultimatums غایی
ultimatum غایی
ultimata غایی
final غایی
extreme حد غایی
pragmatism مصلحت گرایی روش فکری منسوب به ویلیام جیمز امریکایی که درمقابل تعریفی که فلسفه مابعدالطبیعه از حقیقت میکند به این شرح " مطابقت ذهن با واقعیت خارجی "تعریف جدیدی وضع نموده است به این شکل " ان چه درعمل مفید افتد حقیقت است "
finals غایی قطعی
ultimate غایی بازپسین
final غایی قطعی
period نتیجه غایی
ultimacy حالت غایی
ultimaratio نتیجه غایی
periods نتیجه غایی
teleology مطالعه حکمت غایی
teleology حکمت علل غایی
telic متضمن نتیجه غایی
nescience اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود
in truth در حقیقت
act حقیقت
acted حقیقت
to be sure <adv.> در حقیقت
admittedly <adv.> در حقیقت
indeed [admittedly] <adv.> در حقیقت
in reality در حقیقت
in sooth در حقیقت
yea در حقیقت
facts حقیقت
truths حقیقت
fact حقیقت
reality حقیقت
truth حقیقت
realities حقیقت
actually در حقیقت
untruthful خلاف حقیقت
reserves کتمان حقیقت
approving truth حقیقت مسلم
erroneousness عدم حقیقت
tao حقیقت طریقت
truthful <adj.> راست [با حقیقت]
reserving کتمان حقیقت
suppressio veri کتمان حقیقت
half truth حقیقت ناقص
the face remains حقیقت همانست
the f.of the matter حقیقت امر
factually حقیقت امری
unreality عدم حقیقت
oversoul حقیقت مطلق
tell the truth حقیقت را گفتن
truthless عاری از حقیقت
matter-of-fact حقیقت امر
shoe is on the other foot <idiom> برخلاف حقیقت
hold up <idiom> اثبات حقیقت
verism حقیقت گرایی
To speak the truth. حقیقت را گفتن
reserve کتمان حقیقت
axioms حقیقت اشکار
factual حقیقت امری
axiom حقیقت اشکار
matter of fact حقیقت امر
verity صحت حقیقت
understatement کتمان حقیقت
verities صحت حقیقت
understatements کتمان حقیقت
The fact of the matter is. . . . . . . حقیقت امر اینست که ...
lowdown <idiom> لپ مطلب ،حقیقت موضوع
veridical از روی حقیقت گویی
disabused از حقیقت اگاه کردن
in the wrong <idiom> اشتباه ،درستی حقیقت
truth drug داروی کشف حقیقت
that is about the size of it حقیقت امراین است
veritable قابل اثبات حقیقت
untruths خلاف حقیقت کذب
understate حقیقت را افهار نکردن
understated حقیقت را افهار نکردن
understates حقیقت را افهار نکردن
understating حقیقت را افهار نکردن
disabuse از حقیقت اگاه کردن
disabuses از حقیقت اگاه کردن
disabusing از حقیقت اگاه کردن
Nothing hurts like the truth. حقیقت تلخ است
That's not so! این حقیقت ندارد!
principle حقیقت مبادی واصول
falsi crimen مخفی کردن حقیقت
in point of fact حقیقت امر اینست که
untruth خلاف حقیقت کذب
axioms قضیه حقیقی حقیقت متعارفه
smoke out <idiom> درمورد چیزی به حقیقت رسیدن
mincingly با احتیاط با فرو گذاری حقیقت
apodictic شامل یا مستلزم بیان حقیقت
apodeictic شامل یا مستلزم بیان حقیقت
axiom قضیه حقیقی حقیقت متعارفه
low dwon حقایق امر اصل حقیقت
realism مشرب اصالت واقعیت یا حقیقت
action در حقیقت آن منو انتخاب میشود
actions در حقیقت آن منو انتخاب میشود
I know it for a fact. این یک حقیقت مسلم است
to raise a dust اب راگل الودکردن حقیقت راپنهان کردن
He tried to conceal the facts. سعی داشت حقیقت را پنهان کند
like hell <idiom> با تاثیر وانرژی بیشتر ،مغایر با حقیقت ،نه زیاد
to thrash out the truth حقیقت امری را بزحمت وباازمایشهای پی درپی دریافتن
as a matter of fact حقیقت امر اینست که خوب بخواهید بدانید
The truth was known to no one other than himself. هیچ کس به غیر از خود او [مرد] حقیقت را نمی دانست.
systematic theology بخشی از علوم الهی که مذاهب مختلفه را جزئی ازیک حقیقت کل میداند
individualism اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
power function این تابع در حقیقت چگونگی کارائی ازمون فرضهای اماری رابررسی مینماید
rationalism سیستم فکری که عقل و استدلال عقلی را مقدم بر هر چیز جهت کشف حقیقت می داند
pareto distribution در حقیقت بیانگر توزیع درامد است که بر اساس ان رابطه بین درامدشخصی و جمعیت در ان بررسی میشود
phillips curve شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
united nations organization سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
lool لول [تارهای نامتقارن] [این حالت بخاطر قرار گرفتن پود بین تارها بوجود آمده و در حقیقت نشان دهنده اختلاف سطح تارها با یکدیگر است.]
poisson distribution این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
quantity equation معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com