Dictiornary-Farsi | حق تملک دائم | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 108 (6 milliseconds)

English	Persian
fee simple	حق تملک دائم


Other Matches

d.c. transformer	ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
holding	تملک
gaining ownership	تملک
acquistion	تملک
appropriation	تملک
possession	تملک
acquisition	تملک
acquisitions	تملک
demesne	تملک زمین
expropriates	از تملک در اوردن
expropriating	از تملک در اوردن
accession	تملک نماء
repossession	تملک ثانوی
reebtry	تملک مجدد
occupancy	تملک کننده
expropriated	از تملک در اوردن
expropriate	از تملک در اوردن
poss	مخفف تملک
estate in remainder	تملک معلق
uti possidetis	تملک اراضی اشغالی
uti possidetis	تملک اراضی مفتوحه
occupancy	تملک اموال بلا صاحب متصرف
cost in use	هزینه تملک و بهره برداری از ساختمان یا کارخانه
sergeanty	انجام خدمات مختلف در دوره ملوک الطوایفی برای تملک تیول
permanent	دائم
continued	دائم
direct current	جریان دائم
permanent magnet	اهنربای دائم
permanent marriage	نکاح دائم
permanent insanity	جنون دائم
eye splice	حلقه دائم
malt worm	دائم الخمر
dead load	بار دائم
tosspot	دائم الخمر
toper	دائم الخمر
tippler	دائم الخمر
steady state	حالات دائم
steady load	بار دائم
steady flow	جریان دائم
sottish	دائم الخمر
rectification	دائم سازی
perpetual motion	حرکت دائم
d.c.	جریان دائم
life imprisonment	حبس دائم
alcoholic	دائم الخمر
intermission	غیر دائم
alcoholics	دائم الخمر
d.c c. motor	موتورجریان دائم
constant current	جریان دائم
intermissions	غیر دائم
pyramiding	سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
grid d.c.	جریان دائم شبکه
dynamos	مولد جریان دائم
tipple	دائم الخمر بودن
loyalty discount	تخفیف مشتریان دائم
loyalty rebate	تخفیف مشتریان دائم
maintain watch	به گوش بودن دائم
tippled	دائم الخمر بودن
tipples	دائم الخمر بودن
tippling	دائم الخمر بودن
perpetual motion machine	ماشین با حرکت دائم
obsession	فکر دائم وسواس
dynamo	مولد جریان دائم
d.c. brake	ترمز جریان دائم
d.c. drive	محرکه جریان دائم
d.c. heating	گرمایش جریان دائم
d.c. converter	مبدل جریان دائم
d.c. motor	موتورجریان دائم موتور C.D
d.c. reciever	گیرنده جریان دائم
d.c. resistance	مقاومت جریان دائم
d.c. commponent	بخش جریان دائم
d.c. cable	کابل جریان دائم
d.c. ammeter	امپرمتر جریان دائم
obsessions	فکر دائم وسواس
d.c. drive	ماشین جریان دائم
bowler	مشروب خوارافراطی دائم الخمر
bowlers	مشروب خوارافراطی دائم الخمر
tetanize	بحالت انقباض دائم دراوردن
have one's nose in a book <idiom>	دائم سر توی کتاب داشتن
d.c. winding	سیم پیچی جریان دائم
d.c. arc welding converter	مبدل جوشکاری جریان دائم
grid d.c. modulation	مدولاسیون جریان دائم شبکه
high direct voltage	فشار قوی جریان دائم
habitual	شخص دائم الخمر عادی
d.c. arc welding generator	مولد جوشکاری جریان دائم
d.c. series wound motor	موتور با سیم پیچی جریان دائم
fuddle	دائم الخمر بودن گیج کردن
inductive d.c. voltage drop	افت ولتاژ جریان دائم القائی
variable speed d.c. motor	موتور جریان دائم با سرعت متغیر
d.c. instrument	دستگاه اندازه گیری جریان دائم
covet	میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
coveting	میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
covets	میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
take possession of	متصرف شدن تصاحب کردن تملک کردن
paramagnetic	اجسامی با قابلیت گذردهی یانفوذپذیری بیشتر از یک وخاصیت مغناطیسی دائم
peers of iveland	بزرگانی که از میان انها 82تن بطور دائم برای نمایندگی برگزیده می شوند
achalasia	عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
curie point	دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
all mains receiver	گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
invert	جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting	جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts	جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
genemotor	مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
ac dc set	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set	دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
perpetual inventory	فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
d.c. machine	ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم