Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
extraction solvent
حلال استخراج کننده
Other Matches
extractor
استخراج کننده
extractors
استخراج کننده
exploiter
استخراج کننده
exploiters
استخراج کننده
toluene
مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
salter
استخراج کننده نمک
cosolvent
روغن شبه حلال شبه حلال
lawful
حلال
permitted
حلال
thinner
حلال
licit
حلال
peel
حلال
peels
حلال
solvent
<adj.>
حلال
resolvent
<adj.>
حلال
dissolving
<adj.>
حلال
kosher
حلال
solvents
حلال
legit
حلال مشروع
fair trade
کسب حلال
legitimate
حلال زاده
born in lawful wedding
حلال زاده
polar solvent
حلال قطبی
lawful
حلال داتایی
legitimating
حلال زاده
legitimated
حلال زاده
legitimates
حلال زاده
co solvent
کمک حلال
acid solvent
حلال اسیدی
amphoteric solvent
حلال دوخصلتی
amphiprotic solvent
حلال امفوتری
amphoteric solvent
حلال امفوتری
amphiprotic solvent
حلال دوخصلتی
solvent phase
فاز حلال
nonpolar solvent
حلال ناقطبی
solvated
حلال پوشیده
aprotic solvent
حلال بی پروتون
lyophilic colloid
کلویید حلال دوست
to turn an houest
پول حلال دراوردن
speak of the devil and he appears
<idiom>
حلال زاده بودن
solvated proton
پروتون حلال پوشیده
lyophobic colloid
کلویید حلال گریز
immiscible solvent
حلال امتزاج ناپذیر
nonqaueous solvent
حلال غیر ابی
near beer
[American]
آبجوی حلال
[غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beer
آبجوی حلال
[غذا و آشپزخانه]
true born
حلال زاده اصیل اصل
non-alcoholic beer
آبجوی حلال
[غذا و آشپزخانه]
varsol
حلال نفتی شبیه نفتا
chlorinated hydrocarbon
ماده حلال هیدروکلروکربن محلول هیدروژن و کلروکربن
decipherment
استخراج
production
استخراج
excerption
استخراج
extraction
استخراج
productions
استخراج
working
استخراج
workings
استخراج
exploitation
استخراج
copper extraction
استخراج مس
eduction
استخراج
extraction of copper
استخراج مس
production of oil
استخراج نفت
feature extraction
استخراج خصیصه
extraction of bitumen
استخراج قیر
extract copper
مس استخراج شده
winning
استخراج معدن
winnings
استخراج معدن
silver extraction
استخراج نقره
extractable
استخراج شدنی
extraction thimble
انگشتانه استخراج
extractible
قابل استخراج
derivation
استنساخ استخراج
derivations
استنساخ استخراج
acid extraction
استخراج اسیدی
under ground working
استخراج زیرزمینی
draw out
استخراج کردن
exploitation
انتفاع استخراج
message retrieval
استخراج پیام
mibeable
استخراج شدنی
under ground mining
استخراج زیرزمینی
minable
قابل استخراج
pans
استخراج کردن
pan-
استخراج کردن
educt
استخراج یا استنباط
separatory funnel
قیف استخراج
extraction point
محل استخراج
stope
استخراج کردن
mibeable
قابل استخراج
decipherable
قابل استخراج
mining
استخراج معدن
pan
استخراج کردن
minable
استخراج شدنی
extracts
استخراج کردن
workable
قابل استخراج
exploitable
قابل استخراج
extracted
استخراج کردن
extracting
استخراج کردن
counting votes
استخراج اراء
indecipherable
غیرقابل استخراج
extract
استخراج کردن
gold mining
استخراج طلا
opencast mining
[British E]
استخراج معدن روباز
strip mining
[American E]
استخراج معدن روباز
surface mining
استخراج معدن روباز
Open-pit mining
استخراج معدن روباز
metallurgy
استخراج و ذوب فلزات
extracting
بیرون کشیدن استخراج
saltworks
محل استخراج نمک
extracted
بیرون کشیدن استخراج
educe
گرفتن استخراج کردن
mined
استخراج کردن یاشدن
extract
بیرون کشیدن استخراج
grubbed
از کتاب استخراج کردن
mines
استخراج کردن یاشدن
quarries
استخراج کردن معدن
quarry
استخراج کردن معدن
quarrying
استخراج کردن معدن
pull out quote
عبارت استخراج شده
educible
قابل استخراج یا استنباط
illatively
بطریق استنتاج یا استخراج
grub
از کتاب استخراج کردن
extracts
بیرون کشیدن استخراج
mine
استخراج کردن یاشدن
grubs
از کتاب استخراج کردن
continuous extraction apparatus
دستگاه استخراج پیوسته
extracting
بیرون کشیدن استخراج کردن
surface digging
استخراج معادن در سطح زمین
metallurgy
فن استخراج وذوب فلزات فلزگری
extracts
بیرون کشیدن استخراج کردن
extracted
بیرون کشیدن استخراج کردن
extract
بیرون کشیدن استخراج کردن
acetum
استخراج عصاره ازگیاهان دارویی
saltern
کارخانه یا معدن استخراج نمک
metallurgical
وابسته به فن استخراج وذوب فلزات
pyrometallurgy
استخراج فلزات در اثر حرارت
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
hydrometallurgy
استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
public opinion polling
استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
metallurgic
وابسته بفن استخراج و قال کردن فلزات
copper smelting
استخراج مس از سنگهای معدن توسط حرارت ذوب وگداز مس
stope
حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
quarry sap
مقدار رطوبتی که یک قطعه سنگ تا استخراج شدن ازمعدن دارد
blasting machine
دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
acrylic lacquer
لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
quercetin
ماده رنگی کریسیتین
[این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
safflower
گل رنگ
[این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
mask
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
masks
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
eliciting
استخراج کردن استنباط کردن
elicited
استخراج کردن استنباط کردن
elicits
استخراج کردن استنباط کردن
elicit
استخراج کردن استنباط کردن
exploits
استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploiting
استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploit
استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
striking force
نیروی تک کننده یا کمین کننده
supplicant
درخواست کننده تضرع کننده
lifter
مرتفع کننده برطرف کننده
designative
اشاره کننده تعیین کننده
acknowledger
تصدیق کننده قبول کننده
hanger
اویزان کننده معلق کننده
hangers
اویزان کننده معلق کننده
sniffy
افهار تنفر کننده فن فن کننده
modifier
اصلاح کننده تعدیل کننده
trimmer
دستکاری کننده صاف کننده
gesticulant
اشاره کننده وحرکت کننده
prosecutors
پیگرد کننده تعقیب کننده
insulators
جدا کننده عایق کننده
venerator
تکریم کننده ستایش کننده
prosecutor
پیگرد کننده تعقیب کننده
cogitator
اندیشه کننده مطالعه کننده
spell binder
مسحور کننده مجذوب کننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com